۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

ایران بهشت تجار و مافیای حاکم
و
جهنم کارگران

طرح "تحول اقتصادی" که نابودی تولید صنعتی و کشاورزی داخلی و حذف طبقۀ کارگر صنعتی را تحت عنوان شوک تراپی دنبال می کند، هدفمندانه در خدمت بورژوازی بزرگ تجاری و باندهای مافیائی حاکم و ایجاد جهنمی واقعی برای کارگران است.

محمد رضا خباز، مخبر اقتصادی مجلس از توقف حدود 40 در صد از کارخانهﻫﺎﻯ کشور خبر می دهد. وی پس از دیدار از شهرک صنعتی فلاورجان اصفهان: " می گوید وقتی پای صحبت صنعت گران و سرمایه گذاران بخشﻫﺎﻯ تولیدی و صنعتی نشستیم، تعجب کردیم از این همه درد دل که اینها داشتند. البته همه جای کشور تقریباً همین طور است. شهرک صنعتی طوس در مشهد و شهرک صنعتی البرز در تهران و بسیاری جاهای دیگر نیز وضعیت مشابهی دارند. نزدیک به 40 در صد از کارخانهﻫﺎ کار نمی کنند و دسته دسته کارگران را بیکار می کنند."
خبرگزاری ایلنا از رکود رو به ورشکستگی 600 واحد تولیدی معدنی گزارش می دهد و می نویسد صنعت روی و سرب در بدترین شرایط و سخت ترین روزهایش به سر می برد. این خبر گزاری در گزارشی دیگر می نویسد از 26 رشتۀ صنعتی، 16 رشته در حال رکود و ورشکستگی است. در حال حاضر صنایع حوزۀ نساجی، پوشاک، کفش، فولاد، قند و شکر، سیمان، سیم و کابل، لاستیک، پلاستیک، سرب و روی، لوله و پروفیل، لوازم خانگی و صنایع پائین دستی پتروشیمی با یک سوم ظرفیت خود کار می کنند. بیش از 6700 واحد صنعتی با بدهی 2500 میلیارد تومان به نظام بانکی کشور وجود دارد و حدود 1400 واحد بزرگ صنعتی نیمه تعطیل وجود دارد.
در بخش کشاورزی روند نابودی شالیزارهای برنج، مزارع چای و نیشکر و چغندر قند و باغﻫﺎﻯ میوه روز به روز کامل تر و به لیست آن اضافه می شود.
حذف و کاهش تعرفهﻫﺎﻯ گمرکی و سیل واردات کالاهای بنجل مصرفی از چین و کره، بنگلادش و پاکستان، تایوان و ویتنام، اندونزی و مالزی و ترکیه که در شرایط فعلی باعث رکود و ورشکستگی در بخشﻫﺎئی از رشتهﻫﺎﻯ صنعتی و کشاورزی شده است با حذف یارانهﻫﺎ می رود که به ورشکستگی کامل تولیدات صنعتی و کشاورزی داخلی ختم شود و از این طریق ضرباتی جدی از نظر کمی و کیفی به طبقۀ کارگر وارد آورد.
فقدان امنیت شغلی، اخراجﻫﺎ، عدم پرداخت به موقع حقوق و دستمزدها، بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری، فقر و گرسنگی و بی خانمانی، از هم پاشیدگی کانون خانوادهﻫﺎ، روانپریشی، خودکشی، قتل و صدها معضل اجتماعی دیگر و در یک کلام ایجاد جهنمی برای کارگران پیامدهای برنامهﻫﺎﻯ اقتصادی جمهوری اسلامی و از جمله کابینۀ "مهرورز" و"عدالتخواه" احمدی نژاد و طرح "تحول اقتصادی" اواست.
بنا به گزارش ایلنا بیکاری در سال جاری نسبت به سال گذشته افزایش سی درصدی داشته است. این خبرگزاری می افزاید کارگران دسته دسته اخراج می شوند و برخی از مسئولان این وضع را طبیعی می دانند.
حسن صادقی رئیس اتحادیۀ پیشکسوتان می گوید: "هیچ تضمینی برای امنیت شغلی وجود ندارد. 67 در صد نیروهای شاغل کشور در قالب قراردادهای موقت کار می کنند".
در ماه گذشته شهرداری کرج به بهانۀ کاهش هزینهﻫﺎﻯ جاری هزار نفر از کارگران را اخراج کرد. شرکت خودرو سازی کروز پانزده نفر از کارگران خود را که بیش از پنج سال سابقۀ کار داشتند اخراج کرد.صد و هفتاد نفر از کارگران معدن زغال سنگ داربید، خون و حتکن که بعضی از آنها 18 سال سابقۀ کار داشتند، اخراج شدند.
اولیا علی بیگی نایب رئیس شوراهای اسلامی کار در گفتگو با خبرنگار ایلنا می گوید: "شعار عدالت محوری، مهرورزی و کمک به خلق خدا شامل کارگران به ویژه کارگران تحت پوشش پیمانکاریﻫﺎ نشده و نمی شود. این که قانون در حق کارگر اجرا نمی شود و قبل از آغاز به کار مجبور می شود تسویه حسابش را امضاء کند، مبلغ 150 هزار تومان حقوق می گیرد و رسید 300 هزار تومانی را امضاء می کند، باید 8 ساعت در روز کار کند اما 12 ساعت کار می کنند و دهﻫﺎ مورد دیگر که همگی حکایت از قانون شکنی دارد آیا خواستهﺍﻯ نامشروع است که دولت عدالت خواه به آن توجه نمی کند".
طی یک ماهۀ اخیر هزاران نفر از کارگران شرکتﻫﺎﻯ مختلف از جمله کارگران کارخانه فرنخ و مه نخ قزوین، کارگران شرکت صنایع اراک، کارگران شرکت مخابرات راه دور در شیراز به طرق مختلف از جمله بستن جاده و اجتماع در مقابل استانداری و فرمانداری و غیره به عدم پرداخت حقوق و مطالبات اعتراض کردند.
به گزارش پایگاه خبری سفیر: کارگران شرکت مخابرات راه دور 18 روز متوالی در مقابل استانداری فارس تجمع کرده و به عدم دریافت 11 ماه حقوق خود اعتراض می کنند و 500 نفر از آنها به همراه خانوادهﻫﺎﻯ خود با پلاکاردهای "از خواب غفلت بیدار شوید صنعت فارس در خطر است"، "نان در سفره نداریم" در ورزشگاه حافظیه، محل سخنرانی محمود احمدی نژاد تجمع کردند.
حسن صادقی رئیس اتحادیۀ پیشکسوتان در نامهﺍﻯ به رئیس جمهور می نویسد: "تاکنون شعار عدالت عملاً معکوس عمل کرده و تورم و رشد قیمتﻫﺎ به اغنیاء کمک کرده است. امروز کارگران با حقوق 263 هزار تومان باید هزینۀ زندگی را تأمین کنند. در چنین وضعیتی که متوسط هزینۀ خانوار بیش از دو برابر این رقم بر اساس آمارهای موجود است چگونه می توان انتظار داشت که یک زندگی شرافتمندانه امکان پذیر باشد. هزینهﻫﺎﻯ مسکن، درمان، آموزش،خوراک و پوشاک بر اساس سیاستﻫﺎﻯ اعمال شده توسط دولت جنابعالی، آن چنان فشار را بر طبقات ضعیف و مزد بگیر افزایش داده که امروز سلامت روحی و جسمی خانوادهﻫﺎ دچار تهدید شده است و از همه مهم تر آن که امید به بهبود وضعیت در آینده هم بر اساس سوابق تاریخی متصور نیست".
تهدید و اخراج، بازداشت و زندانی،توطئه و تلاش به منظور تفرقه در رابطه با فعالین تشکلﻫﺎﻯ مستقل کارگری ادامه دارد. در تاریخ 13 آذر ماه 14 نفر از فعالین کارگری در سنندج بازداشت می شوند و برای آنها تا تشکیل دادگاه وثیقهﻫﺎﻯ صد میلیون تومانی صادر کرده اند.
خانوادۀ کارگران زندانی هفت تپه که از قاضی پرونده، تقاضای مرخصی برای همسرانشان را نموده بودند با تلاش قاضی در جهت تفرقه بین کارگران زندانی و خانوادۀ آنها مواجه می شوند. قاضی پرونده به آنها می گوید به دلیل این که رئیس هیئت مدیرۀ سندیکا آقای علی نجاتی از گروهﻫﺎﻯ معاند جمهوری اسلامی درخواست کمک مالی نموده است تا آخرین روز حکم با مرخصی همسرانتان موافقت نخواهم کرد .
رضا رخشان سخنگوی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در این مورد می گوید: "در درون شرکت آقایان اجازۀ جمع آوری کمک نمی دهند کما این که بنده را چند روز پیش به حراست شرکت احضار کردند و به من هشدار دادند که حق جمع آوری کمکﻫﺎﻯ مالی را نداریم. در بیرون شرکت هم اگر کمکی از هم طبقهﺍﻯﻫﺎ و کارگران داخل کشور صورت گیرد باز هم دستاویزی می شود برای آقایان که شما از معاندین و گروهﻫﺎﻯ مخالف نظام پول جمع آوری می کنید". او با اشاره به تفرقه افکنیﻫﺎﻯ قاضی پرونده اضافه می کند: "تا آنجا که من می دانم دوست عزیزمان آقای نجاتی به نیت خیر و انسان دوستانه و به نیت کمک به کارگران زندانی این شماره حساب را داده بود".
رضا رخشان در مورد قراردادهای سفید امضاء و هدفمند کردن یارانهﻫﺎ می گوید: "متأسفانه صدای مشترک ما کارگران در جامعه به خاطر عدم وجود تشکلﻫﺎﻯ مستقل و پراکندگی در میان کارگران، در هیچ جا شنیده نمی شود؛ نه فقط در بحث قراردادهای سفید امضاء، ما دیدیم که در بحث "هدفمند کردن یارانهﻫﺎ" هم عمده ترین فشارها بر گردۀ کارگران می آید ولی متأسفانه نقش کارگران هیچ انگاشته می شد. در مورد تغییر قانون کار هم دارند آن را به ضرر کارگران تصویب می کنند و باز هم نقش کارگران به عنوان یکی از طرفﻫﺎﻯ این قضیه هیچ انگاشته شده است. باید با ایجاد تشکلﻫﺎﻯ کارگری به آن نقطه برسیم که صدای کارگران به اندازهﺍﻯ بلند شود که هیچ کس نتواند آن را نادیده بگیرد".
در تائید بیان رضا رخشان تنها با مبارزهﺍﻯ متشکل و پیگیر و سازمان یافته است که می توان رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی نمود و برخی از مطالبات صنفی را از حلقوم این آدمخوران بیرون کشید. اما راه نجات نهائی کارگران شریف ایران از جهنم فقر و بیکاری و گرانی و فلاکت موجود، حزبیت و برانداختن نظام سرمایهﺪاری جمهوری اسلامی و استقرار یک نظام سوسیالیستی است. راهی جز این راه برای برون رفت از بحران اقتصادی متصور نیست.
برگرفته از توفان الکترونیک ارگان حزب کار ایران ( توفان ) شماره 42 دیماه 1378

هیچ نظری موجود نیست: