شبکه های اجتماعی، عرصه مهمی در نبرد طبقاتی(1)
همه جا صحبت از شبکه های اجتماعی و روی آوری سیل آسای جوانان به این شبکه هاست. میلیونها نفر به این شبکه ها روی آورده اند و آنها در حال گسترش اند. معمولا وقتی به تبلیغات رسانه ای گروهی گوش می دهید، شبکه های اجتماعی را ابزاری برای مبارزه با سانسور و آزادی افکار و تبادل آراء و عقاید جا می زنند. آیا واقعا چنین است؟ آیا با رفتن به درون شبکه های اجتماعی کار سانسور دیگر تمام شده و از این ببعد مردم می توانند با اراده های آزاد خویش، در مورد سرنوشت خویش تصمیم بگیرند؟ آیا خود این شبکه های اجتماعی نمی تواند ابزاری برای تحمیق و نوعی برقراری سانسور جدید و پنهان شوند؟ چه نیرو و چه فردی قادر است در مقابل این همه تراکم و هجوم اطلاعات درست و نادرست، تحریف شده و دروغ و یا حقایق ناب دوام بیاورد و در زیر چرخهای آن له نشود؟ چه کسی این همه زمان در اختیار دارد، که شب و روز در شبکه های اجتماعی برای دریافت حقیقت به جستجو بپردازد و از نتایج جستجوی خویش مطمئن باشد؟
شبکه های اجتماعی نیز مانند همان گفتگوی سنتی دونفر، انتشار مطبوعات و یا کتب تا به صورت کنونی، تماشای فیلم مستند و یا... می باشد، که تا به امروز ما با آن سر و کار داشته ایم، ولی امروز همان وقایع در سطحی انبوه و متراکم و در دامنه وسیع صورت می پذیرد. اگر کتابی می تواند سراسر دروغ و تحریف باشد، چرا اطلاعاتی که در شبکه اجتماعی بدست می آید مملو از دروغ و تحریف شده نباشد؟ اگر اخبار روزنامه ها تحریف شده و یا پر از سانسور است، چرا در شبکه های اجتماعی نتواند این وضع ادامه داشته باشد؟. طبیعتا در گذشته می شد روزنامه های مخفی منتشر کرد که از سد سانسور بگذرند و بدست مردم در وسعت کمتری برسند. این امر در مورد کتاب و اعلامیه و اخبار هم صادق بود. همان شیوه امروز در شبکه های اجتماعی مورد استفاده است و در سطح وسیعتری صورت می گیرد و علاقمندان بیشتری در دسترس هستند. ولی همین علاقمندان در تیررس اخبار دستکاری شده و دروغ نیز قرار می گیرند. گوشها، چشمها و مغزشان با همین افکار به صورت مستمر، متراکم و انبوه بمباران می شود، چه کسی تضمین می کند که از این مبارزه شتابان، یک انسان متفکر انقلابی بجای یک قربانی مسموم ارتجاع بیرون آید؟
برای پاسخ به این پرسشها باید ساز و کار شبکه ای اجتماعی را شناخت و پوچی دنیای بدون سانسور و تصمیمات متکی بر اراده آزاد را نشان داد.
شبکه های اجتماعی امروز بیکی از مهمترین ابزارِ ایجاد افکار عمومی بدل شده اند. هر جا از جنبش جوانان و اعتراضات اجتماعی سخن به میان می آید، با نام شبکه های اجتماعی و بطور عمده فیس بوک(کتاب چهره، چهره نگار، دفترچه عقاید و..-توفان) روبرو می شویم.
در گذشته رسم بر این بود که برای دعوت افراد به یک تجمع، نیاز بر این بود که محل تجمع را در روزنامه ها، مطبوعات و اعلامیه ها اعلام می کردید، تا افراد مورد خطاب شما در آنجا گرد آیند. اگر این اجتماعات مورد تائید مقامات حاکم نبود، طبیعتا نه محل و روز تجمع را در رسانه ها اعلام می کردند و نه اجازه برگزاری آنرا می دادند و نه اینکه پخش اعلامیه و فراخوانی را مجاز می دانستند. فیس بوک این رابطه سنتی را، که شما باید در خیابان با مردم برقرار کنید، نخست از طریق شبکه مجازی بر قرار می کند و بعد به خیابان کشیده می شود. پلیس و مامورین عادی امنیتی دیگر قادر نیستند، جلوی تجمع، پخش اعلامیه و فراخوان را بگیرند. تدارک نمایشات اعتراضی به خانه ها منتقل شده است. البته این بدان معنی نیست که مامورین امنیتی قادر نیستند از سرکوب مخالفان دست بردارند و تسلیم نظریات آنها می شوند، هرگز. بلکه باین مفهوم است که این مبارزه شکل جدیدی یافته است. عرصه فیس بوک و یا شبکه های اجتماعی، یک عرصه جدید مبارزه طبقاتی است. این مبارزه نخست در زمینه افکار و ساخت افکار عمومی صورت می گیرد، و بهمین جهت نیز مبارزه ای سیاسی و بغرنج است. برای افزایش توانائیها، در عرصه فیس بوک باید تاکتیکهای دوست و دشمن را شناخت و با آن به مبارزه پرداخت.
امکانات فنی ضد انقلاب
ورود به شبکه های اجتماعی بهر صورت از طریق کنسرنهای ارتباطاتی صورت می گیرد که مرکزشان در آمریکاست و یا زیر نفوذ آمریکا هستند. این شرکتها این خدمات را از طریق اتصال تلفن ممکن می گردانند.
این کنسرنها که با شرکتهای امنیتی و پلیس کار می کنند، می توانند داده ها و اطلاعات شما را در شرایط ضروری در اختیار پلیس و نیروهای امنیتی قرا دهند و یا برای آن ویروس ارسال کرده، کمپیوتر شما را از کار بیندازند و یا ارتباط شما را با شبکه قطع کنند. دشمن طبقاتی آگاه حاکم، البته فورا از این وسیله استفاده نمی کند، ولی هر آن اراده کند، می تواند این وسیله را به خدمت بگیرد. دشمن طبقاتی از طریق اینترنت و فیس بوک سعی می کند، به داده های مورد نظر خود دست پیدا کند، هویت سیاسی شما را خوب بشناسد، ارتباطات شما را کشف کند و آنچه را که ما در گذشته تفتیش عقاید می نامیدیم، بدون حضور در مقابل شما، از پشت پرده انجام دهد و یک نمایه دقیق از شما ترسیم نماید. دشمن طبقاتی قادر است که به ارزیابی در عرصه اینترنت و فیس بوک بپردازد و حرکتهائی را که در آنها صورت می گیرد، بررسی و تفسیر نموده و به صورت نمودارها بر صفحه تصویر بازتاب دهد.
با توجه به این که تعداد کاربران از شبکه های مجازی روز به روز در حال افزایش است و رقم آنها به صدها میلیون نفر می رسد، برای مقامات امنیتی و حتی شرکتهای اقتصادی برای سنجش نظر مردم و عقاید آنها مقدور نیست، که یک میلیارد مامور استخدام کنند، تا این افکار را بررسی کرده و جمعبندی نمایند. این کار نه تنها اقتصادی نخواهد بود، از نظر اداری نیزغیر عملی خواهد بود. این است که شرکتهائی وجود دارند، که برنامه هائی برای کنترل افکار و مقوله بندی کاربران شبکه های اجتماعی تدوین می کنند و این برنامه ها، کار همان ماموران امنیتی و یا شرکتهای سنجش افکار و.. را انجام می دهند. برای نگارش این برنامه ها از نظریات گروهی از کارشناسان روانشناسی، مردم شناسان، مامورین امنیتی، کارشناسان زبان، اساتید اقتصاد و سیاست، جغرافیا و فرهنگ و... استفاده می شود. تقسیم مضمونی کاربران شبکه های اجتماعی را، این برنامه ها تنظیم کرده و نخست به صورت گمنام در اختیار مراجع امنیتی قرار می دهند. آنها می توانند در صورت ضرورت به جزئیات بپردازند و افراد را دستگیر و یا سر به نیست کنند.
فرض کنید شخصی در اینترنت با نام و تصویر مستعار فعال است و نظریات و تحلیلهای کمونیستی ارائه می دهد. کارشناسان مربوطه افکار وی و تحلیلهایش را تفسیر می کنند و آنها را درست ارزیابی نموده و برای خود و نظام خطرناک می دانند. در این صورت دنبال اسم و رسم واقعی وی می گردند، شماره تلفن و مکان زندگیش را پیدا می کنند و کسانی را که با وی در تماس هستند شناسائی می نمایند. این نظارت بر شبکه اینترنت نشان می دهد که چه اشخاصی از چه سمتها و جاهائی پست الکترونیک با چه مضمونی دریافت می کنند و تراکم پست الکترونیکی در نزد آنها چگونه است. آیا آنها مراکز کوچک و یا بزرگی برای توزیع اخبار معینی هستند؟ از روی این تراکم و فعالیت این مراکز و تحلیل آنچه توزیع می شود بر اساس برنامه های نرم افزارهای هوشمند می توانند به این افراد در صورت احساس خطر دسترسی پیدا کنند.
بر اساس سندی که بر اقدامات پنتاگون مبتنی است، پنتاگون ابزار مبارزه با تبلیغات در شبکه های اجتماعی را می سازد. در این سند می آید: "هفته گذشته آژانس پروژه تحقیقات پیشرفته دفاعی(DARPA)، برنامه مرکز خدمات اطلاعاتی پیامهای کوتاه، مبنی بر نقش شبکه های اجتماعی در وسایل ارتباطی راهبردی را اعلام کرد. این، تلاشی است برای ساختن ابزارهای پیشرفته شناسائی و پیشبرد مبارزه تبلیغاتی در رسانه های اجتماعی. مرکز خدمات اطلاعاتی پیامهای کوتاه، دو هدف را دنبال می کند. پیش از همه، برنامه باید ارتش را برای درک آنچه که در شبکه های اجتماعی در شرایط زمانی واقعی، بخصوص در مناطق استقرار ارتش آمریکا جریان می یابد، کمک کند. همچنین کارشناسان پروژه تحقیقات پیشرفته دفاعی، بدنبال آنند، که مرکز خدمات اطلاعاتی پیامهای کوتاه، برای پیشبرد امر تبلیغات، به آنها کمک نماید.
فن آوری جدید بسیار بزرگتر از آن چیزی است که "تویتر" برای کنترل روندها به کار می گیرد. پنتاگون در صدد درک عمیق پویائی شبکه های اجتماعی، از جمله پیدا کردن راه و روشهای شناسائی و تعقیب "شکل گیری، توسعه و انتشار ایده ها و مفاهیم" در شبکه های اجتماعی می باشد...".
البته می شود برای پنهانکاری در فیس بوک با عکس و نام مستعار حضور یافت، ولی این عکس و نام مستعار شما را از گزند چشم سایر کاربران فیس بوک می پوشاند، ولی نه از گزند چشم مامورین امنیتی.
البته شکار افراد در فیس بوک از نظر سیاست امپریالیستی هرگز منتفی نیست، بویژه اگر این فرد از نظر سیاست عمومی امپریالیستها خطرناک تشخیص داده شود، ولی در حالت عمومی این نوع شکارها خرده کاری و وقت تلف کردن است. امپریالیستها در پی برداشتن گامهای بزرگ و اساسی اند و نه اینکه با هر مخالفی در اینترنت در بیفتند. وقتی مغز انسانها را شستشو دادید و یا جهت تلاش و حرکت آنها را از قبل پیشگوئی کردید، با سیاست و برنامه ریزی بهتر می توانید، دستآوردهای چندین ساله آنها را برای مدت مدید از بین ببرید و آنها را بی ضرر کنید.
امپریالیستها هم از نظر فنی در پی کنترل هستند و هم از جنبه فیزیکی افراد "خطرناک" را به زیر نظر خواهند داشت.
حضور در فیس بوک با نام و تصویر واقعی خود موجب می شود که خود سانسوری رعایت شود. شما تنها در مورد مسایلی به بحث می پردازید که در بیرون هم در درون تاکسی از بحث در مورد آن پروائی ندارید. شما بحثهائی را طرح می کنید که اگر صاحب کار شما خواست در مورد شما تحقیقات کند و به فیس بوک شما رجوع نمود از این رجوع باکی بدل راه ندهید. شما ناچارید برای اینکه در زمان درخواست روادید برای آمریکا در کارتان اشکالی پیش نباید از بیان حقایق طفره روید. ولی اگر با نام و تصویر مستعار در شبکه اجتماعی باشید و جرات کنید در مورد تروریسم امپریالیسم و یا صهیونیسم سخن برانید فورا نرم افزارهای هوشمند سازمانهای امنیتی بکار می افتند و مکاتبات و مکالمات شما را به صورت خودکار کنترل کرده و ارتباطات شما را ترسیم کرده و سر انجام بعد از یک هفته نتایج آنرا در روی میز طرف مربوطه می گذارند. این فرد امنیتی است که وظیفه تحلیل شخصیت شما و درجه بروز خطر از جانب شما را ارزیابی میکند و متناسب با آن عمل مینماید.
بر گرفته ازتوفان شماره 140 آبان ماه 1390 نوامبر 2011، ارگان مرکزی حزب کارایران
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل). toufan@toufan.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر