ایفای نقش سیاهی لشکر، عملکرد عاقلانه یا خودفریبی؟
ا. م. شیری
از زمانیکه سبزهای مذهبی با وزش اولین ”باد سرد مهرگان“ به زردی گرائیدند، بسیاری از دنباله روان «غیرمذهبی» و «سکولار» آنها که اعتبار و نفوذ داشته و نداشته خود را به پای سبزهای طرفدار «جمهوری اسلامی، نه کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر» و «مخالفان ساختار شکنی» ریختند، قافیه را باختند و به تپق زدن افتادند. هنوز زمان زیادی از دروغگوئی و جعلیات تبلیغاتی پیرامون اینکه «موسوی و کروبی، اعدامها را محکوم کردند»، نگذشته بود که، سبزهای محترم «غیرمذهبی» و «سکولار» ما، دسته گل تازه تری به آب دادند.پس از آنکه تقریبا همه احزاب، سازمانها، شخصیتهای سیاسی و فعالان اجتماعی قتل عمد (اعدام) آرش رحمانیپور و محمد رضا علیزمانی درتاریخ هشتم بهمن ماه سال جاری بدست رژیم پیرو اسلام ناب محمدی ایران را شدیدا تقبیح و محکوم کردند، منابع مجازی منتسب به سبزهای «غیرمذهبی» و «سکولار» دو روز بعد از آن نوید دادند که گویا، «موسوی و کروبی، اعدامها را محکوم کردند». اما، متن گزارشهای منتشره از دیدار این آقایان، خلاف این عنوان خبر را نشان داد. در گزارش سحام نیوز، آمده بود: «آقایان موسوی و کروبی در جریان دیدار روز شنبه ۱۱ بهمن ماه خود در منزل آقای کروبی، ضمن اعتراض به تداوم وضعيت موجود، نسبت به احکامی که بدون رعايت مراحل دادرسی برای اعدام برخی از شهروندان صادر شده اعتراض کرده و نسبت به اجرای عجولانه آن نيز ابراز تاسف کردند ... و آن را اقدامی برای ایجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن دانستند». یعنی؛ این آقایان، همچنانکه در جریان کشتارهای جمعی دهه شصت به انجام وظایف الهی- سیاسی خود در رژیم جمهوری اسلامی مشغول بودند، این بار نیز نه تنها اعدامها را محکوم نکردند، بلکه، بر خلاف آقای جنتی که در نماز جمعه دهم بهمن ماه تهران گفت: «جاى رافت نیست» و خواهان تسریع اعدامها شد، فقط از «اجرای عجولانه اعدامها» ابراز تأسف کرده، خواستار « رعایت مراحل دادرسی» شدند. در ضمن، این دو رهبر و راهنمای سبزهای غیرمذهبی و سکولار، نگرانی خود را از آینده نظام نیز اعلام داشته و به سران رژیم اطمینان دادند که: «... اکثریت مردم تنها حق خود را میخواهند و به دنبال تغییرات ساختاری در اصل نظام نیستند». همین. آقایان موسوی و کروبی در جریان همین دیدار، «کرامت» دیگری هم از خود نشان داده، مردم را به شرکت در راهپیمائی ٢٢ بهمن دعوت کردند. گویا، این آقایان این دفعه دست پیش گرفتند تا مثل راهپیمائی های روزهای «قدس»، ۱٣ آبان، ۱٦ آذر و عاشورا، از جنبش پس نیافتند.نتیجه این دعوت را سایت اینترنتی «پیک نت»، ٢٢ بهمن ۱٣٨٨در گزارشی از میدان آزادی تحت عنوان «سبزها چند برابر بودند اما شعارشان "سکوت" بود!» شرح داده است. در قسمتهائی از این گزارش گفته می شود: «سپاه و اوباشی که مداحان با قمه به خیابان آورده بودند، برای تکرار یک 30 خرداد سال 1360 خود را آماده کرده بودند. موسوی بسیار عاقلانه عمل کرد که راهپیمائی را جداگانه برگزار نکرد، زیرا می خواستند به بهانه و تشابه 30 خرداد 60 حمام خون راه بیاندازند». بسیار خوب. اگر گزارشگر «پیک نت»، عدم برگزاری جداگانه راهپیمائی موسوی را بسیار عاقلانه می داند و می نویسد: «امروز شناختن سبز ها خیلی آسان بود. هرکس شعار بلندگوها را تکرار نمی کرد و پارچه نویس های دولتی در دستش نبود سبز بود و کسانی که داخل جمعیت بودند، مثل خود من دیدند که شمار این افراد بسیار زیاد بود. یعنی کسانی که هم شعارهای دولتی را تکرار نمی کردند و هم پارچه نویس های دولتی را در دست نداشتند». در این صورت، باید این عملکرد بسیار عاقلانه موسوی و «سبزها سکولار» را بمعنی ایفای نقش سیاهی لشکر در جهت پر کردن صفوف راهپیمایان رژیم و تکمیل خوراک تبلیغاتی برای کمک به حل بحران مشروعیت آن قبول کند.
فکر نمی کنم هر تعریف و تعبیر و توجیه دیگری از این عملکرد بسیار عاقلانه آقای موسوی، بتواند تغییری در مفهوم و ماهیت امر بوجود آورد. واقعیتی که از ابتدا، از همان زمان دعوت از مردم به شرکت در انتخابات مدیریت شده دهمین دوره ریاست جمهوری، تا جعل و بزرگنمائی این و یا آن گفته میرحسین موسوی و بالاخره چنین گزارشات ساختگی از میدان آزادی، مفهومی جز تلاشهای مستمر برای نجات کل رژیم از بحران مشروعیت و مساعی بی شائبه در مسیر مسلط گردانیدن جناح لیبرالهای تحت رهبری هاشمی رفسنجانی، قسی ترین و بی رحم ترین دشمن جان و مال مردم ایران و بزرگترین شریک جنایات ولی فقیه اول و دوم رژیم، بجای اصولگرایان تحت امر علی خامنه ای داشته باشد.
حق مطلب را نباید فراموش کرد که در گزارش«پیک نت» بدرستی گفته می شود: « چه وحشتی از مردم دارند این ها! باید باشید و ببینید. دقیقاً با آرایش نظامی جنگی – جنگ شهری- در تمام مسیر حضور داشتند». البته، این را هم نباید فراموش کرد که همین معنی را بسیاری از تحلیل گران اوضاع سیاسی کشور، از جمله نویسنده همین یادداشت، مدتها پیشتر از آن، در پی پاره کردن مصلحتی و طراحی شده عکس خمینی در روز دانشجو و حوادث روز عاشورا، طی مقالاتی با عناوین «عکس پاره و یا تدبیر تازه»(٢٨ آذر ۱٣٨٨) و «حرمت شکنی عاشورا، بهانه دیگری برای مردم ستیزی»(۱۰ دی ماه ۱٣٨٨) توضیح داده و گفته بود که «رژیم ایران به این تدابیر و شیوه ها دست یازیده است تا با تحریک و بسیج اردوی مقلدان و مکلفان که، اساسا پایگاه اجتماعی نظام را تشکیل می دهند، خیابانها را نیز تحت اشغال خود در آورده و در آینده از حضور مردم بمناسبتهای مختلف تاریخی و مذهبی در خیابانها، جلوگیری نماید...».
بدین ترتیب، سبزهای «غیرمذهبی» و «سکولار» با همه تپق زدنها و پخش گزارشات و اخبار خلاف واقع، قصد دارند دنباله روی خود از خط رفسنجانی و سبزهای تئوکرات «پیرو خط اصیل امام» را در زرورق عبارات و کلمات فریبکارانه پوشانیده و از زیر مسئولیت خود بخاطر مشارکت فعالانه در منحرف ساختن جنبش انقلابی مردم ایران و ناامید کردن بخش عظیمی از نیروهای آنها شانه خالی کنند. و گرنه، هیچ انسان عاقلی، هیچ نیروی جدی اوپوزیسیون، اگر توان حرکت و اقدام مستقل را نداشته باشد، حاضر نمی شود در راهپیمائی رژیم اسلامی ایران، نقش سیاهی لشکر را بازی کند.
ا. م. شیری
از زمانیکه سبزهای مذهبی با وزش اولین ”باد سرد مهرگان“ به زردی گرائیدند، بسیاری از دنباله روان «غیرمذهبی» و «سکولار» آنها که اعتبار و نفوذ داشته و نداشته خود را به پای سبزهای طرفدار «جمهوری اسلامی، نه کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر» و «مخالفان ساختار شکنی» ریختند، قافیه را باختند و به تپق زدن افتادند. هنوز زمان زیادی از دروغگوئی و جعلیات تبلیغاتی پیرامون اینکه «موسوی و کروبی، اعدامها را محکوم کردند»، نگذشته بود که، سبزهای محترم «غیرمذهبی» و «سکولار» ما، دسته گل تازه تری به آب دادند.پس از آنکه تقریبا همه احزاب، سازمانها، شخصیتهای سیاسی و فعالان اجتماعی قتل عمد (اعدام) آرش رحمانیپور و محمد رضا علیزمانی درتاریخ هشتم بهمن ماه سال جاری بدست رژیم پیرو اسلام ناب محمدی ایران را شدیدا تقبیح و محکوم کردند، منابع مجازی منتسب به سبزهای «غیرمذهبی» و «سکولار» دو روز بعد از آن نوید دادند که گویا، «موسوی و کروبی، اعدامها را محکوم کردند». اما، متن گزارشهای منتشره از دیدار این آقایان، خلاف این عنوان خبر را نشان داد. در گزارش سحام نیوز، آمده بود: «آقایان موسوی و کروبی در جریان دیدار روز شنبه ۱۱ بهمن ماه خود در منزل آقای کروبی، ضمن اعتراض به تداوم وضعيت موجود، نسبت به احکامی که بدون رعايت مراحل دادرسی برای اعدام برخی از شهروندان صادر شده اعتراض کرده و نسبت به اجرای عجولانه آن نيز ابراز تاسف کردند ... و آن را اقدامی برای ایجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن دانستند». یعنی؛ این آقایان، همچنانکه در جریان کشتارهای جمعی دهه شصت به انجام وظایف الهی- سیاسی خود در رژیم جمهوری اسلامی مشغول بودند، این بار نیز نه تنها اعدامها را محکوم نکردند، بلکه، بر خلاف آقای جنتی که در نماز جمعه دهم بهمن ماه تهران گفت: «جاى رافت نیست» و خواهان تسریع اعدامها شد، فقط از «اجرای عجولانه اعدامها» ابراز تأسف کرده، خواستار « رعایت مراحل دادرسی» شدند. در ضمن، این دو رهبر و راهنمای سبزهای غیرمذهبی و سکولار، نگرانی خود را از آینده نظام نیز اعلام داشته و به سران رژیم اطمینان دادند که: «... اکثریت مردم تنها حق خود را میخواهند و به دنبال تغییرات ساختاری در اصل نظام نیستند». همین. آقایان موسوی و کروبی در جریان همین دیدار، «کرامت» دیگری هم از خود نشان داده، مردم را به شرکت در راهپیمائی ٢٢ بهمن دعوت کردند. گویا، این آقایان این دفعه دست پیش گرفتند تا مثل راهپیمائی های روزهای «قدس»، ۱٣ آبان، ۱٦ آذر و عاشورا، از جنبش پس نیافتند.نتیجه این دعوت را سایت اینترنتی «پیک نت»، ٢٢ بهمن ۱٣٨٨در گزارشی از میدان آزادی تحت عنوان «سبزها چند برابر بودند اما شعارشان "سکوت" بود!» شرح داده است. در قسمتهائی از این گزارش گفته می شود: «سپاه و اوباشی که مداحان با قمه به خیابان آورده بودند، برای تکرار یک 30 خرداد سال 1360 خود را آماده کرده بودند. موسوی بسیار عاقلانه عمل کرد که راهپیمائی را جداگانه برگزار نکرد، زیرا می خواستند به بهانه و تشابه 30 خرداد 60 حمام خون راه بیاندازند». بسیار خوب. اگر گزارشگر «پیک نت»، عدم برگزاری جداگانه راهپیمائی موسوی را بسیار عاقلانه می داند و می نویسد: «امروز شناختن سبز ها خیلی آسان بود. هرکس شعار بلندگوها را تکرار نمی کرد و پارچه نویس های دولتی در دستش نبود سبز بود و کسانی که داخل جمعیت بودند، مثل خود من دیدند که شمار این افراد بسیار زیاد بود. یعنی کسانی که هم شعارهای دولتی را تکرار نمی کردند و هم پارچه نویس های دولتی را در دست نداشتند». در این صورت، باید این عملکرد بسیار عاقلانه موسوی و «سبزها سکولار» را بمعنی ایفای نقش سیاهی لشکر در جهت پر کردن صفوف راهپیمایان رژیم و تکمیل خوراک تبلیغاتی برای کمک به حل بحران مشروعیت آن قبول کند.
فکر نمی کنم هر تعریف و تعبیر و توجیه دیگری از این عملکرد بسیار عاقلانه آقای موسوی، بتواند تغییری در مفهوم و ماهیت امر بوجود آورد. واقعیتی که از ابتدا، از همان زمان دعوت از مردم به شرکت در انتخابات مدیریت شده دهمین دوره ریاست جمهوری، تا جعل و بزرگنمائی این و یا آن گفته میرحسین موسوی و بالاخره چنین گزارشات ساختگی از میدان آزادی، مفهومی جز تلاشهای مستمر برای نجات کل رژیم از بحران مشروعیت و مساعی بی شائبه در مسیر مسلط گردانیدن جناح لیبرالهای تحت رهبری هاشمی رفسنجانی، قسی ترین و بی رحم ترین دشمن جان و مال مردم ایران و بزرگترین شریک جنایات ولی فقیه اول و دوم رژیم، بجای اصولگرایان تحت امر علی خامنه ای داشته باشد.
حق مطلب را نباید فراموش کرد که در گزارش«پیک نت» بدرستی گفته می شود: « چه وحشتی از مردم دارند این ها! باید باشید و ببینید. دقیقاً با آرایش نظامی جنگی – جنگ شهری- در تمام مسیر حضور داشتند». البته، این را هم نباید فراموش کرد که همین معنی را بسیاری از تحلیل گران اوضاع سیاسی کشور، از جمله نویسنده همین یادداشت، مدتها پیشتر از آن، در پی پاره کردن مصلحتی و طراحی شده عکس خمینی در روز دانشجو و حوادث روز عاشورا، طی مقالاتی با عناوین «عکس پاره و یا تدبیر تازه»(٢٨ آذر ۱٣٨٨) و «حرمت شکنی عاشورا، بهانه دیگری برای مردم ستیزی»(۱۰ دی ماه ۱٣٨٨) توضیح داده و گفته بود که «رژیم ایران به این تدابیر و شیوه ها دست یازیده است تا با تحریک و بسیج اردوی مقلدان و مکلفان که، اساسا پایگاه اجتماعی نظام را تشکیل می دهند، خیابانها را نیز تحت اشغال خود در آورده و در آینده از حضور مردم بمناسبتهای مختلف تاریخی و مذهبی در خیابانها، جلوگیری نماید...».
بدین ترتیب، سبزهای «غیرمذهبی» و «سکولار» با همه تپق زدنها و پخش گزارشات و اخبار خلاف واقع، قصد دارند دنباله روی خود از خط رفسنجانی و سبزهای تئوکرات «پیرو خط اصیل امام» را در زرورق عبارات و کلمات فریبکارانه پوشانیده و از زیر مسئولیت خود بخاطر مشارکت فعالانه در منحرف ساختن جنبش انقلابی مردم ایران و ناامید کردن بخش عظیمی از نیروهای آنها شانه خالی کنند. و گرنه، هیچ انسان عاقلی، هیچ نیروی جدی اوپوزیسیون، اگر توان حرکت و اقدام مستقل را نداشته باشد، حاضر نمی شود در راهپیمائی رژیم اسلامی ایران، نقش سیاهی لشکر را بازی کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر