۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه



گزارش تکان دهنده عفو بين الملل


اورا 58 روز درکهريزک در يک کانتينر نگه داشتند و به او گفتند اگر ,اقرار, نکند به پسرش تجاوز خواهند کرد.

بيانيه مطبوعاتی

ممنوعيت انتشار تا: ساعت 12:01 نيمه شب به وقت گرينويچ، 10 دسامبر 2009
زبان اصلی: انگليسی
عفو بين الملل: ايران پس از انتخابات شاهد شديدترين خشونت در 20 سال گذشته بود
عفو بين الملل امروز در گزارش تازه ئی پس از انتخابات رياست جمهوری در خرداد گذشته گفت: نقض حقوق بشر در ايران در حال حاضردر بدترين وضعيت در 20 سال گذشته است.
حسيبا حاج صحراوي، معاون برنامه خاورميانه و آفريقای شمالی گفت: ,رهبری ايران بايد تضمين کند که اتهامات فراوان شکنجه، شامل تجاوز، قتل های غيرقانونی و ديگر تعدی ها به طور کامل و مستقلا مورد تحقيق قرار گيرد.,
,اعضای نيروهای شبه نظامی و مسئولانی که مرتکب تعدی ها شده اند بايد سريعا پاسخ گوی اعمالشان باشند و به هيچ وجه نبايد کسی اعدام شود.,
عفو بين الملل از مقام رهبری ايران آيت الله خامنه ای می خواهد به دو کارشناس اصلی حقوق بشری سازمان ملل برای کمک به انجام تحقيقات اجازه بازديد از ايران بدهد.
حسيبا حاج صحراوی گفت: ,مقام رهبری بايد به دولت دستور دهد گزارشگران سازمان ملل برای شکنجه و اعدام های فوری و خودسرانه را برای کمک به تضمين دقت و استقلال تحقيقات به ايران دعوت کند.,
,تحقيقات مقامات ايرانی تا به امروز ظاهرا بيشتر به قصد سرپوش گذاشتن بر تعدی ها بوده است تا کشف حقيقت.,
گزارش تازه نمونه هايی از تعدی های مقامات ايران را شرح می دهد که پيش از انتخابات خرداد، در طی آن و پس از آن با اعزام نيروی شبه نظامی بسيج و سپاه پاسداران به سرکوب اعتراض های توده ئی در مخالفت با نتايج انتخابات پرداختند.
گزارش شامل شهادت هايی از افرادی است که در طی اعتراض ها بازداشت شده اند و بعضی از آنها پس از آن ناگزير از فرار از کشور گشته اند.
يکی از بازداشتيان پيشين می گويد او را در تمام مدت 58 روز در بازداشتگاه بدنام کهريزک در يک کانتينر حبس کرده بودن و تنها پس از 43 روز اجازه تماس با خانواده اش را به او دادند.
در طی بازجويی به او گفته شد که پسرش نيز بازداشت شده و در صورتی که خود او ,اقرار, نکند به پسرش تجاوز خواهد شد. سپس او را به قدری با باتوم کتک زدند تا از هوش رفت. به گفته او بيش از 70 بازداشتی ديگر در کانتينر در کنار او بوده اند.
يک بازداشتی پيشين ديگر، به نام علی خردنژاد، می گويد او امير جوادی فر، يک دانشجو، را با لباس های پاره و پيشانی خونين ديده است و بعدا مطلع شده که او در اثر شکنجه و اذيت و آزارهای ديگر در طی بازداشت کشته شده است. پس از آن بود که اين بازداشتی تصميم گرفت با وجود خطر مشاهداتش را بيان کند.
حسيبا حاج صحراوی گفت: ,مقامات بايد نشان دهند که دست از تعدی های انجام شده در تابستان گذشته برداشته اند. آنها اکنون بايد تضمين کنند که روش های برقراری نظم در اعتراض ها کاملا با موازين بين المللی اجرای قانون سازگار است و بسيج و ديگر نيروهای خشن را از خيابان ها بيرون ببرند.,
,تمام کسانی که دستگيريا بازداشت می شوند بايد از شکنجه يا ديگر اذيت و آزارها محفوظ بمانند، زندانيان عقيدتی بايد آزاد شوند و تمام کسانی که در محاکمه های ناعادلانه ـ شامل ,محاکمه های فرمايشی, که مضحکه ئی از عدالت بود ـ محکوم شده اند، يا بايد پرونده شان مورد بازنگری قرار گيرد يا آزاد شوند. تمام احکام اعدام بايد کاهش يابد و تمام کسانی که هنوز محاکمه نشده اند بايد از محاکمه های عادلانه برخوردار شوند.
سرکوب اعتراض ها ادامه داشته است. در طی سه هفته پيش از 16 آذر، روز ملی دانشجو در ايران، ده ها تن از فعالان بازداشت و عده¬ئی ديگر از تحصيل محروم شدند و در آن روز شرکت کنندگان در تظاهرات با باتوم و گاز اشک آور مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفتند و بيش از 200 نفر دستگير شدند.
تحقيقات بين المللی
سطح تحقيقات دولتی که تاکنون انجام شده، بيشتر به نظر می رسد به قصد پنهان کردن حقيقت باشد تا آشکار کردن آن.
مقامات ايرانی دو هيأت را برای تحقيقات در باره بحران پس از انتخابات از جمله رفتار با بازداشتيان تعيين کرده اند: يک کميسيون مجلس و يک هيأت سه نفره قضايی.
جزئيات کامل ماموريت و اختيارات اين دو هيأت اعلام نشده و يافته های هيأت مجلس نيز منتشرنشده است.
مانفرد نواک، گزارشگر ويژه سازمان ملل برای شکنجه وفيليپ آلستون، گزارشگر ويژه سازمان ملل برای اعدام های فراقضايي، فوری و خودسرانه درخواست سفر به ايران کرده اند و هنوز در انتظار جواب مقامات به سر می برند.
حسيبا حاج صحراوی گفت:,اين وظيفه مقامات است که به موارد گسترده نقض حقوق بشر درطی ناآرامی ها به روشی آشکار، شفاف و پاسخگويانه رسيدگی کنند.,
رقم رسمی کشته شده گان در خشونت های پس از انتخابات 36 نفر اعلام شده است. مخالفان رقم مربوطه را بيش از 70 نفر اعلام کرده اند.
پس از انتخابات، حداقل 4000 نفر در سراسر ايران دستگير شدند. در هنگام نگارش اين گزارش، حداقل 200 نفر در زندان باقی مانده اند و برخی از آنها پس از فروکش کردن ناآرامی اوليه دستگير شده اند.
پايان/
يادداشت برای سردبيران

با وجود درخواست های متعدد، از زمان کوتاهی پس از انقلاب سال 1357 تا کنون، مقامات ايرانی مانع ديدار عفو بين الملل از ايران برای تحقيق در باره نقض حقوق بشر در طی 30 سال گذشته شده اند. در حداقل پنج سال گذشته، سفارت ايران در لندن نيز بارها از ديدار يا نامه نگاری با عفو بين الملل سر باز زده است.
برای درخواست مصاحبه با يکی از اعضای گروه تهيه اين گزارش در عفو بين الملل لطفا با شماره تلفن 442074135566+ يا نشانی پست الکترونيکی press@amnesty.org تماس بگيريد.
سند عمومی
****************************************
برای اطلاعات بيشتر با دفتر مطبوعاتی عفو بين الملل در لندن، انگلستان تماس بگيريد: شماره تلفن 442074135566+ يا نشانی پست الکترونيکی press@amnesty.org

گزارش های موردی

مورد 1
ترانه موسوي، 28 ساله، در روز 7 تير به همراه بيش از 2000 نفر تظاهرکننده ديگر برای بزرگداشت کشته شده گان ناآرامی ها به مسجد قبا در شمال مرکزی تهران رفت.
در آن روز عفو بين الملل گزارش های مختلفی دريافت کرد حاکی از اين که نيروهای امنيتی خيابان های اطراف مسجد را بستند و ده ها نفر را دستگير و پس از بازجويی در محل آزاد کردند. در حدود 40 نفر گويا به بازداشتگاهی در خيابان پاسداران در نزديکی منتقل و در اتاق بزرگی بازداشت شدند. برخی از آنها مورد بازجويی قرار گرفتند.
گفته می شود که ترانه موسوي، مثل بسياری ديگر، پس از بازجويی آشفته و پريشان بود، گرچه معلوم نيست به او چه گفته شده است. سپس برخی از بازداشتيان را از آنجا احتمالا به زندان اوين و برخی ديگر را به يک کلانتری منتقل کردند. گويا ترانه موسوی در آنجا باقی ماند.
از اطلاعات گردآوری شده به وسيله عفو بين الملل چنين برمی آيد که او در حدود پنج ساعت پس از دستگيری ناپديد شده است. چند روز بعد، پدر و مادر او از طريق يک تلفن کننده ناشناس مطلع شدند که به او تجاوز شده و او پس از سعی به خودکشی به بيمارستان امام خمينی در کرج منتقل شده است.
پدر و مادر او در بيمارستان متوجه شدند که نام او در بيمارستان ثبت نشده است. به آنها گفته شد که يک پرستار شخصی با مشخصات ترانه موسوی را ديده است، اما او را در حال بيهوشی از آنجا برده اند.
بنا به گزارش های تاييد نشده، ترانه موسوی در روزهای بعد در زندان اوين مورد اذيت و آزار قرار گرفته، اما معلوم نيست که چه زمانی اين اتفاق افتاده است.
بنا به گزارش، يک مقام ناشناس هجده روز پس از دستگيری او به پدر و مادرش اطلاع داده که يک جنازه سوخته که مشخصاتش با مشخصات ترانه موسوی تشابه دارد در بيابان های بين کرج و قزوين پيدا شده است.
خانواده او که تحت تهديد قرار گرفته بودند تا در باره سرنوشت دخترشان علنا حرفی نزنند برای تحويل گرفتن جنازه به قزوين رفتند. در آن زمان، پدر و مادر او به شدت مضطرب بودند و هيچ حرفی نمی زدند، حتا نمی گفتند که او را در کجا دفن خواهند کرد.
در روز 26 تير، وبلاگ نگارها به مورد ترانه موسوی پرداختند و آن را با کميته پيگيری تعدی های پس از انتخابات تحت هدايت مهدی کروبی و مير حسين موسوی مطرح کردند. گمان می رود که مقامات زمانی که به زور اين کميته را در ماه سپتامبر تعطيل کردند، اسناد مربوط به ترانه موسوی را نيز ضبط کردند.

مورد 2
ابراهيم مهتري، 26 ساله، دانشجوی کامپيوتر است که قبلا از ادامه تحصيل محروم شده بود. او در ماه نوامبر از رنج و عذاب خود برای عفو بين الملل گفت.
مهتری در تاريخ 29 مرداد در جلوی دفتر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی دستگير شد. اسلحه¬ئی را به سوی او نشانه رفتند و او پس از شوک الکتريکی از حال رفت.
او می گويد او را به محلی در شرق تهران بردند که به يک اردوگاه نظامی می ماند. او را در سلولی به اندازه های تقريبی 3/1 در 2 متر تنها گذاشتند که در تابستان گرم تمام مدت چراغی در آن روشن بود. از نوشته های روی ديوار آشکار بود که عده زيادی به تازگی دستگير شده بودند.
او را منظما با چشمان بسته برای بازجويی می بردند. در آنجا او را به ,همکاری با شبکه های فيس بوک, و وبگاه های متعلق به مخالفان، اعتراض به نتيجه انتخابات و همکاری با سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی متهم کردند.
بازجويان مرتب در حال فيلم برداری از او می خواستند که ,اعترافات, خود را بنويسد و گاهی نيز دوربين را خاموش می کردند و به شکنجه او مشغول می شدند.
او می گويد: ,آنها بارها به صورتم می زندند؛ زير چشمانم، روی گردنم و سرم را با سيگار سوزاندند. مرا از سر تا پا از جمله بازوان و پاها مورد ضرب و شتم قرار دادند. مرا تهديد به اعدام و تحقيرم کردند...,
او شرح داد که چطور در اثر يک ضربه مشت به دهانش يکی از دندان هايش شکسته و شکنجه گران يک شيئی باريک را در سوراخ های بينی و مقعد او فرو کرده اند. سرانجام او ,اعترافاتی, را که آنها می گفتند امضا کرد. تنها در روز آخر بازداشت، در حالی که به زحمت به هوش بود، به او اجازه دادند با پزشک ديدار کند.
ابراهيم مهتری پنج روز پس از بازداشت آزاد شد. او را با اتومبيل به خيابانی بردند و در حال خونريزی و نيمه بيهوش بيرون انداختند. معاينه در پزشکی قانونی که در حالی انجام شد که روشن نبود او کيست، ادعای او در مورد شکنجه را تاييد و مستدل کرد. در اين معاينه معلوم شد که در جاهای مختلف بدن او، از جمله در اطراف مقعدش، کبودی و سياه شدگي، سائيدگی و سوختگی وجود دارد.
اما به محض اين که مشخص شد که جراحت های او در اثر شکنجه به وسيله ماموران دولتی به وجود آمده و نه در پی آدم ربايی به وسيله جنايتکاران، تمام اسناد و مدارک ناپديد شد، به استثنای کپی گزارش پزشکی که ابراهيم مهتری توانسته بود کپی کند و پيوست اين گزارش است.
مقامات از تحقيق در باره ادعاهای ابراهيم مهتری سر باز زده اند و به او و خانواده اش گفته اند که در صورتی که درباره شکنجه هايش چيزی بگويند عواقب شديدی در انتظارشان خواهد بود.
مورد 3
عفو بين الملل از طريق فعالان حقوق بشر در ايران، گروهی که در باره نقض حقوق بشر در ايران گزارش می دهد، از يک مورد ديگر شکنجه مطلع شده است.
يک بازداشتی ناشناس در باره تعدی به او در بازداشتگاه کهريزک سخن می گويد. او را 58 روز در کانتينری در آنجا نگه داشته اند و تنها در روز چهل و سوم به او گفته اند در کجاست و اجازه داده اند با خانواده اش تماس بگيرد.
,به ما دستبند و چشم بند زدند و با کاميون به محلی ناشناس بردند... ما را به زيرزمين بردند... وقتی که چشم بندم را برداشتند، فهميدم که در داخل يک کانتينر هستم. يک چراغ 100 وات و يک مجرای هوا برای ورود هوا در آنجا بود. در داخل کانتينر 75 نفر بوديم.
,در يکی از جلسات بازجويي، فيلمی از پسرم در خيابان های تهران نشانم دادند. بازجويم گفت که پسرم را بازداشت کرده اند و اگر من اعتراف نکنم به او تجاوز خواهند کرد. پس از تماشای فيلم اختيارم را از دست دادم و شروع کردم به فرياد کشيدن. به آنها التماس کردم به پسرم کاری نداشته باشند. به قدری مرا با باتوم زدند که از هوش رفتم و مرا به کانتينر برگرداندند.,
پايان

برگرفته از سایت روشنگری

هیچ نظری موجود نیست: