۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۴, یکشنبه

کدام انقلاب اوکراین؟
گلچینی ازصفحه فیسبوک توفان
تصویری ازتظاهرات نئو فاشیستهای اوکراینی که مورد حمایت مالی ومعنوی اروپا و آمریکا قرار گرفته است


دربحثی که پیرامون مقاله تحلیلی حزب کارایران(توفان) درمورد بحران اوکراین وآموزش ازآن در فیسبوک حزب درگرفت، عده ای با همان با ابزار زنگ زده شبه ترتسکیستی به میدان آمده و با یک چرخش قلم و شعار علیه همه "امپریالیستها وهمه دشمنان ریز ودرشت مردم "  به مسئله اوکراین پاسخ گفتند!! "نه به روسیه ، نه به چین، نه به اروپا ونه به آمریکا ...، زنده باد پیکارتوده ها شعارشان هست.این عده که برخی ازآنها از فرقه حزب مالیخولیای آواکیانیسم و برخی دیگراز فرقه حکمتیه تقوائیسم هستند به رغم گوناگونیهای ظاهری اما در بسیاری موارد ازجمله نفی امپریالیسم وتضادهای درونی آن، سرنگونی رژیم اسلامی در پارکابی امپریالیسم ، نفی جنبش فلسطین، لبنان  وعراق وافغانستان ومخالفت با شعار خروج فوری وبی قید وشرط نیروهای امپریالیستی ازخاک این کشور ها .... با یکدیگر هم نظرند و اختلافی بینشان نمی بینید.
 مسئله ملی در عصر امپریالیسم  برایشان موضوعیتی ندارد و تاکتیک لنینی در برخورد با دشمنان عمده وغیر عمده پرولتاریا وتوده مردم محلی ازاعراب نخواهد داشت .شعارهای این فرقه ها همه در قالب "جبهه موهومی سوم " صورت گرفته ومی گیرد که جز افتضاح به بار نیاورده است.این فرقه ها چندی است به زیر پرچم ایران تریبونال امپریالیستی خزیدند و بدان افتخارهم میکنند، زیرا تمرینی  برای تدارک برانداختن رژیم جمهوری اسلامی ومحاکمه آن دریک دادگاه امپریالیستی است.همان دادگاهی که در بغداد صدام حسین را نیز محاکمه و به دار آویختند ویا میلوسویچ رئیس جمهور قانونی یوگسلاوی راربوده و دردادگاه دست ساخته خود محاکمه و به قتل رساندند .همان دمکراسی که در عراق به ارمغان آمده وعده ای خودفروخته سیاسی تحت نام کمونیسم و کرد ناسیونالیست و اسلام گرای شیعه مخالف صدام حسین درپارکابی ابر جنایتکار آمریکا به نان ونوایی رسیدند...وغیرو

نتیجه همین سیاست شبه ترتسکیستی و چپ اندرقیچی است که این جریانات هم اکنون از" انقلاب اوکراین" و"جنبش مردمی " ضد روسی سخن می گویند که باید از آن دفاع نمود ودراین بستر است که درمقابل مقاله تحلیلی توفان ارگان مرکزی حزب کارایران در صفحه  فیسبوک صف آرایی کرده وبه فحاشی و پرت وبلاگویی پرداخته اند. این فرقه های عجق ووجق چون ریگی درکفش دارند با صدای بلند وشفاف  تحریم وتجاوز به ایران ، تجاوز به لبنان ، سوریه و لیبی وفلسطین را محکوم نمی کنند، زیرا به" نفع رژیم جمهوری اسلامی" تمام میشود!!

 با توسل به همین تئوری ارتجاعی است که دخالت امپریالیستهای غربی و درراسشش آمریکا  در امورداخلی کشورها از جمله دراوکراین را محکوم نمی کنند .این فرقه ها از تحلیل مسائل مشخص روز عاجزند ونمی خواهند ببینند  که عراق وافغانستان و لیبی و سوریه .... نه توسط روسیه وچین بلکه آمریکا ومتحدینش ویران شده اند.

دراوکراین یک کودتای "دمکراتیک" با دخالت اتحادیه اروپا وآمریکا رخ داده است.عده ای جاهل فریخورده گوشت دم توپ شدند تا کشورشان به عضویت در پیمان نظامی ناتو و اتحادیه امپریالیستی اروپا نائل آید.توگویی نئولیبرالیسم اتحادیه اروپادلش برای بیکاران وکارگران و زحمتکشان اوکراین سوخته است!!! این بوی آزادی نیست، بوی تعفن سرسپردگی وفاشیسم است .بررسی اوضاع اوکراین را تنها در متن اختلافات روسیه و اروپا و آمریکا دیدن و با یک مهرِ ساده نگرانه "نزاع امپریالیستی" گریبان خویش را از تحلیل و افشاء امپریالیستها رها ساختن، کافی نیست. در اینجا حق حاکمیت کشورهاست که به زیر پا گذارده می شود و امپریالیستهای غرب با آگاهی در این راه گام می گذارند. باید به این جنبه مسئله تکیه کرد و آنرا افشاء نمود. این خطرناکترین جنبه این پدیده است که در لیبی و سوریه و کوزوو و... تکرار شده است. لیکن این فرقه های ضد انقلابی وترتسکیستی  از درک این مسائل عاجزند.

هـمه چیـزها گفـته شــده اند، ولــی چــون گــوش شنــوائی نیست و شعار جای شعور وآگاهی وتحلیل را گرفته است، بحث به جایی نمی رسد. گفتیم موضوع فقط اوکراین نیست. عراق، افغانستان، فلسطین، لبنان، ونزئولا، سوریه وایران هم هست. جریان منحط و راست "ایران تریبونال" وبه آلت دست تبدیل شدن امپریالیسم هم نیزمورد نظر است. شعار تکلیف روسیه چه میشود و زنده باد" جبهه سوم" نیز ورد زبان فرقه های رنگارنگ وطنی است بدون اینکه کوچکترین توضیحی در مورد عملکرد جبهه موهومیشان ارائه دهند.

مقاله توفان ارگان مرکزی حزب کارایران(تجاربی آموختنی ازرویدادهای اوکرائین. 14 اسفند 92) به درس گیری و آموزش از تحولات اوکراین پرداخته و به اندازه کافی اوضاع را نقد کرده و براین امر تاکید داشته است که بزرگترین درس تاریخ از این تجربه این است، که بدون رهبری حزب طبقه کارگر، بدون مبارزه متشکل کمونیستی در تشکل واحد و بسیج توده های مردم، امکان ندارد بتوان بر دسیسه های امپریالیسم و دشمن طبقاتی فائق آمد. تجربه اوکراین نشان می دهد که ضرورت احیاء یک حزب کمونیستی(مارکسیستی لنینیستی) که از سنتهای انقلابی دوران رهبری رفیق استالین در جنبش کمونیستی، الهام بگیرد و آنرا سرمشق رژه پیروزمند خود قرار دهد، وجود دارد و احساس می شود. پیروزی بر نازی ها و دست راستی ها، پیروزی بر امپریالیستها وارتجاع سیاه، که سنتا همه عوامل و ابزار  قدرت و تتمه افکار عقب مانده را بیدک می کشند، بدون رهبری حزب طبقه کارگر که ستاد فرماندهی نیروهای انقلابی است، ممکن نیست.

آنچه در اوکراین روی داده است نه انقلاب بلکه یک کودتای فاشیستی وضد دمکراتیک برعلیه مردم بوده که توسط آمریکا واروپا مهندسی شده است. ضد انقلاب غرب مسیر حرکت قانونی مردم را به کجراه برد ، رئیس جمهور ودولت قانونی این کشور را که دریک انتخابات دمکراتیک با رای مردم بر مسند قدرت نشستند ، سرنگون ساخت و عده ای دست پرورده وطنفروش و نئوفاشیستهای مدافع پیمان نظامی ناتو واتحادیه امپریالیستی اروپا را روی کار آورد.
فرقه های ضد انقلابی وترتسکیستی وطنی نام کودتای آمریکایی در اوکراین را که برای توسعه مناطق نفوذش به دنبال جنگ وخونریزی است، انقلاب توده ها گذاشتند و بیشرمانه درکنار مهاجمان جنگ افروز غرب به سرکردگی آمریکا به وظایف ضد انقلابیشان عمل میکنند. حزب ما با تمام قوا علیه این فرقه های ضد انقلابی و شبه ترتسکیست خواهد ایستاد و برای پاکیزگی مبارزه ضد امپریالیستی درجنبش دمکراتیک ایران از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد.

نقل از فیسبوک توفان
18 اسفند 1392


بحرانی که امروز در اوکراین بوجود آمده ریشه در توسعه نفوذ امپریالیسم غرب در جای پای ابرقدرت شوروی سابق دارد. آنها در پی محاصره روسیه از نظر نظامی و توسعه دامنه نفوذ پیمان تجاوزکارانه ناتو ...هستند و می خواهند با فشار اقتصادی و نظامی به منابع عظیم ثروت دست نخورده سرزمین روسیه و محاصره چین دست پیدا کنند. امپریالیسم روس نیز به این سادگی به زیر بار خطری که در آستانه مسکو قرار دارد نمی رود و با اتحادیه گمرکی خود در مقابل قرارداد مناطق آزاد تجاری غرب و سازمان تجارت جهانی ایستادگی می کند. امپریالیسم غرب در شرایط امروز جهانی امپریالیسم مهاجم و خطرناک برای تهدید صلح در جهان است.
کمونیستها در شرایط کنونی نمی توانند نسبت به این خطر بالفعل تحت این عنوان که "همه امپریالیستند" بی تفاوت بمانند. کمونیستها باید در این شرایط خطرناک جهانی از حق حاکمیت کشورها، از تمامیت ارضی آنها، از عدم مداخله در امور داخلی کشورها که به بهانه های گوناگون صورت می پذیرد، دفاع کنند. کمونیستها باید ریاکاری امپریالیستها در دفاع از "حقوق دموکراتیک"، "انتخابات آزاد"، "مبارزه با فساد"، "تحقق حقوق بشر"، "آزادی بیان و قلم"، "آزادی تویتر و فیس بوک و شبکه مجازی" و... افشاء کنند و نشان دهند که حقوق دموکراتیک به مثابه مفاهیم اجتماعی طبقاتی اند و امپریالیستها گزینشی ازآن برای نیات شوم خود استفاده می کنند.
در غیر این صورت امپریالیستها تبرئه می شوند، ریاکاری تبلیغاتی آنها برملا نمی شود و تجزیه اوکرائین آغاز تجزیه سایر ممالک و افزایش خطر جنگ و فلاکت برای بشریت خواهد بود. کمونیستها واقعی در اوکرائین باید برای تحقق این خواستها مبارزه کنند و مردم را بسیج نمایند. اوکرائین برای مبارزه با هیتلر به استالین نیاز دارد.

هیچ نظری موجود نیست: