۱۳۸۸ آذر ۱۸, چهارشنبه

بیانیه چند تشکل کارگری درحمایت ازهمرزمان خود

رژیم سرمایه دﺩاری جمهوری اسلامی برای برون رفت از بحران خویش چارهﺍﻯ جز تشدید سرکوب و پایمال کردن ابتدائی ترین حقوق کارگران نمی بیند. روزی نیست که فریاد کارگران ازاخراج و تبعیض وعدم دریافت حقوق خود که در بسیاری موارد 13 الی 15 ماه به درازا کشیده است، به گوش نرسد. هرروز برتعداد اعتصابات کارگری افزوده می گردد و مبارزه برای کسب نان و ایجاد تشکل مستقل کارگری که بتواند ازحقوق حقۀ کارگران دفاع نماید، گسترش می یابد. جنبش کارگری ایران برای کسب منافع فوری خود، از جمله خواستﻫﺎﻯ فوق و کسب منافع آتی یعنی تأثیر گذاری در روند تکامل اجتماعی در جهت منافع طبقاتی خود، راهی جز اتحاد و همبستگی و تشکیلات ندارد. بی دلیل نیست که رژیم استبدادی و ضد کارگری جمهوری اسلامی از تشکیلات مستقل سندیکائی مثل جن از بسم الله می ترسد و چنین سبعانه با فعالین کارگری در این عرصه برخورد می کند.
اخراج و پرونده سازی و دادگاهی کردن و محکوم کردن آنها به زندان و شلاق و شکنجه و پایمال کردن همۀ قوانین بین المللی هم چون منشور جهانی حقوق سندیکائی و مقاوله نامهﻫﺎﻯ سازمان بین المللی کار که خود امضاء کنندۀ آن بوده است، همه و همه نشاندهندۀ میزان وحشت و هراس جمهوری اسلامی از سندیکاها و اتحادیهﻫﺎﻯ مستقل و واقعی کارگری است.
جمهوری اسلامی در بیست سالۀ اخیر با در پیش گرفتن سیاستﻫﺎﻯ ورشکستۀ نئولیبرالیستی و رهنمودهای مخرب صندوق بین المللی پول و بانک جهانی با مقررات زدائی در جهت حفظ امنیت سرمایه و علیۀ امنیت شغلی کارگران و زحمتکشان شرایطی را ایجاد کرده است که بیش از هشتاد در صد کارگران به بهانۀ کار در کارگاهﻫﺎﻯ کمتر از ده نفر و قراردادهای موقت از شمول قانون کار خارج هستند؛ و بیست در صد بقیه را هم با اضافه کردن بند "ز" به مادۀ 21 قانون کار (شرایط خاتمۀ کار)، تحت عنوان "کاهش تولید و تغییرات ساختاری در اثر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و لزوم تغییرات گسترده در فن آوری"، در وضعیتی قرار داده است که کارفرما هر وقت اراده کرد می تواند اخراج کند.
حذف تعرفۀ گمرکی و سیل گستردۀ واردات و ایجاد تسهیلات بانکی به نفع سرمایهﺩاری بزرگ تجاری، تولید داخلی و صنایع را به رکود و فروپاشی و ورشکستگی کشانده است. روندی که با ورشکستگی صنایع نساجی و شکر و چای و صنایع غذائی شروع شد، می رود که دامن بقیۀ صنایع را بگیرد. جمهوری اسلامی که با اتخاذ سیاست عدم حمایت از تولید داخلی، صنایع و کشاورزی را با بحران روبرو کرده و زندگی و امنیت شغلی کارگران را به مخاطره انداخته است، معضل بخش تولید و صنعت را قوانین حمایتی از کارگران و افزایش دستمزد کارگران معرفی می کند و راه برون رفت از بحران را لغو قراردادهای دسته جمعی و دائمی و حذف بیمهﻫﺎﻯ اجباری و بازنشستگی می داند.
اکنون نه تنها هیچ امیدی برای بهبود شرایط معیشتی کارگران بچشم نمی خورد، بلکه با سیاست هدفمند کردن یارانهﻫﺎ توسط رژیم سرمایهﺩاری اسلامی، اوضاع اقتصادی کارگران هنوزهم وخیم تر خواهد گشت.
در شرایط بحرانی فعلی و تهاجم سرمایه برای پایمال کردن حقوق کارگران حمایت و همبستگی روشنفکران و دانشجویان و سایر اقشارزحمتکش جامعه از پیکارکارگران برای ایجاد سندیکاها و اتحادیهﻫﺎﻯ مستقل و واقعی کارگری و خواست آزادی فوری رهبران کارگری و همۀ دربندان سیاسی امری مبرم و نیازجنبش کارگری است. اخیراً تعدادی از فعالین و تشکلات کارگری با انتشار بیانیۀ مشترکی همدردی و حمایت خود را از همرزمان خود اعلام داشته و همگان را به حمایت از مبارزۀ کارگران برای تشکیل اتحادیهﻫﺎﻯ مستقل کارگری و آزادی فعالین کارگری از زندان دعوت نمودهﺍند. در زیر بخشی از این بیانیه که با امضای كميتۀ هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكلﻫﺎﻯ مستقل كارگری، كميتۀ پيگيري ايجاد تشكلﻫﺎﻯ آزاد كارگران، هیئت بازگشائی سنديكای كارگران نقاش و تزئينات ساختمان، جمعي از فعالین كارگری و کارگران فلزکار مکانیک اتتشاریافته است، از نظر خوانندگان عزیز می گذرد.

جنبش کارگری با تهدید و ارعاب از ادامۀ مبارزه باز نخواهد ماند

كارگران و مردم آزاديخواه و مبارز !

«............آری از نظر ما کارگران، مجرمان واقعی و مروجان تشویش اذهان عمومی و برهم زنندگان امنیت جامعه آنﻫﺎئی هستند که با حذف یارانهﻫﺎﻯ کالاهای اساسی مثل نان و آب و برق و تلفن و سوخت و تحمیل فشار مضاعف به مردم کارگر و مزد بگیر، در واقع این طبقه را بیش از پیش به بی حقوقی کامل و فقر مطلق و افلاس می کشانند و بالکل از هستی ساقط می کنند. نه کارگران و فعالینی هم چون منصور اسانلو و ابراهیم مددی و علی نجاتی و فریدون نیکو فرد و جلیل احمدی و قربان علی پور و محمد حیدری مهر و محمد اشرفی و بسیاری دیگر که به دلایل واهی تشویش اذهان عمومی و اقدام علیۀ امنیت ملی !!!! و خزعبلاتی از این نوع و در واقع به خاطر دفاع از حقوق کارگران و پیگیری مطالبات اقتصادی و سیاسی این طبقه از جمله ایجاد تشکلﻫﺎﻯ مستقل کارگری، شرکت در مراسم روز جهانی کارگر و اعتراض به بی حقوقی کارگران و مردم به جان آمده، به زندان می افتند و مجبور می شوند که مدتﻫﺎ از وقت و زندگی خود را در زندانﻫﺎﻯ متعدد سرمایه، تحت انواع فشارها و تضییقات سپری کنند. آری این کارگران به این خاطر در زندان به سر می برند که از حقوق انسانی و طبقاتی خویش دفاع می کنند و سود جوئی و استثمار بی حد و حصر کارگران، از جانب سرمایهﺩاران را به چالش می کشند .
ما ضمن درخواست آزادی فوري و بدون قيد و شرط همۀ زندانيان سياسی، به ویژه كارگران زنداني و توقف کامل تهدید و ارعاب کارگران و فعالین این طبقه و احضارهای مکرر و پی در پی آنان، يك بار ديگر بر مطالبات قطعنامۀ اول ماه مه سال 88، پافشاري نموده و ضمن دعوت از همۀ كارگران براي ايجاد تشكلﻫﺎﻯ مستقل و تودهﺍﻯ کارگری به عنوان اساسی ترین راه دستيابي به مطالبات بر حق و طبقاتی خویش از همۀ كارگران و انسانﻫﺎﻯ آزادي خواه و عدالت طلب جامعه تقاضا داریم که به هر شكل ممكن، صدای اعتراض خود را نسبت به اعمال شيوهﻫﺎﻯ ضد كارگري و ضد انساني صاحبان سرمایه بلند نموده و در دفاع از حقوق کارگران و پیگیری حقوق و مطالبات این طبقه از جمله اعتراض به احضارهای مکرر کارگران و آزادي زندانيان سیاسی، از هيچ كوششی دریغ نورزند .»
اتحاد، تشكل، ‌آگاهي و مبارزه رمز پيروزی ماست

هیچ نظری موجود نیست: