۱۳۹۴ خرداد ۲۹, جمعه


توفان الکترونیکی
نشریه الکترونیکی حزب کارایران
شماره 107                                                          خرداد ماه 1394 ژوئن 2015
 
toufan@toufan.org       www.toufan.org

 

تشدید استثمار، تفرقه افکنی، زندان وشکنجه

اساس سیاست جمهوری اسلامی دررابطه با طبقه کارگراست


***

گزارش تازه ای ازاوضاع کنونی ایران

گزارشی ازسرزمین مقاومتها(بخش دوم)

***

فرخنده باد هفتادمین سالروز پیروزی برفاشیسم


***

تائید تسلیم خفتباررژیم وقرارداد پروتکل الحاقی خیانت به مردم ایران است

افتخار بر استالین رهبر ارتش قهرمان سرخ شوروی !

***

- چهلمین سالروزپیروزی خلق قهرمان ویتنام و آموزش ازآنان

 -بمناسبت بیست وهشتمین سالگرد سالگرد ترور جنایتکارانه رفیق حمید رضا چیتگر (بهمنی)

اعلامیه حزب در مورد دستگیری کارگران:

هراس رژیم ازیگانگی واتحاد کارگران وزحمتکشان است

گزارشات رسیده ازرفقای حزبی در مورد تظاهراتهای اول ماه مه

وجشن هفتادمین سالگرد پیروزی بر فاشیسم

-درحاشیه تظاهرات معلمان"می زنم فریاد هر چه  باداباد"

گشت وگذاری در فیسبوک. پاسخ به برخی از سئوالات

 

2                                                        توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394   

تشدید استثمار ، تفرقه افکنی ، زندان و شکنجه اساس سیاست

جمهوری اسلامی در رابطه با طبقه کارگر است

 

دشمنی کینه توزانه روحانیت حاکم ، و در کل ، نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی، با جنبش کارگری و کمونیستی ایران چیز جدیدی نیست. این دشمنی حتی با قول دادن خمینی به جیمی کارتر در پاریس در مورد سرکوب کمونیست ها هم آغاز نشده بلکه ریشه ای تاریخی و طبقاتی دارد که از همان بدو شکل گیری طبقه کارگر ایران شروع شده است و خود را به اشکال گوناگون در خیانت به اهداف انقلاب مشروطیت و خیانت به جنبش ملی شدن صنعت نفت و دولت ملی مصدق و خیانت به اهداف انقلاب شکوهمند بهمن 57 نشان داده است.

این دشمنی و سبعیت حیوانی روحانیت هار و انگل و دزد و سرمایه دار که با دروغ و فریب و ترور و کشتار و سرکوب و زندان و شکنجه علیه جنبش کارگری و سندیکائی و مدافعین آن از همان بدو انقلاب به اشکال مختلف وجود داشت و دارد، آنجا که حربه خدعه و فریب تاثیرش را از دست میدهد به خشونت عریان رو می آورد.

 

همچنانکه حزب ما در رابطه با تحلیل و افشاء ماهیت توافقنامه نو استعماری لوزان پیش بینی میکرد ، سیاست خیانت ملی و تسلیم زبونانه حاکمیت به امپریالیسم جهانی که با شرط  "حفظ نظام "، صورت گرفت در راستای غارت و چپاول هر چه بیشتر سرمایه های ملی و تشدید استثمار و فشار به کارگران و زحمتکشان در جهت منافع باندهای مافیائی سرمایه دار داخلی و انحصارات امپریالیستی است.

هنوز مرکب این توافقنامه خشک نشده بود که حکم اولیه دادگاه ۳۰ کارگر معدن چادرملو که در پی اعتراضات سال گذشته در این معدن با شکایت کارفرما وبا اتهام  اخلال در نظم ، به دادگاه رفته بودند ، صادر شد و بر اساس آن ۵ نفر از کارگران به یکسال حبس تعزیری و شلاق محکوم شدند.  یورش به تشکل های مستقل کارگری با دستگیری رهبران و فعالین سندیکائی چند روز قبل از اول ماه مه ( روز جهانی کارگر ) آغاز شد. آقایان ابراهیم مددی و داود رضوی اعضای هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و محمود صالحی و عثمان اسماعیلی و پدرام نصرالهی از فعالین سندیکائی در کردستان و جعفر عظیم زاده دبیر هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران بدلیل هراس حاکمیت از تظاهرات مستقل کارگری در روز جهانی کارگر بازداشت و روانه زندان شدند.

 

 

در تظاهرات فرمایشی روز جهانی کارگر که توسط تشکیلات زرد خانه کارگر و مسئولین خائن و خودفروخته آن سازمانیابی شده بود و عده ای فریب خورده و خودفروخته را به دنبال کشیده بودند با طرح شعار فاشیستی و تفرقه افکنانه کارگر افغانی اخراج باید گردد ، ماهیت پلید و ضد کارگری خود را به نمایش گذاردند. این جریان ضدکارگری و خرابکار که از طرفداران باند مافیائی رفسنجانی و حسن فریدون روحانی میباشد و در جریان انتصابات ریاست جمهوری و بعد از آن درجهت تائید  او و سیاستهای تسلیم طلبانه و مافوق راست و نئولیبرالیستی باند او چنین تبلیغ میکردند که این سیاستها باعث رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال و کاهش تورم و رفع معضلات طبقه کارگر می شود و حالا که در عرصه عمل دروغ بودن آن وعده ها ثابت شده است، باشکستن همه کاسه کوزه های نتایج خائنانه سیاستهای نئولیبرالیستی حاکمیت به سر کارگران و زحمتکشان افغان، قصد دارند خاک به چشم کارگران پاشیده و به آنها آدرس اشتباه بدهند و همدردان و همزنجیران کارگران را که مثل خود آنها و، حتی بیشتر، قربانیان این سیاستهای اقتصادی هستند را عامل مشکلات کارگران معرفی  کنند. مسئولین خائن خانه کارگر که ظاهرا باید از برابری حقوق کارگران ایرانی با کارگران خارجی و حقوق صنفی و اجتماعی آنها دفاع کنند به یکباره نقاب از چهره دریده و کراهت و پلیدی ماهیت راست افراطی و فاشیستی خود را به نمایش می گذارند.

یکی دیگر از حربه های تفرقه افکنانه رژیم ، استفاده از فقر و احتیاج  و استیصال کارگران بازنشسته ، در جهت اعتصاب شکنی و ایجاد شکاف و دشمنی بین کارگر شاغل و بازنشسته است. قبلا رژیم برای مقابله با برخی اعتصابات به طور نمونه از نیروهای بسیجی و سپاهی استفاده کرده بود؛ ولی اینبار در رابطه با اعتصاب کارگران کارخانه لوله سازی خوزستان که به دلیل عدم پرداخت حقوق ده ماهه خود صورت گرفته است با بکار گیری کارگران بازنشسته قصد دارد بدون پرداخت مطالبات کارگران ، فعالیت تولیدی را از سر بگیرد .

 

در طی چند ماه گذشته در بیش از 180 شهر، معلمان در اعتراض به کمی حقوق و تبعیض وضعیت حقوقی خود با سایر کارمندان دولت تظاهرات داشتند که با حمایت سندیکاهای مستقل کارگری و نیروهای مترقی و عامه مردم مواجه بود. جدای از اینکه تا چه حد موفق به کسب خواسته های صنفی شوند. نشانه های پیدایش ارتباط های گسترده تر و سراسری بین تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و سایر زحمتکشان بسیار امید بخش است. کلیه فعالین آگاه و مترقی و انقلابی با تمام توان و با استفاده از همه امکانات باید در جهت هر چه مستحکم کردن تشکل های موجود و پیوند آنها در جهت ایجاد تشکلهای سراسری و حمایت از مبارزات یکدیگر بکوشند.

برای مقابله با سیاستهای سرکوبگرانه و ضد انسانی حاکمیت راهی جز اتحاد و همبستگی و مبارزه ای سازمانیافته نیست.

***

3                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

گزارش تازه ای ازاوضاع کنونی ایران

گزارشی ازسرزمین مقاومتها(بخش دوم )

 


 

سرمایه داران بزرگ صنعتی و سرمایه داران کلان تجاری، قشر کوچکی از جامعۀ ایران را تشکیل می دهند، اما بالاترین سودها را از طریق رانت خواری و داشتن روابط خوب با سردمداران وروحانیون با نفوذ بدست می آورند.

چپاول تمام منابع زیر زمینی را در دستور کارشان دارند. نظام سرمایه داری حاکم بر ایران را آنها کنترل می کنند. با پشتیبانی و شرکتِ خودِ سپاه پاسداران، در تمام پروژه های مهم و سود آور حضور دارند. سرمایه گذاریهای کلان چه در داخل و چه درخارج ازمرزها در کنترل آنان قرار دارد. بطور نمونه "قرارگاه خاتم الانبیاء" در همه جا دست دارد و  سود آور ترین قراردادهای اقتصادی را بدست می آورد.

هزاران بانک و موسسه مالی و قرض الحسنه(تعدادشان به بیش از 6000 می رسد) با "مجوز" و بدون مجوز که اکثرا ساخته و پرداخته دست سپاه پاسداران هستند کلان ترین نقد ینگی را در دست دارند. هیچگونه حرکت اقتصادی سود آور نمی توان یافت که سپاه، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و آستان های قدس مانند آستان قدس رضوی که همگی زیر نظرمستقیم "رهبر" عمل می کنند، دست نداشته باشند. سیستمی بسته که ورود به آن کار هر کس نیست. 

طبقۀ متوسط، که خود از اقشار مختلفی تشکیل شده است، مانند بازاریان و کسبۀ کوچک، از دست سرمایه داران کلان و وارد کنندگان بزرگ می نالند ومی گویند که سود اصلی را وارد کنندگان اصلی به خاطر داشتن رابطه های آنچنانی با بالائی ها بدست می آورند و فقط  ته مانده ای به آنان می رسد. این طبقه سعی دارد تا در این میان از سود بیشتری برخوردار شود. ارزهای معتبر مانند دلار و یورو های میلیونی بصورت کلان اما به قیمت دولتی و ارزان در خدمت سرمایه داران بزرگ قرار می گیرد، این سرمایه داران بزرگ اجناس وارداتی خود را بدون دادن عوارض گمرکی، بصورت  قاچاق از مرزها وارد می کنند. مناطق آزادی را مانند منطقه آزاد کیش، قشم، ماکو، چا بهار، ارس، انزلی و اروند، شامل شهرهای( آبادان، خرمشهر و اهواز) را بوجود آورده اند و سرمایه داران بزرگ را برای سرمایه گذاری در این مناطق تشویق می کنند، این"سرمایه گذاریهای کور" اما نتیجه ائی جز شکاف بیشتر بین طبقات مرفه وفقیر را در برندارد. در شهرهای آبادان، خرمشهر و بتازگی  که شهر اهواز را به آنها اضافه کرده اند، هم اکنون شاهد جولان اتومبیل های لوکس میلیاردی به خصوص مارک های آمریکائی هستیم، که با پلاک های "اروند" در خیابانهای این شهرها از طرف صاحبانشان(آقازاده ها) که معلوم نیست از چه راهی به این پولهای کلان دست یافته اند، به نمایش گذاشته و خودنمائی ها را به رخ اقشار پائین جامعه می کشانند.

همه نوع جنس لوکس، مواد غذائی، خشکبار، پوشاک، نوشابه های الکلی، سیگار و..... با کشتی های عظیم صاحبان سرمایه، وارد بندرهای آزاد شده  و بطور قاچاق وارد بازار های متفاوت کشور می شوند.

نتیجه چنین سیاستی، از هم پاشیدن اقتصاد داخلی، هرج و مرج و نارضایتی بازاریان و کسبه کوچک است که نتیجتأ  ورشکستگی و در پی آن بیکاری و اخراج کارگران و تولید کنندگان داخلی را در بر دارد. در عوض"کاسبان تحریم ها" از این وضعیت بسیار خوشحال و خوشنود هستند، اینها همان سرمایه داران بزرگی هستند که از وضعیت ایران در موقعیتِ تحریم، بالاترین سود را بدست می آورند. به همین جهت نیز با لغو تحریم ها به بهانه ها ی مختلف شدیدأ مخالفت می کنند. زیرا فکر می کنند، شاید با لغو تحریمها مجرای رانت خواری بسته  شود و بازارشان کساد شود.

 گفتگو با چند ده نفر از بازاریان، مغازه داران و کسبه کوچک و اظهارات آنها در مورد وضعیت معیشتی شان، نشان از تضادشان با سرمایه داران بزرگ، سپاه پاسداران، روحانیون و دستگاه حاکم  دارد. آنها وضع بد اقتصادی را، درابتدا از اثرات تحریمهای تحمیلی می دانند و قدرتهای بزرگ را مسبب بوجود آوردن چنین تنگناهائی. همچنین رژیم حاکم را مقصر می دانند که با سیاستهای غلط، بدون داشتن پشتوانۀ مردمی آنقدر بر طبل هسته ای کوبید، تا کمر اقتصاد خمانده شد.

 

 کارمندان جزء، معلمان، و بطور کلی زحمتکشان ایران که در تحتانی ترین هرم قدرت قرار دارند برای امرار معاش دو تا سه کار جانبی دارند. بیشتر زنان شاغل روز مزد و پیمانی هستند. بسیاری از معلمان زن، با حقوقی بسیار ناچیز به صورت روز مزدی و پیمانی در دو تا مدرسه کار می کنند.

 

 

4                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

 

شایع است، زیان هسته ای که به مردم تحمیل شده تاکنون 200 میلیارد دلار برآورد شده است. بر اثر همین  ویرانگری ها، نارضایتی های مردمی اوج گرفته و ترس از انقلابی دیگر را در دل حکمرانان نهاده است. آنها را به چاره اندیشی انداخته ، راه مماشات با قدرتهای جهانی را در پیش گرفته اند، تا شاید از خیزش مردم جلوگیری کنند.

کارگران ایران، اعم از کارگران صنعتی، کارگران ساده، کارگران ساختمانی، کارگران پیمانی و روز مزد با چالشی عظیم روبرو هستند. ترس از ادامۀ رکود بازار، گرانی و افزایش روزافزون مخارج زندگی، معضل بزرگی را برای کارگران که با خانواده های خود نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند بوجود آورده است که دائمأ در حال پنجه نرم کردن با آن هستند. و هیچکس به داد آنان نمی رسد.

حتی آنها که کاری دارند با حقوق های عقب مانده روبرو هستند. بدون اغراق می توان گفت کمتر کارگری یافت می شود که با عقب ماندگی دستمزد  6  ماه تا 1 سال و حتی بیشتر روبرو  نشده باشد.

اعتصاب اخیر کارگران پارس جنوبی در عسلویه یکی از آنها ست و از این نمونه ها بسیارند.

بعضی پروژه ها را به گروههای پیمانکاری می دهند که بطریقی با مدیران دولتی رابطه ای دارند.

آنها بعنوان "آدم فروش" عده ای را به صورت پیمانی و یا روز مزد، بدون داشتن هیچگونه امنیت شغلی، بیمۀ درمانی و بازنشستگی استخدام می کنند و هر زمان که به آنها احتیاج نبود بدون دریافت هیچگونه حق بیکاری و مزایائی اخراج می کنند.

کارگران پیمانی و روزمزدی که در استخدام پیمانکاران شهرداری هستند و در قسمتهای خدماتی مانند نظافت خیابانها و یا مسئول نظافت و نگهداری پارکها می باشند را می توان مثال زد. از یکی از رفتگران که در روز جمعه مشغول جارو کردن خیابان بود سؤال کردم مگر امروز جمعه نیست و تعطیل نیست؟ سری تکان داد و گفت: کار ما تعطیلی ندارد. هر روز باید کار کرد. اگر یک روز غیبت داشته باشم دو روزاز حقوقم کم می شود. بعد ادامه داد:  اکنون سه ماه است که بچه هایم رنگ گوشت را ندیده اند.

 با دو تن از مسئولان پارکی که در نگهداری آن مشغول به کارهستند وارد صحبت شدم. زیرا آنها در اطاقکی چمباتمه زده بودند و برایم حیرت انگیز بود که چگونه شب را به صبح می رسانند. به آنها گفتم اینجا که می خوابید از قبر هم کوچکتر است. در سرما با یک گرمکن نفتی فتیله ای آن اطاقک را گرم می کردند. آنها هم به صورت پیمانی کار می کردند. بیان کردند که سه ماه است حقوق نگرفته اند. آنها در ماه یکبار برای دو روز به محل زندگی خود ، یکی ، روستائی نزدیک کاشان و دیگری شهری در همان اطراف می رفتند.

کارگران ساختمانی نیز وضعی بهتر از دیگر کارگران ندارند. بسیاری از آنها پس از اینکه ساختمانی رو به اتمام گذاشت برای هفته ها و ماهها بیکار می شوند و باید دنبال کارفرما بیفتند تا حقوق عقب ماندۀ خود را دریافت کنند.

 بسیاری کارگران ساختمانی نیز از کشور همسایه ایران، افغانستان برای بردگی آمده اند، آنان از زندگی به دور از خانه وخانوادۀ خود در بدترین شرایط می نالند. کارگران افغانی برای اینکه بتوانند در ایران بصورت قانونی کارکنند می بایست در کابل نزد سفارت ایران هر نفر حدودأ 2500 دلار ودیعه بپردازند تا 6 ماه اقامت ایران را دریافت کنند. درایران نیز اگر کار پیدا کردند می بایست روزانه 7000 تومان از حقوق خود را به اداره امور خارجیها بپردازند. حمید و داوود دو کارگرافغانی بودند که با دلی پر از درد و با صدائی پر از خشم این جملات را بیان می کردند و گفتند که فردا عازم افغانستان هستند زیرا مدت اقامت آنان به پایان رسیده و ابتدا باید به اداره امور خارجیها مراجعه کنند تا  پاسپورت خود را که تا زمان خروج از ایران نزد اداره خارجیها به امانت گذاشته اند را تحویل گیرند. آنان می گفتند که تا یکسال دیگر اجازه ورود به ایران را ندارند.

بسیاری از کارگران افغانی(پناهندگان) به صورت غیر قانونی کار می کنند که اغلب در کارهای سخت ساختمانی و بقول خودشان بالا بردن برج ها و ویلاهای چند صد میلیاردی مشغول کارهستند. همین پناهندگان که بعضی هاشان نسل دومی هستند و در ایران به دنیا آمده اند اجازه داشتن موتور، دوچرخه و موبایل را ندارند تا چه رسد به اجازۀ کار و دیگر تسهیلات.

اظهارات پیرمرد و پیرزنی با لباسهای روستائی نمونه جالبی است از وضعیت آنان که جا دارد بیان شود. این زن و مرد روستائی که برای مراجعه به پزشک به شهر آمده بودند و به تازگی از پزشک و داروخانه برگشته بودند بمحض سوار شدن در تاکسی  نارضایتی خود رابرزبان آوردند. آن پیرزن با بیان اینکه:

 این چه مذهبی است و کجا یش اسلامی است که  عده ای پول پارو کنند و کسی مثل ما که در روستا به کشاورزی  بر سر زمینی کوچک مشغول است برای مداوا 300000 تومان ویزیت دکتر و200000 تومان برای فقط یک دارو باید بپردازد. با صدای بلند گفت: "خداوند ریشه این ظالمان را برکند" آن مرد روستائی  همسرش را که مریضی سختی داشت به دکتر برده بود و اکنون عازم روستای خود بودند. پس از آن اینبار نوبت به راننده تاکسی رسید.  صدای راننده تاکسی برآمد و بقیۀ فحش ها و نا سزاها را او نثار سردمداران و آخوندها کرد. این "نفرین" و دشنام ها  همه روزه بر زبان بسیاری از مردم جاری است.

با مردی اهل بلوچستان وارد گفتگو شدم از زبان این مرد که  لباسهای محلی بلوچی به تن داشت  شنیدم که گفت: در تهران برای خواندن نماز به مسجدی رفته بود اما وی را بعلت  سنی بودن بیرون رانده و اجازه نداده بودند در مسجد شیعیان نمازبخواند. او نیز از همین دست دشنام ها نثار روحانیون کرد و آنان را مسبب تفرقه در میان اقوام مختلف دانست.

 از دیگر شخصی که"خادم" یکی از اماکن مذهبی و معتبر یکی ازشهرها است، سوأل کردم، این پولهائی که در این امامزاده از طرف مردم ریخته می شود صرف چه چیزی می شود و به چه کسی می رسد؟ او که با لباس اونیفورم مخصوص خادمان بر روی صندلی در کنار قبر یکی از آیت الله های شهید که در آن امامزاده دفن است  نشسته بود، به یکباره از جای خود بلند شد و با یک نگاه پر از تعجب از من پرسید، فکرمی کنید چه چیزی و چه کسی؟ با کمی تأمل گفتم نمی دانم .

 

5                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

 

با صراحت و بدون کمی مکث گفت: کوسه(و با علامت دست کشیدن به ریشش منظور او رفسنجانی بود) و برادر وخانواده این آیت الله سقط شده که تولیت آنجا را در دست دارند. وی گفت: آنها ماه به ماه میلیاردها تومان جمع می کنند و می برند. من یکباره به خود آمدم، زیرا در ابتدا با کمی احتیاط این سؤال را مطرح کرده بودم. او به من یک آب نبات داد و گفت من این آب نبات ها را حتی از پول خودم تهیه می کنم و به مردم می دهم. اما دیگران که منظورش دقیقا مسئولین نظام بود ....و باز قصۀ دزدیهای سران، و با صدائی آهسته تر "رهبر" را سر داد.

 به شرح حال این امامزاده افتاد و گفت: درحال گذر از این شهر و برای پیوستن به برادر بزرگتر خود بدست مامون خلیفۀ عباسی  کشته شده و.... که  با او وداع کردم.

سوألی که اکنون  بسیاری از مردم به خصوص جوانان از یکدیگر می کنند این است که آیا  با چنین اوضاعی و چنین تضادهائی(در اینجا فقط گوشۀ بسیار ناچیز و کوچکی از آن ترسیم شد)، ادامۀ حکومت برای این رژیم میسر است؟ جوابشان بطور قطع منفی است.

سرانجام این نا رضایتی هاست که مبارزات مردم به خصوص کسانی که در این سالهای پس از انقلاب تحت بدترین شرایط زندگی کرده اند را شدت می دهد و نتیجه بخش خواهد کرد. این امری است اجتناب ناپذیر. اعتصابهای پی در پی کارگران کارخانه ها، برای بدست آوردن حقوق های عقب ماندۀ خود و بهبود شرایط کار، اعتصابات معلمان در تمام شهرهای ایران، اعتصاب کارگران عسلویه، اعتصاب کارگران کارخانه های پتروشیمی، نساجی و....  نمونه هائی است که مقاومت مردم را در مقابل بی عدالتی ها نشان می دهد.

 فقر و بی چیزی و استثمار بی حد و حصر در شهرهای مختلف، از شمال تا جنوب، از مشرق تا مغرب طبقات زحمتکش را خشمگین کرده و به مبارزه علیه رژیم سوق داده است. علیرغم سرکوبها، زندان و شکنجه، باز هم کارگران از پای نایستاده اند.

اعتراضات مردمی، اعتصابات و تحصن ها به خاطر احقاق حقوقشان در سر تا سر ایران در حا ل  تکوین است.

 

****

فرخنده باد هفتادمین سالروز پیروزی برفاشیسم

 

جمعه هشتم ماه مه، هفتادمین سالروز پیروزی برفاشیسم است. پیروزی بر دیو فاشیسم برای تمام بشریت دارای اهمیت تاریخی بسیار بزرگی است. درهم شکسته شدن قدرتهای فاشیستی، به خلقهای دربند امکان داد تا به آزادی و استقلال نائل آیند، شرایط مناسبی برای پیروزی سوسیالیسم درعده ای ازکشورها و برای اعتلاء جنبش آزادیبخش انقلابی و ملی ، برای تکان دادن و فروریختن سیستم مستعمراتی پدید آید.

 

جهان کار و ترقی، مبارزه عظیم خلقهای اتحاد جماهیر شوروی استالینی را برای درهم شکستن فاشیسم و سپس برای برقراری صلح عادلانه ، برای برقراری جامعه مشترکی از ملت ها بر اساس تساوی حقوق، عدم مداخله و همکاری که از تهدیدات امپریالیستی، اعمال فشارها و ارعاب مبری باشد ، ارج گذاشته و اکنون نیز مانند گذشته ارج میگذارد.

اکنون در هفتادمین سالروز پیروزی بر فاشیسم ، جهان ، در اوضاع و احوال دیگری است.

 

 رویزیونیستهای خائن شوروی که بیش از سه دهه بر استالین و خدماتش لجن پاشیدند، به جعل و تحریف تاریخ پرداختند و به احیای سرمایه داری و تزاریسم نوین دست زدند سرانجام فروپاشیدند و چون ذغال در مقابل تاریخ و خلقهای شوروی و جهان سیاهند. فروپاشی کاخ رویزیونیسم که چیزی جز دیکتاتوری دولتی بورژوازی نبود و بر افراشته شدن تصاویر استالین در تظاهراتهای خیابانی که این روزها در شهرهای روسیه به چشم میخورد داغ ننگی بر پیشانی ضد انقلاب و رویزیونیستها و تجلیل و احترام  به رهبر پرولتاریای  شوروی و جهان ، یعنی استالین است .

 

اکنون درهفتادمین سالروزتاریخی پیروزی بر فاشیسم ، مطبوعات ، رسانه های امپریالیستی و زمام داران شارلاتان و دروغگویان این کشورها در نوشته ها و نطق های خود بمناسبت این واقعه تاریخی حتا کلمه ای هم در باره مردی که در زمان جنگ در راس دولت شوروی و ارتش سرخ قرار داشت و بزرگترین نبرد ها را علیه ارتش هیتلری سازمان داد و خلقهای شوروی را به نبردی افسانه ای و توده ای برانگیخت، به میان نمی آورند. جهان سرمایه و همه رویزیونیستها ، تروتسکیستها و شبه تروتسکیستها در باره رفیق استالین و نقش عظیم و تعیین کننده رهبری او در جنگ ضد فاشیستی  کلمه ای بر زبان نمی آورند. تو گوئی چنین واقعه تاریخی و چنین رهبری که هدایت کننده این نبرد ضد فاشیستی بود، وجود نداشت.

 

اما همه می دانند که بسیج مردمی و ضد فاشیستی رهبری اتحاد شوروی در جنگ کبیر میهنی، سازمان دادن و رهبری نبرد افسانه ای ارتش سرخ که قدرت نظامی آلمان نازی را نابود کرد و بر آن پیروز شد با نام استالین عمیقا در آمیخته است. میلیونها تن از زنان و مردان خلقهای شوروی درمیدانهای نبرد برخاک افتادند درحالی که نام استالین را بر لب داشتند. تصویر و اندیشه های او منبع الهام و پرچم مقاومت ضد

6                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

 

فاشیستی خلقهای شوروی و جهان بود. بنابراین احمقانه است از جنگ میهنی اتحاد شوروی و پیروزی بر فاشیسم سخن گفت اما از نام و نقش استالین یاد نکرد، آنطور که رهبران امپریالیستهای غرب و دشمنان ریز و درشت استالین میکنند. استالین و انقلاب اکتبر، استالین و جنگ میهنی و مارکسیسم- لننیسم از هم جدائی ناپذیرند.

 

هفتادمین  سالروز پیروزی بر فاشیسم فرصتی است تا بار دیگر به علل و انگیزه حوادثی  پرداخت که موجب  بروز فاشیسم و تجاوز به خلقها گردید. فاشیسم فرزند سرمایه داری و امپریالیسم است و برای پیشگیری از تکرار این فاجعه تاریخی باید به بسیج توده ها و نیروهای انقلابی و ترقی خواه علیه  بربریت امپریالیسم کمر همت بست. اکنون امپریالیسم آمریکا با مدرن ترین و مهلک ترین سلاحهای مخرب خود ، هارترین و خطرناکترین دشمن بشریت است و باید درمقابل آن ایستاد. خطر تجاوزات جدید از جانب امپریالیسم آمریکا افزایش می یابد و سیاست تجاوزکارانه و راهزنانه آمریکا  که جای رژیم فاشیستی هیتلر را گرفته است، خطرناک است باید با آن مقابله کرد.

 

اکنون خلقهای آمریکای جنوبی، آسیا، آفریقا و..... درمقابل این غول فاشیست ایستاده اند و هر روز ضربات خرد کننده ای بر پیکر فرتوت این جنایتکاران وارد می آورند. وظیفه همه نیروهای ضد امپریالیست و ضد فاشیست است که تجاوزات مستقیم ونیابتی امپریالیسم  آمریکا به سوریه، عراق، افغانستان، لیبی، بحرین،یمن ..... را محکوم نمایند وبه دفاع از پیکارعادلانه خلقها علیه آمریکا ومتحدین جنایتکارش بپردازند. این پیکار قوای امپریالیستها بویژه امپریالیسم آمریکا را ضعیف میکند وشرایط شکستش را فراهم میگرداند.

باشد که  جشن هفتادمین سالروز پیروزی برفاشیسم انگیزه ای گردد تا تمام خلقها و نیروهای انقلابی و ترقی خواه علیه  صهیونیسم وامپریالیسم ، بویژه امپریالیسم آمریکا متحد و بسیج شوند و همه مدعیان سلطه فاشیستی و تجاوزگری بر جهان را با شکست و نابودی مواجه گردانند.

 

مرگ بر فاشیسم، سرمایه داری و امپریالیسم!

زنده باد سوسیالیسم این پرچم نجات بشریت!

حزب کارایران(توفان)

مه 2015

 

 

 

وقتی هیتلر سر برآورد و آمادگی خویش را برای زیرپاگذاردن قرارداد ورسای اعلام کرد و به تسلیحات گسترده دست زدهمه ممالک امپریالیستی به حمایت از هیتلر برخاستند و مانعی برای اقدامات وی که در قرارداد ورسای ممنوع اعلام شده بود نکردند. هیتلر و ایتالیا به اسپانیا تجاوز کردند و فرانکو را بر سر کار آوردند، چکسلاواکی را اشغال کردند و اتریش را به آلمان ضمیمه نمودند و همه این اقدامات با مخالفت شوروی سوسیالیستی روبرو شد که پیشنهاد دفاع جمعی را به غربی ها عرضه می داشت. ولی غربی ها هیتلر را تشویق به تجاوز به سمت شرق می کردند و تلاش داشتند فاصله مرزی میان شوروی و آلمان را با این بذل و بخششها بکاهند تا راه تجاوز برق آسای آلمان نازی به جمهوری جوان سوسیالیستی شوروی فراهم گردد. آنها می خواستند شوروی و دیکتاتوری پرولتاریا را در نطفه خفه کنند. استالین بدرستی فهمیده بود که نازیسم واکنش بورژوازی اروپا در مقابل دیکتاتوری پرولتاریا در شوروی می باشد و لذا تلاش کرد در عین کسب زمان تنفس بیشتر مماک امپریالیستی غرب را برای یک همکاری مشترک در مقابل توسعه طلبی نازی ها متحد کند. این سیاست استالین با شکست روبرو شد چون هدف امپریالیستهای انگلستان و فرانسه کیش دادن هیتلر با تبرِ امپریالیستی به سمت شوروی بود. وقتی تلاش استالین بی نتیجه ماند و آنها شاهد کمکهای تسلیحاتی آمریکائی ها به هیتلر بودند و می دیدند که چگونه ممالک غربی توسعه طلبی های هیتلر را مسکوت گذارده و یا مورد تائید قرار می دهند، تصمیم گرفتند جهت مسیر رویدادها را با یک مانور تاریخی دیپلماتیک که بزرگترین مانور دیپلماتیک تاریخ بشریت است با درایت رفیق استالین تغییر دهند. انعقاد قرارداد میان شوروی و آلمان، مسیر توسعه طلبی هیتلر را تغییر و زمان تجاوز به شوروی را به تاخیر انداخت و این پدیده جدید در محاسبات امپریالیستهای غرب منظور نشده بود. مقنی در واقع به ته چاه رسیده بود. حال این انگلیسها، فرانسویها، بلژیکی ها و هلندی ها و... بودند که باید قربانی سیاستهای دسیسه گرانه خود می گردیدند. غربی ها بعد از شکست نازیسم در استالینگراد و اطمینان از پیروزی ارتش سرخ، حاضر شدند با حیله گری و خرابکاری در مبارزه مشترک، بر ضد تهاجم بربریت فاشیسم که در دامان خودشان پرورانده شده بود، در جنگ علیه نازیسم و با انگیزه جلوگیری از پیروزی کمونیستها شرکت کنند.برگرفته از توفان ارگان مرکزی حزب کاریران شماره 183 خرداد 1394

 

 

7                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

                         نیش عقرب نه از ره کین است
                                              اقتضای طبیعتش این است

تائید تسلیم خفتباررژیم وقرارداد پروتکل الحاقی خیانت به مردم ایران است

هرگز نباید تسلیم دیکته امپریالیستها شد زیرا این سیاست زورگوئی و تسلط طلبی از ماهیت آنها برخاسته و این استعمارگران دروغگو و ریاکار هرگز به کسی و به هیچ چیز رحم نمی کنند. تاریخ آنها، سراسر تاریخ چرک و خون است و ما نتایج سیاستهای ضد بشری آنها را همین امروز در مقابل دیدگان خود داریم. فرقی میان ریگان و اوباما ، نیکسون و کندی وجود ندارد. امپریالیسم یعنی جنگ افرزوی و جنگ طلبی.

آیا مشکل امپریالیسم و صهیونیسم مبارزه با تروریسم است که لغو تحریمها را منوط به مبارزه با آن کرده اند؟

امپریالیستها نه از نقض حقوق بشر در ایران نگرانی دارند و نه در عربستان سعودی و یا فلسطین، آنها نه از تروریسم متنفرند و نه از شکنجه و آدمکشی و تجاوز. پس اینکه بیکباره نگران نقض حقوق بشر در ایران ش...ده اند و خواهان مبارزه با تروریسم هستند و غیره به اجرای سیاست از قبل تعیین شده خود آنها مربوط می شود. این فریبکاری آنها ولی فقیه را به خشم آورده و حزب رویزیونیستی توده ایران را مسرور گردانده است.

ما می پرسیم که:

آیا حمایت از اسرائیل و نسل کشی آنها در فلسطین تروریسم نیست؟

آیا پرتاب بمبهای فسفری در نوار غزه و فلوجه تروریسم نیست؟

آیا تجاوز به لبنان و سوریه بر خلاف همه موازین بین المللی تروریسم نیست؟

آیا تجاوز به عراق و افغانستان و پرتاب بمبهای خوشه ای و گلوله های اورانیوم رقیق شده تروریسم نیست؟

آیا استفاده از هواپیماهای بی سرنشین برای کشتار مردم غیر نظامی در افغانستان، پاکستان، یمن، عراق، نوار غزه و... تروریسم نیست؟

آیا حمایت از داعش و تامین کلیه احتیاجات نظامی، مالی، تدارکاتی، خوراکی، پوشاکی، اطلاعاتی در شبکه های مجازی و سازمانهای امنیتی و... تروریسم نیست؟

آیا تجاوز عربستان سعودی به بحرین تروریسم نیست؟

آیا تجاوز عربستان سعودی به یمن همراه با آمریکا و امارات متحده عربی تروریسم نیستند؟

آیا ترور دانشمندان هسته ای ایران مسعود علی‌محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران، مجید شهریاری، استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی داریوش رضایی‌نژاد، متخصص وزارت دفاع و سوء قصد نافرجام به فریدون عباسی دوانی، استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی، تروریسم نیستند؟

آیا حمله سایبری به تاسیسات اتمی ایران توسط ویروس استاکس نت تروریسم نیست؟

آیا مجبور کردن غیر قانونی هواپیمای ریاست جمهوری بولیوی به فرود اجباری در اتریش به زور هواپیماهای جنگنده آمریکا تروریسم نیست؟

در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲ میلادی، روزنامه واشنگتن پست در یک مقاله تحقیقی نوشت که "بدافزار شعله" که ساختار بسیار پیچیده‌ای داشت با هدف «جاسوسی از شبکه‌های رایانه‌ای و کسب اطلاعات لازم برای ایجاد اخلال در پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران» توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، آژانس امنیت ملی ایالات متحده و ارتش اسرائیل تولید و علیه ایران مورد استفاده قرار گرفته‌است.

طبیعی است که این اقدامات تروریستی است و بدست آمریکا و اسرائیل صورت می گیرند. پس نگرانی این دول تروریستی از "تروریسم جمهوری اسلامی" در چیست؟

 بنا براین وظیفه یک حزب کمونیستی افشاء دروغهای امپریال...یستها و سازمانهای سیاسی خودفروخته ایرانی در مورد بمب اتمی موهومی ایران و تحمیل مصوبات و نظریات کنگره آمریکا به ممالک سراسر جهان به عنوان تحریمهای "جامعه جهانی" است. وظیفه کمونیستها افشاء تحریمهای غیر قانونی اتحادیه اروپاست که برای خودش نقش سازمان ملل متحد جدیدی را بنا کرده است. مذاکرات

8                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

 

لوزان را باید در این متن مورد ارزیابی قرار داد. حزبی که به چشم مردم خاک بپاشد تا واقعیات را نبینند و تلاش کند اعضاء خود را فریب دهد حداقلش آنست که یک حزب رویزیونیستی و ضد انقلابی است.

 

****

افتخار بر استالین رهبر ارتش قهرمان سرخ شوروی !
سالروز پیروزی برفاشیسم برهمه مردم صلحدوست جهان مبارک باد!


جنگ جهانی دوم (همینطور جنگ اول جهانی)مولود نظام سرمایه ...داری امپریالیستی بود.کاهش عظیم تولیدات صنعتی٬ در آمریکا در سالهای ۱۹۳۳-۱۹۲۹همچنین کاهش تولیدات صنعتی در اروپا وبحران بیکاری(بیش از ۳۵ میلیون بیکار درآمریکا، فرانسه و انگلستان،آلمان، هلند ،بلژیک ایتالیا،ژاپن.....)علت بروز جنگ بود.جنگ برای حل بحران وتقسیم مجدد جهان بود.

جنگ جهانی دوم (۱۹۳۸-۱۹۴۵)۵۵ میلیون کشته٬ و بیش ازصد میلیون مجروح برجای گذاشت.هزینه جنگ "فقط "چهار تریلیون دلار بود.

 
درنبرد علیه دیو فاشیست آلمان هیتلری
۲۷ میلیون نفر از خلق قهرمان شوروی جان باختند.
برای سرمایه داری جان این
۲۷ میلیون نفر که تحت رهبری ارتش سرخ درنبرد با هیولای فاشیسم جان باختند بی ارزش است.دردروس مدارس این کشورها به جعل وتحریف حقایق تاریخی می پردازند وسخنی ازنبرد حماسی استالینگراد وشهدایش نمی رود،اما تا دلتان بخواهد به رهبر این نبرد حماسی که صلح را برای جهانیان به ارمغان آورد لجن می پاشند و
درعوض جنگ افروزان امپریالیست غرب را بعنوان منادیان "صلح وآزادی ودمکراسی" به خورد دانش آموزان میدهند و به شستشوی مغزی جوانان وعموم مردم می پردازند......

 

برتولت برشت بدرستی بیان داشت که "همه مردم صلحدوست جهان مدیون استالین هستند".وی به مناسبت درگذشت استالین نوشت:"ستمکشان پنج قاره زمين ، آنهائيکه خود را رهانيده اند، و تمام کسانيکه برای صلح جهانی پيکار می کنند باید قلبشان از تپيدن ایستاده باشد لحظه ایکه خبر درگذشت استالين را شنيدند. وی مظهر مجسم آرزوهایشان بود"

"برگرفته از فیسبوک توفان به مناسبت هفتادمین سالگرد پیروزی بر فاشیسم"

 

 

 افتخار بر رفیق استالین رهبر کبیر وخردمند اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی وارتش قهرمان سرخ !

9                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

چهلمین سالگرد پیروزی خلق قهرمان ویتنام و آموزش ازآن

Toufan HezbeKar's photo.

چهل سال از پیروزی خلق ویتنام بر امپریالیسم آمریکا میگذرد.آمریکا درجنگ تجاوز کارانه وطولانی خود علیه خلق قهرمان ویتنام دچار شکست مفتضحانه ای گردید ومجبورشد ارتش خود واقمار خود را ازاین کشور فراخواند ومعاهده پاریس را بپذیرد.این جنگ قهرمانانه خلق ویتنام بود که قدرت عظیم نظامی ،اقتصادی ومالی آمریکا را درهم شکست و آنهارا ازکشور بیرون ریخت. خلق ویتنام قریب به یک قرن وبا تحمل دشواریها ومصائب فراوان ودادن میلیونها قربانی اسلحه بدست بخاطر استقلال وآزادی خود جنگید وغول عظیم آمریکا را آنچنان درهم کوبید که هنوز از زیر ضربات تاریخی آن قد راست نکرده و این پیروزی عظیم ، الهام بخش همه خلقهای جهان گشته است.

امپریالیسم غرب به سرکردگی امپریالیسم آمریکا امروزمیخواهد سلطه ترس وناامیدی وانفعال و«شکست ناپذیری اش» را برمردم جهان حاکم گرداند.تن دادن به این تهاجم ایدئولوژیکی به معنی تسلیم درمقابل آدمخواران جهانی است.

امپریالیسم درشرایط کنونی نیروی قوی وبرتراست اما در بعد استراتژیک وبعد تاریخی یک ببر کاغذی است وچون مقوا فرومی پاشد.شکست امپریالیسم ژاپن درچین، شکست امپریالیسم فرانسه درالجزایر،شکست امپریالیسم آمریکا درویتنام ،شکست امپریالیسم آلمان ومتحدینش درجنگ جهانی دوم توسط ارتش سرخ..... همه گواه وحکایت برشکست پذیری این نیروی میرنده وارتجاعی دارد.مبارزه متشکل توده های میلیونی تحت ستاد رهبری اش،امپریالیسم را باهمه قدرقدرتی اش به شکست می کشاند.

مهمترین عوامل این پیروزی بزرگ تاریخی را باید دررهبری خردمندانه حزب کمونیست ویتنام به رهبری هوشی مین ،وحدت درونی حزب ووحدت فرماندهی نظامی ،پیوند تنگاتنگ این حزب با مردم ووحدت ملی وکسب همبستگی بین المللی دانست. اینهاست مختصری از راز پیروزی قهرمانانه خلق قهرمان ویتنام بر امپریالیسم درنده خوی آمریکا.

زنده باد خلق قهرمان ویتنام!
توفان
سخن هفته

http://badge.facebook.com/badge/100000242744408.255.553885673.png
اردیبهشت ۱۳۹۴

 

 

 

مرگ بر امپریالیسم آمریکا این بزرگترین تروریسم دولتی جهان!

10                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

 

بمناسبت بیست وهشتمین سالگرد ترور جنایتکارانه رفیق حمید رضا چیتگر (بهمنی)


 

در 19 ماه مه 1987، رفیق حمید رضا چیتگر ( بهمنی ) عضو دفتر سیاسی و کمیته مرکزی حزب کار ایران (توفان ) توسط رژیم تروریست  سرمایه داری جمهوری اسلامی در وین (اتریش) به قتل رسید. رژیم سر تا پا جنایت جمهوری اسلامی با یک نقشه کثیف چند ساله رفیق حمید بهمنی را در وین بدام انداخت و با شلیک یک گلوله به پشت سراو بزندگی این کمونیست انقلابی پایان داد. اما رژیم تروریست  وآدمکش جمهوری اسلامی  نتوانست به هدف  شوم خود که نابودی حزب رفیق چیتگر بود دست یابد. حزب کارایران (توفان) به آرمانهای رفیق بهمنی متعهد بوده و راه رفیق را با استواری تمام ادامه میدهد.  

رفیق حمید رضا چیتگر(بهمنی) یک کمونیست مارکسیست لنینیست جسور و بی باک و ازخود گذشته، سازمانده حرفه ای و یک نظریه پردازبود. رفیق حمید در روز 8 ماه مه همان سال در استکهلم پیرامون دیکتاتوری پرولتاریا و استالین سخنرانی مبسوطی کرد که نوارهای آن در بخش صوتی لینک زیر موجود اند وبه همه عاشقان راه آزادی وسوسیالیسم  توصیه می شود که به این نوار ها گوش دهند.

ما یاران رفیق بهمنی یقین داریم که روزی مردم ایران دودمان رژیم سیاه استبداد اسلامی را از سرزمین مان پاک خواهند کرد و بر ویرانه های مانده از این حکومت تبهکار وضد بشری کشوری آباد و آزاد خواهند ساخت.

یاد رفیق حمید رضا چیتگر (بهمنی) گرامی و راهش پررهرو باد!

ننگ و نفرت بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی !

زنده باد آزادی و سوسیالیسم !

....................

لینک سخنرانی رفیق حمید رضا چیتگر(بهمنی) در مورد استالین و دیکتاتوری پرولتاریا: http://toufan.org/souti%20file.htm

 

 

 

 

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران!

11                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

اعلامیه  حزب کارایران(توفان) پیرامون بازداشتهای اخیر

هراس رژیم ازیگانگی واتحاد کارگران وزحمتکشان است

Bildresultat för ‫تصاویری از کارگران زندانی‬‎

 

وحشی گریهای نیروهای امنیتی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی درآستانه برگزاری روز جهانی کارگر و احضار و دستگیری شماری ازفعالین کارگری ناشی ازهراس این نظام ضد کارگری از اتحاد ویکپارگی کارگران است.بازداشت ابراهیم مددی و داوود رضوی از اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران ،بازداشت محمودصالحی توسط نیروهای امنیتی در منزل خویش در سقز ،بازداشت عثمان اسماعیلی سخنگوی کمیته دفاع از کارگران زندانی در مهاباد وهمینطور بازداشت رضا ...امجدی، فعال کارگری در سنندج......اینهاهمه ناشی ازترس رژیم ازنیروی متحد کارگران است که درآستانه برگزاری روز کارگر با انتشار بیانیه های متعدد مطالبات عدالتجویانه و انسانی خود را طرح وبرپیوند واتحاد سراسری کارگاران وهمه حقوق بگیران زحمتکش؛ معلم وپرستار وکارمند،بازنشستگان وبیکاران..علیه رژیم مستبد نئولیبرال سرمایه تاکید ورزیدند.

 

حزب کارایران (توفان) بازداشت کارگران و ضرب و شتم آنها را که برای مطالبات پایه ای وعادلانه خود مبارزه میکنند ، شدیدا محکوم مینماید. ما یکبار دیگر نفرت و انزجار خود را نسبت به رژیم سرمایه داری و ضد مردمی جمهوری اسلامی ابراز می داریم.

کارگران حق دارند که برای حقوقی که از آن محروم شده اند مبارزه کنند، دست به اعتصاب وتحصن بزنند و تشکلهای مستقل خود را ایجاد نمایند. هرکوششی که فعالیت مشروع طبقه کارگر را جلوگیری نماید باید توسط تمامی مزدبگیران و نیروهای مترقی ایرانی وبین المللی محکوم شود. سرکوب کارگران توسط رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی هم به سود استثمارگران و چپاولگران ایرانی وهم به نفع امپریالیستها و جنگ افروزان بین المللی است که با تحریم های اقتصادی خود شرایط زندگی مردم ایران را وخیمترکرده اند.

برای آزادی بی قید وشرط کارگران زندانی وتمامی زندانیان سیاسی بکوشیم

زنده باد اتحاد کارگران وزحمتکشان علیه رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
حزب کارایران(توفان)
 اردیبهشت ۱۳۹۴

12                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

 

گزارش کوتاهی از رفقای حزبی درمورد تظاهرات اول ماه مه

 

 

در آمستردام

  فعالین حزب کارایران(توفان) با پرچم مستقل خود دراین راهپیمائی شرکت و همبستگی خود را با کارگران جهان اعلام داشتند شایان ذکر است که روزجهانی کارگر در هلند روز تعطیل رسمی نیست و درهمین رابطه رفقای کمیته میز کتاب آمستردام با انتشار تراکتی خواهان رسمی شدن چنین روز تاریخی در هلند گردیدند .این راهپیمائی با موفقیت پایان یافت.

 


 

 

*****

 

در پاریس

 

امسال هم مثل سال های قبل،  دهها هزار نفر از شهروندان، فرانسوی و غیر فرانسوی، با فراخوان سندیکاهای کارگری، در شهرهای مختلف به خیابان ها آمده و روز جهانی کارگر را جشن گرفتند
طبق معمول ایرانیان مقیم پاریس ، فعالین سازمان ها و احزاب  چپ بعلاوه شماری فعالین منفرد، با تشکیل کمیته ای برای برگزاری مراسم اول ماه مه، کمیته ای که هر سال انتخاب می شود... در تظاهرات امسال پاریس شرکت کردند.
فعالین حزب کارایران(توفان)  هم دررژه اول ماه مه شرکت کرده و بیانیه حزب را به فارسی وفرانسوی  در میان جمعیت پخش کردند.دربخشی از اعلامیه کمیته موقت برگزاری اول ماه مه درپاریس چنین آمده است:

 

.....نظام سرمایه داری جهانی در سرکوب و به کجراه کشاندن مبارزات طبقه کارگر در اقصی نقاط جهان ، تنها نیست و از آنجا که از مواضع  انقلابی و منافع مستقل طبقاتی کارگری در هراس مداوم بسر میبرد از جبهه ی رفرمیست های سوسیال دموکرات که از روی ریا و فریب، شعار کارگری را سر می دهند و دشمن تغییرات بنیادی و انقلابی می باشند و به لغو مالکیت خصوصی اعتقادی ندارند، بهره گرفته  و در مراحل حساس که احتیاج به  اتخاذ تصمیمات قاطعانه و انقلابی است، مبارزه کارگران علیه ظلم سرمایه را سد می کنند......

 طبقه کارگر ایران در سال گذشته مبارزات همه جانبه و گسترده ای را پشت سر گذاشته است. بعنوان نمونه فقط در اعتراض به حداقل دستمزد برای سال 93 که 609 هزار تومان حساب شده بود و با خواست افزایش دستمزد و اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، بطور کلی 27000 کارگر اعتصاب نمودند. نوع دیگری از اعتراض به حداقل دستمزد و افزایش آن، تحریم غذا بوده است که در واحدهای تولیدی و خدماتی صورت پذیرفت. برای مثال فقط در "ایران خودرو" 20000 کارگر غذا را تحریم نمودند و در اشکال دیگر برای افزایش دستمزد، 9200 کارگر معترض و اعتصابی شرکت داشتند.

در مورد عدم پرداخت دستمزد، یعنی حقوق های معوقه، حق مسکن، حق سنوات، حق عائله مندی، عیدی، پاداش و حق بیمه مشکل کارگران نسبت به سال 92، ده درصد افزایش داشته است و تعداد کارگرانی را که دستمزد های معوقه داشتند، آمار آن نسبت به گذشته  85 درصد صعود می نماید و در مجموع 398 واحد تولیدی و خدماتی معترض بودند و در دوره های متفاوت در سال 93 بطور کلی 116528 کارگر به دلیل حقوق های معوقه و معضلات آن به تحصن و اعتصاب روی آوردند.

 

13                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

 

در سال 93 تعداد 81 واحد تولیدی و خدماتی متوقف شده و مجموعا فقط در 57 واحد، 82000 کارگر بیکار شدند. در مورد دخالت شرکت های پیمانکاری و قرار دادهای موقت کار، باید اذعان داشت که 93 درصد از کارگران در ایران با قرارداد موقت به کار مشغولند و مطابق گفته علی ربیعی، وزیر کار، تعداد آن به 7 میلیون می رسد. باید اضافه نماییم که ماده 41 قانون کار در چارچوب حداقل دستمزد چون همیشه روی سند قانون کار لم داده و اجرا نمی گردد و طرح استاد شاگردی نوین از طرف دولت احمدی نژاد به قوت خود باقی است و برنامه ی لغو کارگاه های زیر 10 نفر از شمول قانون کار، تغییری نکرده است.معلمین که یکی دیگر از اقشار زحمتکش ایران است به دلیل فقر عظیم معیشتی مبارزه ی خود را سراسری نموده و با وجود کارشکنی های گسترده ی نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی در پی ایجاد اتحادیه و تشکل مستقل است، که با مبارزات خستگی ناپذیر، تحصن، راهپیمایی و اعتراضات وسیعی را سازماندهی می کنند و با طرح تشکل مستقل بطور عملی با نهاد های خود ساخته ی حکومتی مرزبندی دارند و متحد طبیعی کارگران می باشند.طبقه کارگرایران با تمام مبارزات دلاورانه ای که برای کسب مطالبات کارگری در جامعه عملی میسازد، هنوز به دلیل خصلت طبقاتی وارتجاعی و دیکتاتوری رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، که اول ماه مه روز جهانی کارگر را برسمیت نمیشناسد، قادر نیست در چنین روزی از مراسم برگزاری در چارچوب همبستگی بین المللی کارگری بهره گیرد و اعتراضات طبقاتی خویش را عنوان دارد و این عمق ددمنشی و دشمنی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران علیه کارگران را به اثبات میرساند. بنابراین طبقه کارگرایران برای احقاق حقوق اولیه ی طبقاتی راهی جز ایجاد تشکل های مستقل کارگری ندارد تا قادر گردد با اتحاد و همبستگی وسیع تری اهداف خود را به نظام سرمایه داری تحمیل نموده و مدافع حقوق طبقاتی خود باشد."

زنده باد اول ماه مه، روز همبستگی بین المللی کارگران

سرنگون باد نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

***

در آمریکا

 

با آنکه منشاء اول ماه مه سرکوب اعتراضات کارگران در شهر شیکاگو در می ۱۸۸۶ میباشد , این روز به عنوان روز کارگر در آمریکا به رسمیت شناخته نمیشود. با این وجود هر ساله در این روز در بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا مراسمی  توسط کارگران و نیروهای مترقی برگزار میشود. امسال نیز به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر در بسیاری شهرهای امریکا مانند لس آنجلس, بالتیمور , نیویورک , فیلادلفیا و شیکاگو تظاهرات  متعددی برگزار شد. مهمترین محورهای تظاهرات امسال علاوه بر مساله حقوق کارگران و مهاجرین مساله خشونت پلیس و اتفاقات شهر بالتیمور بوده است. مساله خشونت های پلیس فاشیست آمریکا در چند ماه اخیر با قتلهای  پی در پی افراد بیدفاع که عموما از شهروندان سیاهپوست بوده اند موجب عکس العمل های شدیدی از طرف سیاهپوستان و دیگر مردم مترقی آمریکا شده است.

 در شهر شیکاگو امسال برای اولین بار چندین حزب و سازمان کمونیست آمریکایی تظاهرات اول ماه مه را بطور مشترک  و در کنار یکدیگر برگزار کردند. این احزاب عبارت بودند از  :

حزب کار آمریکا  (American Party of Labor),

حزب کمونیست های آمریکا(American Party of Communists)

 حزب راه آزادی (Freedom Road Socialist Organization)

حزب جهان کارگران(Workers World Party)

انستیتو مارکس, انگلس و لنین(Marx, Engels, Lenin Institute)

 این عمل به ابتکار حزب کار آمریکا و حزب جدیدالتاسیس کمونیستهای آمریکا صورت گرفت. تظاهر کنندگان پلاکاردهای زیبایی  با عکسهای رهبران پر افتخار کمونیست آمریکا را با خود حمل میکردند. عکسهای بزرگانی  همچون ویلیام فاستر (William Z. Foster), هری هیوود (Harry Heywood ملقب به بلشویک سیاه پوست), الیزابت فلین (Elizabeth Gurley Flynn), پاول رابنسون,(Paul Robenson) جان رید ( John Reedنویسنده کتاب ده  روزی که دنیا را لرزاند).حزب کمونیستهای آمریکا توسط اعضای اخراج شده یا مستعفی حزب ارتجاعی- رویز یونیست (به اصطلاح)  کمونیست در اواخر سال ۲۰۱۴ تشکیل گردید. این افراد به دلیل اعتراض به عملکرد فضاحت بار این حزب در حمایت بی چون وچرا از جنایات کاران حزب دموکرات امریکا در انتخابات های گذشته و  همچنین اختلافات بارز ایدوئولوژیکی با گردانندگان حزب (به اصطلاح) کمونیست از آن استعفا داده یا اخراج گردیده اند. مانند بسیاری دیگر از احزاب کمونیست در جهان نفوذ رویزیونیسم در حزب کمونیست آمریکا  به طور آشکار بعد از ظهور خروشچف و کنگره بیستم آغاز شده  و اوج آن به  بعد از در گذشت گاس هال(Gus Hall)  رهبر سابق این حزب  و روی کار آمدن سام وب(Sam Webb)  میرسد. سام وب مانند پدرخوانده های خلف خود خروشچف و گورباچف بعد از روی کار آمدن ، آرام آرام دست به تشکیل یک باند اولترا رویزیونیست و خائن  زد که نتیجه آن اخراج یا استعفای بسیاری از اعضاء صادق حزب (که بسیاریشان بعد از سالها به خود آمده بودند) شده است.

14                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

آخرین جزوه  سام وب " یک حزب سوسیالیستی قرن بیست و یکم چگونه به نظر میاید، چه میگوید و چه میکند" است.  میزان ضعفهای تئوریک و محتوای  ارتجاعی و ضد کمونیستی آن ،آنچنان است که این اثر  حتی توسط احزاب رویزیونیست در جهان (از جمله حزب کمونیست آلمانKPD و حزب کمونیست یونان) مورد نقد شدید قرار گرفته است. میزان عملکرد ارتجاعی-رویزیونیستی این حزب با احزابی مانند حزب توده و حزب کمونیست عراق قابل مقایسه است و به همین خاطر است که این احزاب نسبت به احزاب رویزیونیست دیگر رابطه نزدیکتری با باند سام وب دارند. حزب جدید کمونیستهای آمریکا اگر چه رگه هایی از روزیونیسم را همچنان در خود حفظ کرده است اما نسبت به گذشته خود به مراتب مترقی تر میباشد.

از میان احزاب آمریکایی، حزب کار آمریکا نزدیکترین حزب به "کنفرانس  بین المللی احزاب و سازمانهای مارکسیست لنینیست" میباشد.  


 

 

 

.

 

   

 

 

***

در آلمان

https://scontent-ams2-1.xx.fbcdn.net/hphotos-xpa1/v/t35.0-12/11207905_956977624313145_433159200_o.jpg?oh=97d339bc24a0c7e4653ff31f4848864a&oe=5565E093

اول ماه مه امسال به دعوت سندیکا های کارگری آلمان تحت شعار « آینده مان را بسازیم  » در شهرهای مختلف آلمان بیش از ۴۰۰ هزار نفر شرکت کردند. بزرگترین تظاهرات در شهر برلین پایتخت آلمان بر گذار شد. خواسته های اصلی تظاهر کننده گان پایان دادن به کارهایی با دستمزد پایین و برعلیه محدود کردن حق اعتصاب بود. دبیر اول اتحادیه سراسری کارگران راینر هوفمان در سخنرانیش در برلین خواستار گشودن بحث در مورد ارزش کار در کشور شد.

 تعداد شرکت کننده گان امسال هم تقریبا در سطح سالهای گذشته ماند امسال در تمام میدانها کارگران خواستار افزایش دستمزدها شدند. بنا به آمارهای رسمی ۲۰ در صد کارکنان با دستمزد پایین کار میکنند.

 

یکی از اتفاقات مهم اول ماه مه امسال حمله یک گروه ۴۰ نفری از فاشیستها به تظاهرات اول ماه مه در شهر وایمر واقع در شرق آلمان بود. در نتیجه حمله فاشیستها شماری از تظاهر کنندگان مجروح شدند ، بعد از شکست فاشیسم توسط ارتش سرخ چنین حرکتی از طرف فاشیستها آن هم در اول ماه مه در آلمان بی سابقه بود. هواداران حزب کار ایران در شهرهایی که متشکل هستند در این تظاهراتها فعالانه شرکت کردند و اطلاعیه حزب کارایران (توفان ) را به زبان آلمانی و فارسی به صورت وسیع در بین شرکت کننده گان پخش کردند.

 

****

 

 

زنده باد همبستگی بین المللی!

 

15                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

 در سوئد

 

  

 

صحنه ای ازتظاهرات اول مه مه در استکهلم

 

تظاهرات اول ماه امسال نیزهمانند سال گذشته بسیار باشکوه برگزار گردید.فعالین حزب کار ایران (توفان) همراه با حزب کمونیست سوئد ( مارکسیست لنینیست ) به راهپیمائی پرداخته و درتظاهرات با پرچم حزب مزین به تصاویر آموزگاران پرولتاریا،  مارکس، انگلس، لنین و استالین شرکت کردند. رفقای حزبی با شرکت فعال و سازمان یافتهﻯ خود و پخش بیش از هزار اعلامیه به زبان سوئدی و همین طور پخش بیانیهﻯ حزب به زبان فارسی ، ونشریات توفان در اجتماعات و تظاهرات گوناگون  وبا برگذاری میز کتاب در میدان سرگل و نصب آفیشهای کلاسیکرهای مارکسیست و فروش مجسمه های مارکس، انگلس، لنین واستالین توجه بسیاری از علاقمندان را به خود جلب نمودند.. رفقا همینطوربا افشای رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و دردفاع از حقوق کارگران وزحمتکشان و آزادی فعالین کارگری وهمه زندانیان سیاسی وافشای امپریالیستها ودر راسش امپریالیسم جنایتکار آمریکا ودخالت های بیشرمانه شان در امور داخلی کشورها به روشنگری پرداختند .

 تظاهرات رفقای حزب کمونیبست سوئد همانند سال گذشته با شکوه بود. شعارهای مارش اول ماه مه  تظاهرات  حقیقتا به دل می نشست، زیرا در سرلوحه شعارش،شعار جنگ طبقه علیه طبقه  وفریاد نابود باد کاپیتالیسم و امپریالیسم و زنده باد سوسیالیسم قرارداشت.

شعارهای " بایکوت  رژیم صهیونیستی اسرائیل و زنده باد فلسطین! سیاست ریاضت اقتصادی متوقف باید گردد! خروج سوئد از اتحادیهﻯ امپریالیستی اروپا! ممنوع کردن شرکتهای پیمانی ، مبارزه زنان مبارزه طبقاتی است! نه به  پیمان نظامی ناتو، ونه به فاشیستها وراسیستهای سوئدی  وزنده باد همبستگی بین المللی طبقه کارگر سوئد با خلقهای تحت ستم جهان .....از جمله شعارهائی بودند که در طول تظاهرات فریاد زده می شد. این تظاهرات در میدان سرگل و با سخنرانی های کادرها واعضای سازمان جوانان حزب، با موفقیت به پایان رسید.

***

 

اعلامیه کانون دفاع ازحقوق کارگران درحمایت از تظاهرات معلمان

"می زنم فریاد هر چه  باداباد"

"وای از این طوفان    وای از این بیداد"

یکی از شعارهای معلمان در تجمع مقابل مجلس 17 اردیبهشت 1394

 

https://scontent-ams.xx.fbcdn.net/hphotos-xat1/v/t1.0-9/11219354_1444061695905847_4320410629163326069_n.jpg?oh=8bc75735fa6f1ce784f80e9401b0a735&oe=55BFD1D7

همه‌ی کارگران، زحمتکشان، معلمان و پرستاران از "این بیداد" جانشان به لب رسیده است. شکاف طبقاتی، ظلم و بیداد به کارگران و زحمتکشان به حدی رسیده است که دیگر برای فرودستان قابل تحمل نیست.

 

16                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

معلمان که کارگران فکری این جامعه فقرزده هستند، زبان گویای زحمتکشان شده و با فرهیختگی اعلام می‌کنند: "درد ما فرق است نه فقر". هر چند آنان خواستار حقوق پایه بالای خط فقر هستند اما خواسته‌های صنفی‌شان فراتر از دغدغه معیشت‌شان است و به درستی بر ضرورت آموزش وپرورش رایگان برای تمام کودکان و مقابله با تفکر سوداگرانه حاکم بر مسئولان در جهت کالائی کردن علم و دانش تاکید دارند و خواستار آنند که کودکان مناطق محروم نیز سهمی از درآمد نفتی داشته باشند. آنان خواستار مدارسی با کیفیت در سطح استانداردهای جهانی‌اند و کلاس‌های پرجمعیت و مدارس فرسوده را عاملی برای ناکارآمدی آموزش می‌دانند. آنان بهبود کیفیت آموزش را خواستارند و می‌دانند که تنها مشارکت معلمان از طریق تشکل‌های مستقل و واقعی‌شان می‌تواند سیاست‌های مناسب را در جهت تغییر ساختار این نظام آموزشی بنیان گذارد.

واقعیت موجود در جامعه بیانگر آن است که فاصله‌ی طبقات فرودست و زحمتکشان با طبقات حاکم آن چنان زیاد است که حاکمیت نه می‌خواهد و نه می‌تواند این فاصله را کاهش دهد و در برنامه‌های اعمال شده در چند دهه گذشته هر روز این فاصله را زیادتر کرده‌ است.

حکومت‌گران و قدرت‌مدران نمی‌خواهند این حقیقت را درک کنند که با وجود این که بیش از 50درصد جامعه در زیر خط فقر زندگی می‌کنند، امکان تداوم وضع موجود نیست و چاره‌ی کار را در تشدید فشار، تهدید، بازداشت زحمتکشانی می‌بینند که علیه نابرابری‌ها فریاد برآورده‌اند و این گونه است که خواست آزادی معلمان زندانی به یکی دیگر از خواسته‌های صنفی معلمان تبدیل می‌شود.

چاره کار تنها تغییر اساسی در وضعیت موجود است. این تغییر اساسی جز با پذیرش خواسته‌های مردمی امکان‌پذیر نیست. خواسته‌هایی که امروزه در فریادهای هزاران زحمتکش، از کارگر و معلم  تا پرستار و... خود را نشان می‌دهد.

اکنون وقت آن است که همگان بدانند دیگر به شیوه‌های قبل نمی‌توان تبعیض و نابرابری را بر مردم زحمتکش تحمیل کرد زیرا زحمتکشان نیز همانند قبل، حاضر به تن دادن به فقر و سیه‌روزی نیستند. این امر باید دانسته شود در جامعه‌ای که میلیون ها انسان زحمتکش برای قوت لایموت صبح تا شب به کارهای طاقت‌فرسا تن می‌دهند اما در انتها از داشتن یک زندگی عادی محرومند و در مقابل ثروت‌های بادآورده اقلیتی وابسته به قدرت سر به میلیادرها می‌زند و فساد اقتصادی در دستگاه‌های دولتی و بنگاه‌های مالی هر روز ابعاد وسیع‌تری می‌یابد،  فریاد زحمتکشان هر روز همبسته‌تر و بلندتر خواهد شد.

کانون مدافعان حقوق کارگر که بر مبنای منشور خود، دفاع از زحمتکشان و مزد و حقوق بگیران را وظیفه‌ی خود می‌داند، از اعتراضات سراسری معلمان حمایت کرده و آن را در پیوند با مبارزات  کارگران و سایر اقشار زحمتکشی می‌داند که از نابرابری و بی عدالتی در جامعه  امروز رنج می‌برند.

اردیبهشت 1394

 

 

***

برگزاری مراسم یادمان هفتادمین سالگرد پایان جانگ جهانی دوم و پیروزی بر فاشیسم در شهر تورنتوی کانادا

مراسم یادمان هفتادمین سالگرد پیروزی بر فاشیسم که با جانفشانی و نبرد قهرمانانه خلقهای اتحاد جماهیر شوروی  امکان پذیر گردید در شهر تورنتوی کانادا توسط انجمن دوستان کانادایی مردم شوروی(Canadian friends of Soviet Peoples) در محل خانه دوستی   (Friendship House) برگزار شد. در این مراسم  بغیر  از شرکت کنندگان کانادایی رفقایی از روسیه, بنگلادش, آمریکا و یک نماینده از کوبا نیز شرکت داشتند. در ابتدای این مراسم مایکل لوکاس(Michael Lucas)  سرپرست انجمن ضمن خوشامد گویی به شرکت کنندگان با توجه به تلاش گسترده دولتها و رسانه های امپریالیستی برای دوباره نوشتن تاریخ جنگ جهانی دوم علی الخصوص همتراز کردن فرمانده بی همتای نیروهای اتحاد شوروی یعنی رفیق استالین با هیتلر (جنایتکار دست پرورده خودشان) مراسمی که امسال در سراسر جهان برگزار میشود را بسیار با اهمیت خواند.

 در بخش بعدی برنامه یکی از بازماندگان کانادایی جنگ جهانی دوم در مورد اهمیت نقش اتحاد شوروی در پیروزی بر فاشیسم سخن راند و از تلاش برای فراموشی یا ناچیز شمردن این نقش ابراز تاسف نمود. در بخشی از سخنان خود وی یاد آور شد که نزدیک به ۸۰ درصد جنگ در خاک شوروی صورت پذیرفت و نزدیک به ۸۰ درصد قوای آلمان نازی در آنجا کشته, زخمی یا اسیر شدند. در ادامه برنامه، نماینده  کوبا نیز از نقش اتحاد شوروی در پیروزی بر فاشیسم قدردانی کرد و نگرانی خود را در مورد ظهور دوباره فاشیسم در اروپا به خصوص در اکراین ابراز داشت. در این برنامه موزیکهایی از دوران جنگ  به زبان روسی بطور زنده اجرا شد که با همنوایی رفقای روس شرکت کننده به جلسه حال و هوای خاصی بخشید. بزرگترین غائبین این جلسه اعضا و هواداران حزب رویزیونیستی کمونیست کانادا  بودند. وقتی که از مسئول انجمن در این باره سوال شد پاسخ او این بود: آنها ما را استالینیست مینامند و به همین خاطر در این مراسم شرکت نکردند!!!!

17                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

گشت وگذاری در فیسبوک

 

پرسش:آیا جهانی شدن سرمایه، مرگ بورژوازی ملی نیست؟

خیر! زیرا از لایهﮬﺎﻯ خرده بورژوازی و تولید کوچک همواره بورژوازی کوچک و متوسط و یا همان ملی، زاده می شود. جهانی شدن سرمایه به معنای محو مسئلهﻯ ملی در جهان نیست، بلکه برعکس امروز ما بیش از هر زمان با جنبشﮬﺎﻯ ملی علیهﻯ تجاوزات امپریالیستی و نقض حقوق ملی مواجهیم ، این جنبشﮬﺎ در ماهیت خود بورژوائیﺍند.جنبش استقلال طلبانهﻯ ایرلند، فلسطین، عراق و افغانستان،سوریه.... پیروزی جنبش ملی ونزئولا و استقرار حکومت ملی به رهبری چاوز، حکومت ملی اکوادور، حکومت ملی بولیوی به رهبری مورالس و حکومت ملی نیکاراگوئه والسالوادور.... و دهها مثال دیگر از این دستﺍند.البته برای درک صحیح این مسئله و ریشهﮬﺎﻯ تاریخی چنین انحرافی که ازدرک رابطهﻯ اقتصاد و سیاست عاجزند و مسئلهﻯ استقلال سیاسی(استقلال ملی) در عصر انحصارات را منتفی می دانند باید اثر ارزشمند "کاریکاتوری از مارکسیسم" لنین و همینطور "ترازنامهﻯ مسئلهﻯ ملی در عصر امپریالیسم" را مجدداً مورد مطالعه قرارداد تا بهتر به بطلان نظرات ترتسکیستی و اکونومیستی امروزی که در قبای جدیدی ظاهر می شوند پی برد.

 آنها که معتقد به مسئلهﻯ ملی درعصر امپریالیسم نیستند واعتقادی به رژیمﮬﺎﻯ مستقل به مفهوم سیاسی در این دوران ندارند و تمام نزاعﮬﺎﻯ کنونی بین ایران، سوریه، لیبی، عراق، ونزوئلا، کوبا، بولیوی با امپریالیستﮬﺎ را یک جنگ زرگری محسوب می کنند، به ظاهر به مسائل پیچیدهﻯ سیاسی کنونی پاسخ دادهﺍند اما چنین پاسخی غیرعلمی و ذهنی و دور از واقعیتﮬﺎﻯ اجتماعی است.آیا خنده دارنیست بگوئیم رژیم جمهوری اسلامی نوکر حلقه بگوش امپریالیسم است و درعین حال در مورد تجاوز به ایران و تحریمﮬﺎﻯ پی درپی برای تسلیم این نوکر سخن بگوئیم؟  اساساً نزاع  امپریالیستﮬﺎ با رژیمﮬﺎﻯ مستقل سیاسی بر سر چیست و دلایل برخورد متفاوت آنها با لیبی، سوریه، ایران، ونزوئلا، کره شمالی، کوبا.... و از طرف دیگر با عربستان و بحرین و قطر و اردن و کره جنوبی و..... بر سر کدام منافع اقتصادی و ژئوپولیتیکی است . چرا برخورد آنها با این کشورها متفاوت است؟ عدم درک این مسئله منجر به انحرافاتی میگردد که با تشدید تضادهای امپریالیستها با این کشورها  به نقض حقوق ملل ، حقوقی که درماهیت خویش بورژوازی است، مهرتائید زنیم و یا حد اکثربی طرف بمانیم که درعمل مهر تائیدی است بر تهاجمات و سیاست الحاق طلبی ملل معظم امپریالیستی وانکار تساوی حقوق بین الملل. درثانی با جهانی شدن سرمایه یا گلوبالیزاسیون ما امروز شاهد جنبشهایی  حتا در اروپای متحدهستیم که درراس آنها احزاب بورژوازی قرار دارند وبا سلطه طلبی امپریالیسم به مخالفت برخاسته واز استقلال ملی سخن می گویند. یونان مثال روشنی  دراین زمینه است. انکار بورژوازی ملی همان انکارمسئله ملی در عصر امپریالیسم است که لنین در آثار درخشانش بدان پاسخ داده است.

***

    رویزیونیستهای شرمگین وبیانیه مشترک به مناسبت هفتادمین سالگرد پیروزی برفاشیسم

اخیرا بیانیه مشترکی از سوی احزاب رویزیونیستی به مناسبت هفتادمین سالگرد پیروزی بر فاشیسم انتشار یافت که درآن ازرهبر بزرگ جنگ ضد فاشیستی ، رفیق استالین نامی برده نشد. همه می دانند که بسیج و رهبری اتحاد شوروی در جنگ کبیر میهنی، سازمان دادن و رهبری نبرد افسانه ای ارتش سرخ که قدرت نظامی آلمان نازی را نابود کرد و بر آن پیروز شد با نام استالین عمیقا در آمیخته است. میلیونها تن از زنان و مردان خلقهای شوروی درمیدانهای نبرد برخاک افتادند درحالی که نام استالین را بر لب داشتند. تصویر و اندیشه های او منبع الهام و پرچم مقاومت ضد فاشیستی خلقهای شوروی و جهان بود. بنابراین احمقانه است از جنگ میهنی اتحاد شوروی و پیروزی بر فاشیسم سخن گفت اما از نام و نقش استالین یاد نکرد، آنطور که رهبران امپریالیستهای غرب و دشمنان ریز و درشت استالین میکنند. استالین و انقلاب اکتبر، استالین و جنگ میهنی و مارکسیسم- لنینیسم از هم جدائی ناپذیرند.بیانیه مشترک احزاب رویزیونیستی فاقد اصولیت کمونیستی است وشهامت آن را نداشته اند تا از رهبر جنگ میهنی ،رفیق استالین نام ببرد.این احزاب که به تئوریهای ضد استالینی وضد کمونیستی خروشچفی لبیک گفتند همچنان آلوده به ویروس ها وانحرافات ضد کمونیستی هستند، اینان مداحان آشتی طبقاتی درلباس مارکسیسم اند.

 

شوراهای بدون سر!

شوراها بدون رهبری حزب کمونیست،یعنی ارتش پرولتاریا بدون رهبری،بدون فرمانده،بدون مغز متفکر. یعنی همین شوراهای اسلامی کارگران فریب خورده ای که در روز همبستگی کارگران جهان ، علیه کارگران افغانی شعار دادند ویا دربهترین حالت  شبیه سوسیال دمکراسی اروپایی است که پرچم مخالفت با مهاجرین را برافراشتند و...مارکس نام برنامه کمونیستها را مانیفست «حزب» کمونیست گذاشت تا چراغ راهنمای کمونیستها وهمه رهروان رهایی طبقه کارگر باشد.وگرنه میتوانست نام مانیفست را«مانیفست همه کارگران........» میگذاشت واز حزب وحزبیت سخنی به میان نمی آورد تا باب میل آنارشیستهای ضد حزبی میشد.

18                                                      توفان الکترونیکی شماره 107                                                   خرداد ماه 1394  

توفان شمارۀ 183 خرداد ماه 1394

 ارگان مرکزی حزب کار ایران منتشر شد.

***

رفقا، دوستان و یاران مبارز!

برای پیشبرد نبردعلیه رژیم سرمایهﺩاری جمهوری اسلامی، علیه امپریالیسم جهانی،علیه رویزیونیسم وضد انقلاب ترتسکیسم و شبه ترتسکیسم و تقویت جنبش کمونیستی ایران به حزب کارایران (توفان) کمک مالی کنید!

 

پارهﺍﻯ از انتشارات جدید در کتابخانه اینترنتی توفان:


*"سیمای دیگری از استالین" نوشته "لودو مارتنس"

*تحریف کنندگان تاریخ سندى تاریخى از انتشارات دفتر اطلاعاتى شوراى وزیران اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى

*درافشای ماهيت "حزب کمونيست کارگری ايران" در دوجلد از انتشارات حزب کارایران(توفان)

* مرغان پرکشیده توفان. جانباختگان توفان. چاپ  دم اردیبهشت 1393

*

https://fbcdn-sphotos-c-a.akamaihd.net/hphotos-ak-xaf1/v/t1.0-9/10923645_988417861176296_5199549474134676802_n.jpg?oh=e9c01942236adb36b4486dcc4abb56f6&oe=55BC8006&__gda__=1437059767_2c6ee50226740fa099866b533c133551

 

آدرس سایتها و وبلاگهای مرتبط با حزب


لینک چند وبلاگ حزبی

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ


 کارگر آگاه وبلاگ

http://www.kargareagah.blogspot.se/

 سایت کتابخانه اینترنتی توفان

 http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی


 

 

دست امپریالیستها وصهیونیستها ازایران ومنطقه کوتاه باد!

هیچ نظری موجود نیست: