۱۳۹۱ آبان ۱۵, دوشنبه


در افشای مسئله مالی ایران تریبونال

 

گزارشی را که در زیر ملاحظه می فرمائید از سوی کمیته نروژ ایران تریبونال است که اخیراً انتشار داده و پرده از چهرهﻯ جریانات آلودهﻯ پشت پردهﻯ این کارزار برداشته است. این کمیته پس از تحقیق و بررسی ماهیت ارتجاعی این جریان، خود را منحل ساخته ومسئولانه به افشای دست اندرکاران این تریبونال پرداخته است.اطلاعیهﻯ شمارهﻯ ۳ کمیته کاری "ایران تریبونال" واحد نروژ در مورد مسائل مالی ایران تریبونال سخن گفته است که به خاطر اهمیت این موضوع و برای آگاهی عموم به درج آن در توفان الکترونیکی مبادرت می ورزیم.

هئیت تحریریه

مهرماه 1391

در مورد مسائل مالی ایران تریبونال

در ادامهﻯ سلسله مباحثی که طی ۲ اطلاعیهﻯ قبلی در مورد ایران تریبونال مطرح کردهﺍیم، در این بخش نکاتی که حول مسئلهﻯ مالی ایران تربیونال وجود دارد را با شما در میان می گذاریم.

در اطلاعیهﻯ شماره ۲ به نقش برجسته و بی بدیل پیام اخوان (مسئول تیم دادستانی دادگاه لندن و مؤسس مرکزاسناد حقوق بشر ایران) در رابطه با ایران تریبونال در جهت تنویر افکار عمومی به ویژه خانوادهﻯ جانباختگان و شاهدین حاضر در دادگاه نمادین لندن پرداختیم و تا حدی روشن کردیم چگونه سیاست و خط مشی فکری "مرکز اسناد حقوق بشرایران" و دستورالعملﮬﺎﻯ پیام اخوان در جهت اجرای اهداف استراتژیک نظام سرمایهﺪاری امپریالیستی تأثیر گذار و هدایت کنندهﻯ ایران تریبونال بوده است.

از همان ابتدای شروع کار ایران تریبونال در سال ۲۰۰۷، پروژهﻯ امپریالیستی "شهرزاد نیوز" [۱] متعلق به سازمان فدائیان اقلیت در سال ۲۰۰۶ با گرفتن کمک مالی از دولت امپریالیسم هلند تأسیس شد، و در پشت پردهﻯ ایران تریبونال به طور نامرعی به صحنه سازیﮬﺎﻯ سیاسی، خبری و حمایتﮬﺎﻯ مالی پرداخت.

به نظر می رسد واریز کمکﮬﺎﻯ مالی به حسابﮬﺎﻯ بانکی کارزار که در دست هواداران سازمان اقلیت که مسئولین اصلی ایران تریبونال می باشد، از طرف پروژهﻯ امپریالیستی "شهرزاد نیوز"، همانند کاتالیزور قوت دهندهﺍی عمل نموده، که به موجب آن کارزار توانسته است بدون دغدغه مسائل مالیﺍش را به پیش برد.

ایران تریبونال به دلیل محدود شدن به دادخواهی حقوقی صرف، نه تنها نتوانست با قربانیان نظامﮬﺎﻯ ستم و استثمار و کشتار در جهان پیوند برقرار سازد (مانند شیلی و آفریقا و..)، بلکه قادر نشد با انگیزهﻯ کار و هدف سیاسی و قوام بخشیدن به آن حتی بخش کوچکی از ایرانیان مهاجر و تبعیدی را که در عرصهﮬﺎﻯ هنری, سیاسی, فرهنگی و غیره فعال هستند را حول این دادخواهی متشکل و سازماندهی کند.

برغم گذشت پنج سال از تشکیل ایران تریبونال، فعالین اصلی ایران تریبونال نتوانستند افکار عمومی مترقی جهان و حتی مردم محل اقامت خود را به حمایت مالی از کارزار ترغیب و جلب نمایند. هیچ کدام از کمیتهﮬﺎﻯ کاری کشوری قادر به ثبت خود به عنوان مؤسسهﻯ غیرانتفاعی و یا خیریه نشدند تا بتوان از این طریق برای کمک مالی اقدام نمایند.

ایران تریبونال برخلاف آن که خود را مستقل و دموکراتیک ارزیابی می کرد به جرأت می توان گفت از ماهیتی بغایت ضد دموکراتیک برخورداراست، مسئول گروه بینﺍلملی ایران تریبونال (بابک عماد) خودسرانه و به تنهایی بسیاری از کارها را بدون پاسخ گوئی به دیگران به پیش می برد، هم مسئول اصلی سایت و امور مالی است، هم تمامی گزارشات مجمع عمومی با سخنان و گزارشات او که برگرفته و دیکته شدهﻯ "ستاد فرماندهی سیاسی" غالب بر ایران تریبونال است آغاز و پایان می یابد.

موضوع عدم حمایت مالی توسط فعالین و مردم (خارج از کارزار) تا بدانجا پیش رفت که شب فرهنگی در "همبستگی با ایران تریبونال در کلن آلمان" با استقبال بسیار ضعیفی روبرو شد( تعداد حضار ۲۰ نفر!) و یا به طورمثال مجمع عمومی در برگزاری جلسهﻯ پالتاکی در سپتامبر ۲۰۱۱ با عدم استقبال و کاهش پنجاه درصدی مواجه شد، علت را می توان در عدم پایگاه و جایگاه اجتماعی ایران تریبونال در بین جریانات فکری گوناگون مترقی، دموکراتیک و غیره یافت.

در مقابل دستورالعملﮬﺎﻯ تعیین شده و بدون دخالتگری اعضای مجمع عمومی از جانبِ "ستاد فرماندهی سیاسی" ما با احساس مسئولیت و وظیفه به سمتی کشیده می شدیم که آگاهانه و با پشتوانهﮬﺎﻯ معین سیاسی ایدئولوژیک به مقابله با این نقاط ضعف و ابهام برخیزیم.

نمی توانستیم کسانی که آگاهانه وهدفمند به دنبال تحریف و وارونه جلوه دادن حقایق تاریخی و مبارزات طبقاتی مردم، کشتاردههﻯ شصت و به ویژه قتل عام تابستان ۶۷ بودند را به حال خود بگذاریم و بی تفاوت بمانیم، بنابراین بایستی با خط  راست غالب به مبارزهﻯ جدی بر می خواستیم.

ما در طول دوران فعالیت و همراهی با ایران تریبونال همواره و به کرات بر سرموضوع گزارش مالی و شفاف سازی رو به مردم، انتقاد کردیم و گفتیم، نیازاست برای روشن شدن اذهان عمومی به طور متناوب گزارش مالی تنظیم و منتشرشود. اما متأسفانه با پاسخﮬﺎﻯ بی ربط و سربالا برای گریز و بهانهﮬﺎﻯ واهی "نداشتن نیرو" و غیره و غیره مواجه بودیم. مسئولین اصلی که حسابﮬﺎﻯ بانکی پنهانی را باز نموده و به انحصار خویش در آوردهﺍند، هیچ زمان تا ۳۱ اوت ۲۰۱۲ "گزارش" مالی حتی به صورت قسمی هم منتشر نکردند. زمانی هم که منتشر نمودند، تحت فشار اذهان عمومی، نه برای شفاف سازی بلکه به اجبار برای تحکیم اعتبار و باز تولید آتوریته و مشروعیت از دست رفتهﺍشان در داخل و خارج ایران تربیونال، و متوهم نگه داشتن پایهﮬﺎئی که شروع به ریزش نموده بود، به حساب سازی متوسل شدند!

کارگزاران ایران تریبونال حاضر به ارائهﻯ گزارش مالی کارزار نشدند, تنها پس از اعتراض و اصرار و پافشاری کمیتهﻯ نروژ بود که آنها را مجبورکرد در ۳۰ اوت ۲۰۱۲ گزارشی مبهم، ناروشن، سوخته از نظر حسابداری و عوام فریبانه ارائه دهند. عملاً در آن اوضاع و شرایط (از ابتدا و بخصوص تا قبل از تشکیل دادگاه لندن)، ما شاهد برخوردی دوگانه و متضاد در رابطه با ادامهﻯ راه و اهداف سیاسی در داخل ایران تریبونال بودیم: یکی خواهان جلب و حمایتﮬﺎﻯ مالی قدرت سرمایهﺪاری امپریالیستی، و دیگری خواهان اتکا به تودهﮬﺎ و از پائین .

تأمین مالی و بودجه ایران تریبونال

تلاش و سعی ما براین است که بر اساس اسناد گزارش مجمع عمومی، شواهد فعالیت گروهﮬﺎﻯ کشوری و کمیتهﻯ مالی ایران تریبونال حقایقی را از اعماق تو در تو و بستهﻯ کارزار بیرون بکشیم و به قضاوت افکارعمومی بگذاریم.

۱- همان طوری که همگان مطلع هستند در اساسنامهﻯ سازمان فدائیان اقلیت استفاده از مراکز مالی امپریالیستی امری پذیرفتنی و قابل قبول است.

۲- شهرزاد نیوز و رادیو زمانه، پروژهﮬﺎئی هستند که از منابع امپریالیستی تغذیه مالی می شوند. اختصاص بودجهﻯ ۹ میلیون یوروئی از طرف وزارت خارجه و کشورهلند به این پروژه به صراحت اعلام شده است.(۱)

مسئول سایت شهرزاد نیوز خانم مینا سعدادی از افراد ردهﻯ بالای سازمان اقلیت بوده که با این پروژه همکاری تنگاتنگ و نزدیک دارد. تعدادی از اعضای اقلیت با این سایت همکاری و حقوق دریافت می کنند، اگر کسی به این سایت مراجعه کند در بخش " درباره ما" هیچ مطلب و توضیحی داده نشده است، این سایت یکی از پوشش دهندگان خبری دادگاه لندن بود!!!.

۳- تعدادی از گردانندگان و سخنگویان ایران تریبونال از اعضای سازمان اقلیت هستند (بابک عماد مسئول گروه کار بینﺍلملل ــ اردوان مسئول گروه کار کانادا ــ جمشید پایداری مسئول لندن ــ احمد موسوی سخنگو)، ما در تماس غیر مستقیم با سازمان اقلیت از آنها خواستیم که هواداران خود را از آلوده شدن و دنباله روئی از سیاستﮬﺎ و اهداف سرمایهﺪاری امپریالیستی منع کرده و از ادامهﻯ همکاری جلوگیری کنند، و اما پاسخ آنان: "اینان گرچه با ما فعالیت می کنند ولی در بیرون از تشکیلات به صورت مستقل عمل می کنند"!

بنابراین این یک خط و سیاست فکری مشخص و معینی است که تمامی فعالین این سازمان دنبال می کنند.

۴- از پیام اخوان در برنامهﻯ "به عبارت دیگر" بی بی سی ۱۰ اکتبر ۲۰۰۹( درست یکماه پس از علنی شدن ایران تریبونال در سپتامبر ۲۰۰۹) سئوال می شود:

س: هدف شما از تأسیس مرکز اسناد حقوق بشر چیست؟

پاسخ اخوان این بود: "قصد ما پاسخ گوئی به جنایت علیه بشریت و اولین قدم در این راه حقیقت یابی و آشکار شدن نقض حقوق بشر است".

س: بودجهﻯ مرکز اسناد حقوق بشر ایران چطور تأمین می شود؟

جواب اخوان: "از منابع مختلف تأمین می شود، از بودجهﻯ دمکراسی و حقوق بشر آمریکا و در حال حاضر دولت کانادا از ما حمایت میکند."

در گزارش مجمع عمومی مورخ شانزده اکتبر ۲۰۱۱ آمده است: جان کوپر کمک مالی برای ایران تریبونال را کافی ندانست.

در گزارش مجمع عمومی مورخ ۶ اکتبر ۲۰۱۱ آمده است هزینهﻯ اول مرحلهﻯ اول دادگاه بالغ بر (۱۰۰۰۰۰ یورو) یکصد هزار یورو خواهد بود؛ واریز این مبلغ که هنوز یک چهارم آن را هم تأمین نکردهﺍیم بسیار دشوار و در وضعیت کنونی برای کارزار غیر ممکن است.

در گزارش مجمع عمومی مورخ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۱ یکی از سخنگویان (خانم قلعه بانی) ایران تریبونال در مصاحبه با رادیو همبستگی اعلان کرده برای برگزاری مرحلهﻯ اول نیاز به هفتصد هزار کرون سوئد داریم که باید پیش از سال جاری ۲۰۱۱تأمین شود.(۲)

گزارش عمومی مورخ ۱۸ دسامبر ۲۰۱۱: نامهﺍی باید برای دعوت از شخصیتﮬﺎﻯ حقوقی وغیر حقوقی تهیه و تنظیم گردد. این نامه باید به امضای جان کوپر رئیس کمیتهﻯ راهبردی می رسید، اما جان کوپر با ارسال آن نامه تا تأمین کل هزینهﻯ دادگاه مخالفت کرد، بنابراین پذیرفته شد که تا پیش از پایان سال جاری مبلغ یکصد هزار یورو به کمیتهﻯ کاری واحد انگلستان واریز نمایند.

با این حال تأمین یکصد هزار یورو در فرصت یک ماهه بسیار سخت و تا حدی هم نا ممکن به نظر می رسد.

کل کمکﮬﺎﻯ مالی جمع آوری شده تا سال ۲۰۱۱ تا مقطع ۱۸ دسامبر ۲۰۱۱ حدود بیست هزار یورو است.

گزارشﮬﺎ و ارقام بالا به ما چه می گویند!؟

۱ـ کل مبلغ جمع آوری شده از ابتدای تشکیل ایران تریبونال تا پایان سال ۲۰۱۱ مبلغی حدود ۲۰ هزار یورو.

۲ـ کل مبلغ مورد نیاز برای برگزاری دادگاه اول ۸۰ هزار یورو, جمع کل این دو مورد ۱۰۰ هزار یورو.

۳- آقای جان کوپر و جفری نایس حاضر به ارسال نامه با امضای خود برای شخصیتﮬﺎﻯ حقوقی را منوط و مشروط به واریز ۸۰ هزار یورو به حساب کارزار می دانند.

۴ـ در حالیکه کارزار با کسری مبلغ ۸۰ هزار یورو مواجه بود و می بایست این مبلغ را در فرصت کوتاه یکماهه تأمین می نمود.

ما از آنهائی که در خانهﮬﺎﻯ علنی در اروپا نشستهﺍند و ماشین حساب هم دارند می خواهیم که به ما بگویند این "امپریالیستﮬﺎﻯ" کار درست از طریق نهاد و مراکز خود این رقم کسری را تأمین می کنند؟ یا این که دستگاه چاپ اسکناس در اختیار کارزار است؟ یا این که مسائل پشت پردهﺍﻯ وجود دارد که بنا نیست افشا شود؟

دقیقاً در این مقطع حساس و سرنوشت ساز که نیاز مبرم و ضروری برای تأمین مالی دادگاه وجود داشت مرکزاسناد رسمی حقوق بشر ایران تحت مسئولیت پیام اخوان قدرت مالی بزرگ خود را که از غارت گران و چپاولگران سرمایهﺪاری امپریالیستی برخاسته، به نمایش می گذارد؛ تا هرچه بیشتر بتواند با تکیه و اتکاء به تأمین مالی ایران تریبونال و پیاده کردن مقاصد شوم آنها همهﻯ مسائل را بر اساس خواست آنها کانالیزه کند، این نه احتیاج به مدرک دارد نه بر اساس حدس و گمان است نه چیدمان ابزارگرایانه یکسری فاکتﮬﺎ، بلکه حقیقت و منطقی درست و مستدل است ما بر اساس این منطق و پایبندی به آن می گوئیم قصد خراب کردن نداریم بلکه می خواهیم امیال و اهداف و خط فکری سیاسی بازیگران اصلی صحنه و سلسله جنبان آن را به وضوح نشان دهیم.

جمع آوری کمکﮬﺎﻯ مالی و فعالیت کاری کشوری از ژانویه ۲۰۱۲ تا مقطع برگزاری دادگاه لندن.

ایران تریبونال (تا آستانهﻯ برگزاری دادگاه در لندن) در مجموع دارای کمیتهﮬﺎﻯ کار کشورهای سوئد، دانمارک، نروژ، آلمان، سوئیس و کانادا می باشد.

تلاش برای تشکیل کمیتهﻯ کاری در فنلاند و اتریش مورد استقبال قرار نگرفت و هرگز عملی نشد . برطبق گزارشات مجمع عمومی در ماه ژانویه هیچ کمیتهﻯ کاری کشوری فعالیتی در زمینهﻯ جمع آوری کمک مالی یا برنامهﻯ فرهنگی، هنری برای کسب درآمد و واریز به حساب ایران تریبونال وجود نداشته است و عمدتاً با تعداد اندک فعالین، قادر به تبلیغ و ترویج نشدند حتی کمیتهﻯ امور مالی که در ارتباط با برنامه ریزی و طرحﮬﺎﻯ پیشنهادی برای جمع آوری کمکﮬﺎﻯ مالی تشکیل شد تا پایان سپتامبر۲۰۱۲هر زمان تشکیل جلسه داد به دلیل عدم استقبال از طرف اعضا و این که چهار یا پنج نفر در جلسه حضور نداشتند و یا به دلایل دیگر برگزار نشده است گزارش کاری کمیتهﮬﺎﻯ کشوری بر طبق جلسهﻯ مجمع عمومی در ماه فوریه، مارس، آوریل و مه که شامل برگزاری مراسم جشن نوروز، شب فرهنگی در کلن ۸مارس و اول ماه مه بوده است، توانستند مبلغی ناچیز حدود۴۵۲۰۰ (چهل و پنج هزار و دویست کرون) جمع آوری کنند. با توجه به نیاز به ۷۰۰هزار کرون (۸۰ هزار یورو) بر ما نامعلوم و ناروشن است که هزینهﻯ برگزاری دادگاه لندن چگونه تأمین شده است!! .

ارقام از راز نهفته پرده بر می دارند!

دوستان و رفقا ما نمی توانیم نسبت به ابهامات منابع مالی و دخل و خرج صندوق مالی کارزار ایران تریبونال بی اعتناء باشیم.

کنترل آمار و ارقام (کمک مالی مندرج در سایت ایران تریبونال) در انحصار فرد مسئول گروه کار بینﺍلملل ایران تریبونال (بابک عماد) است ومتأسفانه به شیوهﻯ شورائی به جلو برده نمی شود، بنابراین مورد تأیید ما نیست.

سئوال این است: چگونه می توان کارزاری که تا ماه مارس ۲۰۱۲ هنوز از نداشتن امکانات مالی کافی برای تشکیل دادگاه لندن بارها اخطار داده بود، بتواند به مدت کمتر از دو ماه مسایل کلان مالی خود را حل نماید؟

چرا تا کنون به سئوالات و ابهاماتی که چه قبل و چه بعد از دادگاه لندن در مورد مسایل مالی این کارزار بارها از طرف شرکت کنندگان و مسئولین فعال درون کارزار طرح گشته، نه تنها پاسخ شفافی داده نشده است، بلکه با ماستمالی کردن این سئوال یک میلیون دلاری(!) از طرف جناح سازشکار غالب بر ایران تریبونال تحت فرمان اخوان و شهرزاد نیوز، از پاسخ به آن طفره رفته و همچنان می رود؟

کارزار تا کنون روشن نکرده است و نمی کند که منابع تأمین هزینهﻯ مالیﺍش با چنان کسر بودجهﺍﻯ برای تشکیل دادگاه در لندن چه بوده است! مگر خانم قلعه بانی (یکی از سخنگویان کلیدی این کارزار) در مصاحبهﻯ سال ۲۰۱۰ با مجید خوشدل[۲] اعلام نکرده بود که: "در ضمن فکر می کنم دوستان ایدهﻯ دیگری هم دارند و آن این که می خواهند با کمیتهﮬﺎﻯ حقوق بشری و سازمانﮬﺎﻯ مستقلی که وابستگی ندارند، تماس گرفته و از طریق آنها بتوانند تأمین بودجه کنند".!!!

چرا منابع مالی تأمین بودجهﻯ ایران تریبونال که طبق گفتهﻯ خانم قلعه بانی در نظر گرفته شده بود که با آنها تماس گرفته شود، مشخص نشده است!؟

طرح چند نکتهﻯ کلیدی در ابهامات مالی ایران تریبونال

طبق "گزارش مالی داخلی" ایران تریبونال از "ماه دسامبر۲۰۱۰ تا دسامبر ۲۰۱۱ در حساب این نهاد فقط (۲۰۰۰۰ یورو) بیست هزار یورو موجود بوده" لیکن طبق گزارش مالی ایران تریبونال منتشر شده در تاریخ ۳۰ اوت ۲۰۱۲ در سایت رسمی این نهاد با ارقام زیر مواجه می شویم:

ــ کل هزینه۷۹۷۶۸۲۰ یورو

ــ کل کمکﮬﺎﻯ مالی تا ژوئیه ۲۰۱۲ مبلغ ۱۰۵۲۰۰ یورو

ــ موجودی در حسابﮬﺎﻯ کارزار: 21.28379

اگر کل کمک مالی ۱۰۵۲۰۰ یورو (یکصد و پنج هزار و دویست یورو) را در نظر بگیریم با توجه به گزارش مالی داخلی دسامبر ۲۰۱۱ که اعلام کرده بود در صندوق ایران تریبونال فقط بیست هزار یورو(۲۰۰۰۰) موجود بوده ، به این ترتیب روشن است که از ژانویه ۲۰۱۲ تا قبل از تشکیل دادگاه لندن در ژوئن ۲۰۱۲ ما با سیر کمک مالی غیر واقعی به رقم ۸۵۲۰۰یورو(هشتاد و پنج هزار و دویست یورو) روبرو می باشیم.

چرا غیر واقعی؟. به خاطر آن که می دانیم که به مدت پنج سال از ابتدای تشکیل ایران تریبونال فقط بیست هزار یورو(۲۰۰۰۰)به این نهاد کمک مالی شده است، چگونه است که به فاصله ۶ماه (از ژانویه تا ژوئن ۲۰۱۲) ناگهان مبلغ(۸۵۲۰۰) هشتاد و پنج هزار و دویست یورو به این نهاد کمک شده است؟

حال در نظر بگیرید که پنج سال برابر است با شصت ماه، بیست هزار یورو (۲۰۰۰۰ یورو) جمع شده، یعنی به ازای هر ماه بطور نسبی مبلغی بالغ بر ۳۳.۳۳۳(سیصد و سی و سه یورو و سی و سه سنت) به حساب کارزار ریخته شده است.

پس ما انتظار داریم که اگر همه موارد کمک مالی طبق روند قبلی پیش رفته باشد از ژانویه تا ژوئن ۲۰۱۲ نیز بطور نسبی چیزی معادل گنجایش جمع آوری کمک مالی ایران تریبونال به علاوهﻯ این که حتی اگر کوششﮬﺎﻯ کمک کنندگان را دوبرابر هم بکنیم با مبلغ 666.66(ششصد و شصت و شش یورو و شصت و شش سنت) به ازای هر ماه (از ژانویه تا ژوئن، یعنی پنج ماه) باید روبرو باشیم.

سئوال این است که بین ۸۵۲۰۰ یورو جمع آوری مالی ظرف آن پنج ماه ( از ژانویه تا ژوین ۲۰۱۲) تفاوت کلانی موجود است یعنی ما با ضریب ۲۵۵۶ برابر کمک مالی ماهانه معمولی روبرو هستیم .

به گفتهﻯ یکی از دوستان کارشناس امور مالی و حسابداری، دفتر بیلان مالی ایران تریبونال پخته شده است! به عبارت دیگر حساب سازی بدون هیچ تردید در اعلام بیلان مالی تاریخ ۳۰ اوت ۲۰۱۲ نقش بسزایی دارد.

او می گوید:

» همانند آنچه ما در بحران ساختاری سرمایهﺪاری شاهد بودیم که شرکتﮬﺎﻯ سرمایهﺪاری کتاب و دفتر مالیشان را می پختند (حسابسازی یا کوکینگ دافایننشال بوکس) تا علیرغم زیان کلان، به سهامداران نشان دهند و بقبولانند که شرکتی که در آن سرمایه گذاری کردهﺍند هم چنان سودآور است. کارزار ایران تریبونال نیز با اعداد بازی کرده است و منابع مالی حقیقی را درست جلوه نداده است و معتقد است که بدون هیچ شبههﺍﻯ با چنین حساب و کتاب و ارقام کلی و نامفهمومی که ایران تریبونال در تاریخ ۳۰ اوت ۲۰۱۲ اعلام کرده است از گزینهﻯ حساب سازی برای بسته شدن دهان منتقدین بهره گرفته است. «

مشکلات و مسائل مربوط به ایران تربیونال نه تنها همچنان باقی است، بلکه هر روز بیش از پیش، روشن تر می شود.

با ما باشید

کمیتهﻯ کاری ایران تریبونال واحد نروژ(منحله)

سوم اکتبر ۲۰۱۲


پاورقی و توضیحات:

[1] - برای آشنائی به پروژه "شهرزاد نیوز" به لینک زیر مراجعه کنید:

بیانیهﻯ کمیتهﻯ میز کتاب آمستردام در رابطه با "شهرزاد نیوز"

و شرکت "سازمان فدائیان (اقلیت)" در طرحﮬﺎﻯ امپریالیستی

 

[2] - لینک مصاحبهﻯ مجید خوشدل با لیلا قلعه بانی

تریبونال بینﺍلمللی: گفتگو با لیلا قلعه بانی

هیچ نظری موجود نیست: