۱۳۹۰ دی ۱۸, یکشنبه


یادی از رفیق حجت آلیان (کیومرٽ)






 می خواهم یادی از عزیزی بکنم که از نیمهﻫﺎﯼ شب با دیدن پیامی از رفیقی، رهایم نمی کند . در اینجا قسمتی از خاطرات دوست عزیز همایون ایوانی که خود از جانبدربردگان این واقعه است را قید می کنم :



» ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ﻣﻼﻗﺎﺕﻫﺎ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﺷﻬﺮﻳﻮﺭ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﺷﺪﻳﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ "ﺩﺍﺭ ﺯﺩﻥ" ﺯﻧﺪﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﻭﻳﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻭﻟﻲ ﭼﻮﻥ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻣﻮﺭﺱ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺑﻨﺪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ؛ ﻣﻨﺒﻊ ﺧﺒﺮ ﺭﺍ نمیﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻴﻢ ﺷﻨﺎﺳﺎئی ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺿﺮﻳﺒﻲ ﺍﺯ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺧﺒﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ. ﺧﺒﺮ ﺗﻈﺎﻫﺮﺍﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭپی ﻗﻄﻊ ﻣﻼﻗﺎﺕ، ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻥ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﻳﺎ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺭﻭﺵ ﺟﺪﻳﺪ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ، ﺩﺍﺭ ﺯﺩﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧمیﺷﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﻝ ١٣٦٠ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﺗﻴﺮﻫﺎی ﺧﻼﺹ، ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﻋﺪﺍمیﻫﺎ پی ﺑﺮﺩ.

ﺯﻧﺪﺍﻧﻴﺎﻥ بی ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ، ﮔﺮﻭﻩ، ﮔﺮﻭﻩ ﺑﻪ ﺩﺍﺭ ﺁﻭﻳﺨﺘﻪ میﺷﺪﻧﺪ. بیﺁﻧﻜﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﺎﺻﻠۀ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﺎﻭﺭﻛﺮﺩﻧﻲ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺗﺮﻳﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺖ ﻭ ﻋﺰﻳﺰﺗﺮﻳﻦ ﻛﺴﺎﻧﺖ، ﺩﺭ ﻓﺎﺻﻠۀ ﭼﻨﺪ ﺩﻩ ﻣﺘﺮﻱ ﺳﻠﻮﻝ ﺧﻮﺩﺕ، ﺣﻠﻖﺁﻭﻳﺰ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ می ﺯﻧﺪ ﻭ ﺁﺧﻮﻧﺪﻫﺎ ﻭ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﻋﺮﺑﺪﻩﻫﺎی ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﻣﺸﻐﻮﻟﻨﺪ. ﭼﻨﻴﻦ ﺟﻨﻮﻥ ﻭ ﻛﻴﻦﺗﻮﺯﻱ، ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﻣﺨﻴﻠﻪ ﻫﻴﭻ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﻟﻤﻲ ﻧمیﮔﻨﺠﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﻳﺴﺖ. «



 آری در مخیله هیچ انسانی نمی گنجد ؛ و حجت ( کیومرث ) الیان یکی از این عزیزان بود که سر به دار شد . یادش گرامی باد  http://www.bidaran.net/spip.php?breve406 »اختر فاضلی

****

در افشای این جنایت و تجلیل از مبارزات خستگی ناپذیر رفیق حجت آلیان(کیومرث) اطلاعیۀ دفترخارجی حزب کار ایران (توفان) که در آبان ماه 1367 منتشر گردید را باردیگر انتشار می دهیم و یاد این رفیق گرانقدر و همۀ رفقا و جانباختگان راه آزادی و سوسیالبسم  را گرامی می داریم.

«رفیق حجت آلیان (کیومرٽ) کمونیست برجسته و خستگی ناپذیر آرمان طبقۀ کارگر٬ به دست جلادان رژیم جنایت پیشۀ جمهوری اسلامی شهید گردید.

رفیق حجت در سال ١٣٣٥ در خانوادهﺍﯼ زحمتکش در شهر چالوس به دنیا آمد و از همان کودکی با ستم و بهره کشی جامعۀ طبقاتی آشنا گردید. به خاطر علاقۀ شدید به آموختن٬ در حین کار کردن به تحصیل پرداخت و پس از اخذ دیپلم٬ در سال ١٣٥٣ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. رفیق کیومرٽ مدت کوتاهی بعد از ورود به شهر تور در فرانسه چهرۀ محبوب ایرانیان مقیم این شهر شد. در همان اوان با سازمان مارکسیستی ــ لنینیستی توفان آشنا گردید و از آن لحظه به بعد تمام توانائی و شور انقلابی خود را در درون سازمان توفان و سپس حزب کار ایران در خدمت به آرمان طبقۀ خود نهاد. تا پیش از انقلاب بهمن ماه ٥٧ یکی از فعالین کنفدراسیون در صفوف فدراسیون فرانسه بود و در آستانۀ انقلاب به یاران حزبی خود در ایران پیوست.

رفیق "کیو" پس از بازگشت به ایران در شهر زادگاهش چالوس به گسترش هستهﻫﺎﯼ حزبی پرداخت و از آنجائی که در میان مردم شهر از محبوبیت خاصی برخوردار بود از همان آغاز خشم و کینۀ ارتجاعیون مذهبی را متوجۀ خود ساخت. بارها مورد حملۀ اوباشان اسلامی قرار گرفت و عاقبت هنگامی که اقامت در چالوس برایش خطری جدی به همراه داشت به دستور حزب به زندگی مخفی در تهران ادامه داد٬ تا این که در سال ٦٢ هنگام گذشتن از خیابانی در تهران به طور تصادفی شناسائی و دستگیر شد. "رفیق کیو" آن گونه که شایستۀ کمونیستﻫﺎست در سیاه چالﻫﺎﯼ جمهوری اسلامی به آرمانﻫﺎﯼ طبقاتی خود وفادار ماند و علیرغم شکنجهﻫﺎﯼ فراوان اسرار تشکیلاتی و ماهیت فعالیتﻫﺎﯼ خود را پنهان داشت.

در زندان رفیق "کیو" نمونۀ یک کمونیست در بند بود٬ روحیۀ شاد و سر زنده و امید همیشگی او به آیندۀ تابناک زحمتکشان الهام بخش همۀ زندانیانی می شد که با این رفیق روبرو می گردیدند. رژیم جنگ و جنایت جمهوری اسلامی٬ این لکۀ ننگ تاریخ بشری٬ بعد از شکست فضاحت بار در جبههﻫﺎﯼ جنگ و بی آبرو شدن بیشتر در افکار عمومی داخلی و خارجی٬ از روی عجز و درماندگی هجوم بربرمنشانهﺍﯼ را به تلافی این شکست علیۀ زندانیان سیاسی در بند آغاز کرد تا بلکه بتواند وجود منحوس و فاشیستی خود را چند صباحی بیشتر حفظ کند. رفیق حجت آلیان نیز از جمله رفقائی بود که در این یورش رژیم٬ اوائل آذر ماه در زندان اوین تیرباران شد. رژیم خمینی به عبٽ می پندارد که با جاری ساختن حمام خون در زندانﻫﺎ و شدت بخشیدن به سرکوب تودۀ مردم خواهد توانست رژیم متعفن اسلامی را از سرنگونی نزدیک نجات دهد. اما جنایتکاران اسلامی باید بدانند که با اعدام و ترور و شکنجه و مختنق کردن فضای جامعه٬ تنفر و خشم عمیق تودهﻫﺎ را نسبت به خود صد چندان کردهﺍند و هم اکنون زحمتکشان میهن ما برای فرارسیدن روز موعود و تسویه حساب بیتابی می کنند.

در پیکار بزرگ برای رسیدن به جامعهﺍﯼ بدون ستم و بهره کشی و برای تحقق بخشیدن به والاترین آرمان بشریت٬ یعنی سوسیالیسم و کمونیسم٬ رفیق "کیومرٽ" نیز همچون خیل عظیمی از رفقای دیگر در میان ما نیست. ولی یاد و زندگی پربار او٬ و همۀ رفقای شهید٬ برای همیشه الهام بخش کمونیستﻫﺎئی خواهد بود که جز خدمت به منافع طبقۀ کارگر هدف و وظیفۀ دیگری برای خود نمی شناسند. یاد رفیق "کیومرٽ" گرامی و جاودان باد!»





مرگ بر رژیم فاشیستی ــ مذهبی خمینی!

زنده باد کمونیسم!

زنده باد حزب کار ایران (توفان)!

دفتر خارجی حزب کار ایران (توفان)

آبان ماه1367

هیچ نظری موجود نیست: