ضرورت تاریخی قهر طبقاتی
کمونیستﻫﺎ بر این نظرند که تاریخ همۀ جوامع بشری از روز نخست تا به امروز تاریخ مبارزۀ طبقات بوده است. طبقات تحت ستم برای خواستﻫﺎﯼ خویش به صورت مسالمت آمیز به میدان آمدهﺍند ولی چون زورشان به طبقات حاکمه نمی رسیده است خواستﻫﺎﯼ آنها مورد توجه قرار نگرفته و آنها همواره سرکوب شدهﺍند. ولی در مرحلهﺍﯼ از تکامل جنبش به این نظریه رسیدهﺍند که تنها راه چاره سرنگونی طبقات حاکمهﺍﯼ است که به خواستﻫﺎﯼ تودۀ میلیونی توجهﺍﯼ ندارند. آن وقت طبقات اجتماعی به قهر متوسل شدهﺍند و توانستهﺍند خواستﻫﺎﯼ خویش را به کرسی بنشانند. اگر قهری در کار نبود هنوز کلیسای کاتولیک در اروپا مردم را به بهانۀ جادوگری آتش می زد.
قهر مامای جامعۀ نوین، جامعهﺍﯼ برای آسایش بشریت و پایان دادن به دهشت بی پایان است. قهر با به کارگیری خود به خشونت ضد انقلاب، قاتل و جنایتکار پایان می دهد و در عین حال لزوم استفاده از قهر را کاهش داده و سرانجام زوال آن را به چشم می بیند.
ولی در شرایط کنونی جامعۀ ایران نمی شود قهر را تقبیح کرد. باید به مردم گفت که راه آخرین دفاع را باز بگذارید. وقتی رژیم حاکم حرف خوش شما را نادیده گرفت و با شما با زبان گلوله سخن گفت این وظیفۀ اخلاقی، وجدانی، انسانی و منطقی شماست که به قهر متوسل شوید و با این جانوران با زبانی صحبت کنید که آن را خوب می فهمند و بیش از سه دهه آن را به کار بردهﺍند. البته لازم نیست هر کس از روز نخست با توپ و تانک به خیابانﻫﺎ آید ولی ایجاد فضائی مسموم که اشتیاق مردم را برای توسل به قهر محکوم کند تنها با این هدف صورت می گیرد که خدشهﺍﯼ به نظام جمهوری اسلامی وارد نشود. مردم همواره به صورت گوشت دم توپ جریانﻫﺎﯼ اصلاح طلبی باقی بمانند که با آنها به عنوان مهرۀ شطرنج سیاست، استفاده کنند و رقیب را تحت فشار بگذارند که بتوانند از وی امتیازاتی بگیرند و پس از کسب این امتیازات مردم را به خانهﻫﺎیشان بفرستند. مردم برای آنها ابزار تحقق خواستﻫﺎﯼ طبقاتیشان هستند. مردم بی سلاح را راحت می شود با سلاح طبقۀ حاکمه به خانه فرستاد تا مردم با سلاح را که حاضر نیستند تا تحقق خواستﻫﺎیشان سلاحﻫﺎﯼ خویش را کنار بگذارند. مائو تسه دون برای تربیت تودهﻫﺎ همیشه به آنها خاطر نشان ساخته است که "قدرت سیاسی از لولۀ تفنگ بیرون می آید". اگر مردم با این روحیه تربیت نشوند که به موقع و در جائی که ضرورت توسل به قهر به صورت امری ناگزیر پیش آمده است آن وقت مردم هیچ وقت قادر نخواهند شد، وقتی زمان تحول پیش آمد از امکان و فرصتﻫﺎﯼ مناسب استفاده کنند. آنها در سرگیجه گی به سرمی برند و ارتجاع با توسل به قهر وحشیانه از این سرگیجه گی برای استقرار مجدد خود استفاده می کند. وقتی شرایط قیام مردمی فرا می رسد باید به تعرض قهرآمیز دست زد و قدرت را از دست سرکوبگران بدر آورد. این است که حزب ما استفاده از قهر را نه تنها محکوم نمی کند، آن را امری ضروری برای تحول و برای جلوگیری از کشتار، برای غلبه بر بحران، برای سرکوب ارتجاع و دفع قاتلان ناگزیر می داند. موعظۀ عدم توسل به قهر به طور کلی و فراخواندن مردم که از توسل به قهر تبری جویند تفکری ضد انقلابی و در جهت تقویت رژیم جمهوری اسلامی است.
البته باید برای مردم روشن کرد که توسل به قهر به صورت شتابزده و یا به مفهوم درست کردن خانهﻫﺎﯼ تیمی و زندانی کردن خود و بریدن از تودهﻫﺎ و واقعیات اجتماعی نیست. نخست باید فرهنگ توسل به قهر در میان مردم جا باز کند، دو دیگر این که باید مردم بفهمند که این مبارزه باید با دست مردم و برای مردم و به صورت تودهﺍﯼ صورت گیرد. این مبارزه باید مداومت داشته و طولانی باشد و مورد حمایت عمومی در عمل قرار گیرد و مانند جرقهﺍﯼ باشد که به حریق بدل می شود. باید آن لحظۀ مناسب که زمینۀ پذیرش این افکار را فراهم می کند فراهم آید. ولی از همین امروز باید در فکر سلاح بود آن را از زیر خاک در آورد و یا از دشمن تهیه کرد و برای چنان روزی آماده بود. انبارهای اسلحه را از هم امروز باید بنا کرد تا در فرصت تاریخی مناسب از آن استفاده نمود.امروز با اسلحه به خیابان رفتن و مردم را به مبارزۀ مسلحانه تشویق کردن اقدامی بسیار زودرس و ناپخته است. زمانی باید به چنین اقدامی دست زد که دورنمای این کار روشن باشد. هدف این اقدام نباید تنها عملی برای خود بلکه اقدامی برای کسب قدرت سیاسی باشد. تا زمانی که این دورنما وجود ندارد، تا زمانی که کار فرهنگی مهمی که لازم است انجام گیرد تا اصلاح طلبان نتوانند مردم میهن ما را با مسالمت جوئی دروغین خویش اخته کنند و به دم گلوله توپ بفرستند تا آن زمان توسل به مبارزۀ مسلحانه اقدامی ماجراجویانه خواهد بود. سوای این که این مبارزه باید توسط یک سازمان سیاسی قدرتمند مورد اعتماد مردم رهبری شود. سازمانی که بعداً نیز بتواند قدرت سیاسی را به کف آورد و کشور را اداره کند. مبارزۀ انقلابی با مسئولیت نمی تواند فال ورق و یا قمار سیاسی باشد.
» تاریخ کلیۀ جوامعی که تا کنون وجود داشتهﺍند،جز تاریخ مبارزۀ طبقاتی نبوده است، به استثنای تاریخ جامعۀ بدوی. مرد آزاد و برده، اشراف و اعوام، ارباب و سرف، استاد کار و کارگر روزمزد، در یک کلام ستمگر و ستمکش، همواره در تضاد بودهﺍند و به نبردی لاینقطع، گاه نهان و گاه آشکار، مبارزهﺍﻯ که هر بار یا به تحول انقلابی سازمان سراسر جامعه و یا به فنای مشترک طبقات متخاصم ختم می گردید، دست زدهﺍند. «
مارکس و انگلس مانیفست حزب کمونیست
توفان شمارۀ 137 مرداد ماه 1390
ارگان مرکزی
حزب کار ایران منتشر شد.
رفقا، دوستان و یاران مبارز!
برای پیشبرد نبردعلیۀ رژیم سرمایهﺩاری جمهوری اسلامی، علیه امپریالیسم جهانی،علیه رویزیونیسم وضد انقلاب ترتسکیسم و شبه ترتسکیسم و تقویت جنبش کمونیستی ایران به حزب کارایران (توفان) کمک مالی کنید!
پارهﺍﻯ از انتشارات جدید توفان از سایت اینترنتی:
* برعلیه عامیانه کردن شعار انتقاد از خود ــ استالین
* گزارش سیاسی کمیتۀ مرکزی به کنگرۀ چهاردهم حزب کمونیست (ب) اتحاد شوروی
* گزارش سیاسی کمیتۀ مرکزی به کنگرۀ پانزدهم حزب کمونیست (ب) اتحاد شوروی
* جنبۀ بین المللی انقلاب اکتبر ــ استالین
* مارکسیسم و مسئلۀ ملی ــ استالین
* ترتسکیسم، ضدانقلاب در پوشش ــ م. ج. اولژین
* سخنرانی و نطق استالین به مناسبت شروع جنگ کبیر میهنی
* مانیفست حزب کمونیست ــ مارکس و انگلس
* امپریالیسم به مثابۀ بالاترین مرحلۀ سرمایهﺪاری ــ لنین
* توطئۀ بزرگ کتاب سوم
* توطئۀ بزرگ کتاب چهارم
آدرس سایتها ووبلاگهای مرتبط با حزب
www.toufan.org
http://www.kargareagah.blogspot.com/
http://kanonezi.blogspot.com/
http://rahetoufan67.blogspot.com/
ازتوفان در فیس بوک و تویتر دیدن کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر