۱۳۹۳ تیر ۱۵, یکشنبه

توفان شماره 172 ارگان مرکزی حزب کارایران  تیر ماه 1393 منتشر شد. دراین شماره مطالب زیر را می خوانید:

 
نئولیبرالهای سلطنتی هوادار طبقه کارگر نیستند، دشمنان طبقه کارگر ومردم ایران هستند.درحاشیه جمع آوری کمک مالی برای کارگران ایران
پیرامون قرارداد «تجارت آزاد» میان امپریالیستهای آمریکاواروپا وپی آمدهای آن
جنگ مذهبی درعراق توطئه ای امپریالیستی
تحریف تاریخ وصحنه  سازی تبلیغاتی امپریالیست فرانسه ،به بهانه 70 سالگی گشایش جبهه دوم درجنگ جهانی دوم
بیاد رفیق دکترحسین نوروزی که گل نسرین را به ما تقدیم کرد

توفان الکترونیکی
نشریه الکترونیکی حزب کارایران
شماره96                                                                 تیر ماه 1393 ژوئیه 2014
 
toufan@toufan.org       www.toufan.org

 

صف دوستان و دشمنان طبقه کارگر

درحاشیه نامه سه کارگر مبارز زندانی به منصور اسانلو

 
***

یک نبردغرورآفرین

درحاشیه مسابقه فوتبال ایران وآرژانتین وشادمانی مردم


***

اکثریت مردم به سیاست اقتصادی نئولیبرالی نه گفتند

درحاشیه انتخابات پارلمانی اتحادیه اروپا

 

***

 

کشتار"هدفمند" با هواپیماهای بی سرنشین

درافغانستان
 

***

(اطلاعیه حزب کارایران (توفان

جان رضا شهابی در خطر است، برای آزادی وی

 و دیگر کارگران زندانی بکوشیم

***

"توافقنامه بین حماس و الفتح" ودسیسه های رژیمی اشغالگرصهیونیستی

***

اطلاعیه مشترک حزب کمونیست انقلابی ساحل عاج(پی سی ار سی)

 و حزب کمونیست بنین(پی سی بی)

***

یاد داشتهای کوتاه سیاسی روز

***

به یاد رفیق کاک عبدالله حسن زاده

***

اعتصاب غذای 9 زندانی سیاسی در همبستگی با رضا شهابی

***

اعتصاب کارگران معدن بافق

***

مفسدان روحانی درقدرت ومبارزه با آفتابه دزدها!

 

2                                                        توفان الکترونیکی شماره 96                                                  تیر ماه 1393

صف دوستان و دشمنان طبقه کارگر

                                                     درحاشیه نامه سه کارگر مبارز زندانی به منصور اسانلو

برنامه تلویزیونی اخیر منصور اسانلو دررابطه با جمع آوری کمک مالی به  کارگران زندانی وخانواده های آنها   سروصدای زیادی به راه انداخته است.رهبر سابق سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد که روزی به خاطر مبارزاتش در دفاع از حقوق کارگران محبوب کارگران ومردم ایران بود امروز با شکستن صف دوستان ودشمنان قسم خورده طبقه کارگر وعموم مردم تحت ستم ایران درقالب مبارزه برای" گذار از دیکتاتوری فاشیستی مذهبی  به جامعه آزاد ودمکراتیک" ومناظره وگفتگوبا رضا پهلوی..... مورد انتقاد شدید همان نیروهها وسازمانهایی قرارگرفت که تا دیروز ازمبارزاتش حمایت میکردند وفریادوی را که درزیرشکنجه های وحشیانه جمهوری اسلامی مقاومت میکردبه گوش جهانیان ومردم مترقی میرساندند وازهیچ کوششی برای آزادی وی دریغ نمی نمودند.

 حزب کارایران(توفان) نیز درحد توان وامکانات خود ودرارتباط با احزاب وسازمانهای مارکسیست لنینیست جهانی متشکل در" کنفرانس بین المللی احزاب م ل" بارها با صدور فراخوان از رفقای  احزاب برادر خواست تا با اعتراض به سفارتخانه های جمهوری اسلامی خواهان آزادی فوری وبی قید و شرط منصور اسانلووهمه زندانیان سیاسی گردند. سخن بر سر حمایت نیروهای انقلابی وترقی خواه از اسانلوست ونه دشمنان ومنحرفان سیاسی که کوچکترین وقعی به مبارزه سندیکایی وحقوق صنفی کارگران نمی گذارند وتفاوتی بین ماهیت ووظایف یک حزب سیاسی واتحادیبه کارگری قائل نیستند وبه خرابکاری ومشوب افکار مشغولند.

حزب ما بارها تحلیل کرده است که سندیکای کارگری تشکلی صنفی و طبقاتی است که اصلی ترین وظیفۀ آن دفاع از حقوق صنفی و اجتماعی  کارگران است . البته این به آن معنا نیست که سندیکا از مسائل سیاسی کاملا ً بر کنار است. در دنیای امروز و بویژه در کشور استبداد زدۀ ایران هیچ سازمان صنفی نمی تواند از منافع صنفی خود دفاع کند،مگر آنکه با یک سلسله سدها و موانع گوناگون حاکمیت استبدادی از طرفی و مداخله گریهای امپریالیستی در عرصه های مختلف اقتصادی و سیاسی روبرو گردد و در برابر آنها موضع صریح و قاطع اتخاذ نماید. پروسۀ تدوین قانون کار و تصویب و تغییرات دائمی آن را در طی 34 ساله بعد از انقلاب در نظر بگیرید تا تاثیرات عمیق مواضع ارتجاعی سیاسی باندهای مافیائی وجناحهای مختلف حاکمیت استبدادی از طرفی و تاثیرات سیاستهای نئولیبرالیستی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول  و همچنین تاثیر تحریمهای کشورهای امپریالیستی و تهدیدات نظامی آنها را در این رابطه برایتان تداعی کند. فقط در همین رابطه مشخص هزاران نفر از فعالین جنبش کارگری و کارگران پیشرو با اتهامات سیاسی و نه صنفی اخراج و زندانی و شکنجه و دهها نفر اعدام شدند و زندگی میلیونها کارگر و خانواده آنها تحت تاثیر این قوانین که ظاهرا به روابط کار می پردازد و صنفی است ، قرار گرفت.

امروز مردم کوچه و خیابان به تجربه دریافته اند که تحولات سیاسی و اقتصادی و بحران و جنگ در گوشه و کنار جهان و منطقه، دروضعیت معیشتی آنها تاثیر گذار است.سیاستمداران و اقتصادانان نئولیبرالیست حکومتی و اپوزیسیون ارتجاعی و نوکر امپریالیستها، خصوصی سازی هرچه بیشتر ثروتهای اجتماعی و برداشتن تعرفه های گمرکی و حذف سوبسیدها و عدم حمایت از جنبش های استقلال طلبانه و تسلیم بی قید و شرط شدن به زور گوئی ها و اجحافات امپریالیستها را راه نجات از وضعیت بحرانی اقتصادی و سیاسی معرفی می کنند ، در صورتی که یکی از عوامل اصلی بحران اقتصادی فعلی بخصوص در رابطه با ورشکستگی صنایع و کشاورزی و گسترش بیکاری و فقر و وضعیت دهشتناک معیشتی طبقه کارگر و زحمتکشان همین سیاستهای نئولیبرالیستی است که طی 24 ساله گذشته بطور پیگیر دنبال شده است. یا در مورد تحریمها ی اقتصادی و نفتی و بانکی کشورهای امپریالیستی و تاثیر آن، اپوزیسیون دست راستی و امپریالیستها چنین تبلیغ  می کنند که علت این تحریمها ی اقتصادی و تهدیدات نظامی و تاثیرات آن در زندگی مردم نه ناشی از ماهیت امپریالیسم و سیاستهای راهبردی آنها در منطقه ، بلکه ناشی از سیاستهای بنیادگرائی اسلامی و یا تقابل میلیتاریسم و اسلام سیاسی است و چنین تبلیغ می کنند که اگر حاکمیت ایران، اسلامی و ارتجاعی نبود و یا مسئله پرونده هسته ای نداشت و یا مداخلات جمهوری اسلامی در سایر کشورها نبود مشکل تحریمها و تهدیدات نظامی را نداشتیم ؛ ولی واقعیت این است که نه بنیاد گرائی اسلامی و نه مسئله هسته ای و نه دخالتهای جمهوری اسلامی عامل این تحریمها و تهدیدات نیست بلکه عامل اصلی، سیاست راهبردی " خاورمیانه بزرگ " امپریالیسم آمریکا در منطقه است. چرا که رژیمهای عربستان سعودی و شیخک های جنوب خلیج فارس به مراتب فناتیک تر و مرتجع تر از جمهوری اسلامی هستند و هیچ مشکلی هم با امپریالیستها ندارند و یا اینکه رژیم سکولار صدام حسین و بشار اسد که بنیادگرا نبودند چرا مورد تهاجم و مداخله گری قرار گرفتند. قذافی تمام تاسیسات هسته ای خود را نابود کرد و همه شرایط آنها را پذیرفت اما باز هم مورد تهاجم و اشغال قرار گرفت. امپریالیستها چرا با مداخلات عربستان و قطر و

 

     3                                                       توفان الکترونیکی شماره 96                                                  تیر ماه 1393

آدمخوران مزدور آنها در عراق و سوریه و لیبی مشکلی ندارند ؟ بنابراین  می بینیم همۀ این حقایق نشاندهنده این است که اقداماتی که در راستای منافع امپریالیستها یا مخالف با منافع آنهاست،  تعیین کننده سیاست آنها در قبال کشورهای منطقه است.

مشخص کردن صف دوستان و دشمنان طبقه کارگر در عرصه داخلی و خارجی و مواضع روشن داشتن در این عرصه به پیشروی وتحکیم و تقویت صفوف جنبش کارگری کمک می کند. آقای اسانلومتاسفانه با  بینشی غیر علمی واحساسی و سیاست همه باهم  وشعار گذار از دیکتاتوری مذهبی به جامعه سکولار و دمکراتیک که همان شعار رضا پهلوی و سازمان مجاهدین ضد خلق است از وظایف ملی وطبقاتی خود عدول کرده  و با مخدوش کردن صف دوستان ودشمنان مردم، صف انقلاب و ضد انقلاب، صف ملی وضد ملی، در چشم کارگران ومردم ایران که بیش ازهرزمان نیاز به آگاهی وهوشیاری درمورد دشمنان طبقاتی وملی و مارهای خوش خط وخال  دارند، خاک می پاشد .غافل ازاینکه همه جریاناتی که در عرصه داخلی و خارجی مخالف جمهوری اسلامی هستند ، دوستان طبقه کارگر و زحمتکشان ایران نمی باشند. طبقه کارگر ایران باید بداند نئولیبرالیستهای سبز پوش طرد شده ازحاکمیت ، سلطنت طلبان و مجاهدان ضد خلق جاسوس و جیش العدل و الاهواز و پژاک و سایر تجزیه طلبان عامل امپریالیسم ، دشمنان خلقها و طبقه کارگر ایران هستند و منافع طبقه کارگر نه تنها هیچ سنخیتی با آنها ندارد، بلکه دقیقاً در تقابل با آن قرار دارد .اوضاع  داخلی ایران و اوضاع پرتنش منطقه که امپریالیستها بویژه امپریالیست آمریکا مسبب این ویرانیها وجنگهای خونین است وظیفه نیروهای آگاه اجتماعی را دوچندان میکند که هوشیارانه عمل نمایندو فریب شعارحقوق بشرخواهی  دشمنان طبقاتی وملی مان را نخورند. نامه سه کارگر مبارز زندانی رضا شهابی، محم جراحی و شاهرخ زمانی که تحت نام، "منصور هنوز دیر نشده از صف کارگران جدا نشو!" نه  ازسر حب وبغض شخصی، بل ازسر صمیمیت، احساس مسئولیت وآگاهی ومرزبندی روشن با دشمنان کارگران ایران است. حزب ما با تایید مواضع سیاسی این کارگران دربند، عین نامه را به چاپ میرساند به این امید که این انتقاد دلسوزانه و سازنده مورد توجه آقای منصور اسانلو قرار گیرد.                                                                               ****

منصور، هنوز دیر نشده، از صف کارگران جدا نشو!!!

با خبر شدیم در یک برنامه تلویزیونی که گفته می شود صاحبان آن مرتبط به تشکیلات پهلوی هستند، مبلغ قابل توجهی کمک مالی به اسانلو واگذار شده است تا ایشان در میان فعالین کارگری تقسیم کنند. ما که به خوبی می دانیم حتی یک ریال از این پول ها نتیجۀ دست رنج صاحبان آن ها نبوده، بلکه برعکس، نتیجۀ استثمار امثال ما کارگران است، بسیار ناراحت کننده است که چرا منصور اسانلو نه تنها از دریافت آن امتناع نکرد بلکه با شوق زدگی جملاتی در وصف آشتی طبقاتی بیان کرد. از نظر ما این می تواند به معنی پروسۀ سازش با دشمنان طبقاتی کارگران باشد، مراحل قبلی آن را عمدتا به صورت اتخاذ تاکتیک ها و روش های فعالیت و برنامه ای و همچنین نظرات سیاسی منعکس می کرد، اما اکنون با نشستن پشت میز آشتی طبقاتی و دریافت مبالغی که معنایی به جز تثبیت این آشتی طبقاتی ندارد، می رود تا نقطۀ پایانی بر پروسۀ سازش طبقاتی را، نمایان کند. ما کارگران زندانی علیرغم عدم دسترسی به منبع درآمد، صد بار ترجیح می دهیم وضعیت نابسامان مالی خود و خانوادۀ خود را تحمل کنیم، اما از پذیرش چنین پول های که آلوده به خون کارگران است و برای منحرف کردن مبارزات جنبش کارگری و تفرقه افکنی میان کارگران خرج می شود  امتناع می کنیم.

ما وقتی که از جنبش مستقل کارگری حرف می زنیم به این معنی است که نه تنها می خواهیم استقلال را در سیاست کارگری و تشکیلات کارگری حفظ کنیم، بلکه به خصوص می خواهیم از نظر مالی مستقل و متکی به هم طبقه ای های خود باشیم. ما می دانیم سرمایه داران میلیارد ها ، میلیارد تومان از استثمار کارگران سود به جیب می زنند،و در پروسه چنین سازش های بخش بسیار نا چیزی از آن را با برنامه ریزی دقیق برای تفرقه اندازی و گسترش پراکندگی میان کارگران و فعالین کارگری هزینه می کنند و از طریق این پول های آلوده کارگران را تابع شرایط غیر انسانی موجود نگه می دارند، نتیجه این گونه سازش ها ادامه گرسنگی ، سلطه سرمایه داران و فقر و فلاکت دائمی برای ما کارگران است، خصلت ذاتی سرمایه داران این است، هر ریالی که هزینه می کنند به عنوان سرمایه گذاری به حساب آورده و می خواهند هزاران ریال از قبل آن سود ببرد. در حال حاضر سرمایه داران و دولت های حامی انها از پولی که می خواهند از طریق منصور اسانلو به کارگران یا فعالین کارگری بدهند این است که در دوره بحرانی جمهوری اسلامی به کارگران بگویند که مبارزه طبقاتی وجود ندارد،( و ما) یعنی سرمایه داران کارگران را استثمار نمی کنیم، و هیچ اختلافی میان کارفرماها و کارگران وجود ندارد، هر گاه چنین فکری را کارگران بپذیرند مبارزه منحرف شده و بقای سرمایه داری تضمین خواهد شد، یعنی سازش طبقاتی اتفاق خواهد افتاد، و امروز بخشی از سرمایه داری به منصور اسانلو برای فریب کارگران چنین مسئولیتی را داده است. اما منصور اسانلو با پس داد این پول می تواند هنوز در طبقه کارگر به عنوان فعال کارگری جایگاه خود را

     4                                                  توفان الکترونیکی شماره 96                                                  تیر ماه 1393

حفظ کند، اگر پس ندهد یعنی خدمت کاریی سرمایه داری را پذیرفته است. به همین دلیل و به این وسیله اعلام می داریم که نه تا کنون به ریالی از این نوع پول های آلوده نیازمند بوده ایم و نه فعالیت مستقل مان اجازه می دهد از این پس به آن

نیازمند باشیم. همچنین به سایر فعالین کارگری هشدار می دهیم که از دریافت چنین پول هایی امتناع ورزند، چرا که قبول چنین پول های آلوده بطور خود کار در یافت کننده را از صف کارگری جدا کرده ، به صف دشمنان کارگران متصل می کند.

بنا براین به منصور اسانلو نیز توصیه می کنیم، پول های دریافتی مذکور را پس داده و خود را بیش از این از صفوف جنبش کارگری جدا نکند.

اگر فعالین واقعی کارگری قصد آلوده شدن با این پول ها را داشتندو به جای مبارزه تن به سازش طبقاتی می دادند  زجر زندان را متحمل نمی شدند، و زندگی آن ها این قدر با سختی و مشقت مالی سپری نمی شد.

ما منتظر شنیدن خبر پس دادن این پول توسط منصور اسانلو در اسراع وقت و اعلام علنی تقابل او با گرایش های خارج از طبقه  و دشمن طبقۀ کارگر هستیم، تا بتوانیم دوستی و اتحاد طبقاتی خود را مانند سابق حفظ کنیم، اگر منصور اسانلو در پس دادن پول های فوق کوتاهی و تعلل کند به این معناست که می خواهد آگاهانه از طبقه کارگر جدا شده و به خدمت سرمایه داران، کارفرمایان و دولت های سرمایه داری بپردازد.

شاهرخ زمانی از زندان گوهر دشت کرج

رضا شهابی از زندان گوهر دشت کرج

محمد جراحی از زندان مرکزی تبریز

تاریخ: 15/3/1393

***

درود برکارگران معدن بافق


Photo: ‎درود برکارگران معدن بافق
  
 ۲۵۰۰ تن از کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی شهرستان بافق در اعتراض به عرضه ۲۸/۵ درصد از سهام این شرکت معدنی در فرابورس که به قصد خصوصی سازی انجام گرفته است، از تاریخ ۲۷ اردیبهشت دست از کار کشیده اند. 
 به گزارش ایلنا، سخنگوی شورای اسلامی شهرستان بافق گفته است از تحصن بیش از ۲۵۰۰ کارگر شرکت سنگ آهن مرکزی این شهرستان نوزدهمین روز متوالی گذشته است.
«محمد عباسی بافقی» در این باره به ایلنا گفت: کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی شهرستان بافق در اعتراض به عرضه ۲۸/۵ درصد از سهام این شرکت معدنی در فرابورس که به قصد خصوصی سازی انجام گفته است، از تاریخ ۲۷ اردیبهشت دست از کار کشیده و در محل کار تحصن کرده اند.

کارگران با اشاره به عوارض نامطلوب معادن شهرستان بافق نظیر شیوع هپاتیت، سرطان و محرومیت های این منطقه از جاده های نامناسب، گاز کشی و...،خواستار تضمین خوراک کارخانه های احداث شده یا در دست احداث پیرامون شرکت سنگ آهن مرکزی برای انجام مراحل ۰ تا ۱۰۰ فرآوری سنگ های استخراجی به قصد توسعه شهرستان بافق می باشند.

کارگران همچنین خواهان  تضمین امنیت شغلی و ارتقای سطح استخدامی وافزایش حقوق هستند. 

صدها اعتصابات کارگری در سالهای اخیر نشان از رشد جنبش کارگری دارد که تشکیل سندیکاهای مستقل از دولت را در رأس برنامهﻫﺎﻯ خود قرار داده است. تأسیس سندیکای شرکت واحد، سندیکای هفت تپه و اتحادیهﻫﺎﻯ مشابه و پیکار متحد کارگران در این سندیکاها نمونهﻫﺎﻯ درخشان و گام ارزشمندی است که رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی را به وحشت انداخته است. سرکوب مستمر تشکلات نوپای کارگری و دستگیری رهبران آن تا کنون نتوانسته است خللی در ارادۀ این کارگران شریف و مبارزوارد سازد.............

درود برکارگران معدن بافق‎


۲۵۰۰ تن از کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی شهرستان بافق در اعتراض به عرضه ۲۸/۵ درصد از سهام این شرکت معدنی در فرابورس که به قصد خصوصی سازی انجام گرفته است، از تاریخ ۲۷ اردیبهشت دست از کار کشیده اند.
به گزارش ایلنا،... سخنگوی شورای اسلامی شهرستان بافق گفته است از تحصن بیش از
۲۵۰۰ کارگر شرکت سنگ آهن مرکزی این شهرستان نوزدهمین روز متوالی گذشته است.«محمد عباسی بافقی» در این باره به ایلنا گفت: کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی شهرستان بافق در اعتراض به عرضه ۲۸/۵ درصد از سهام این شرکت معدنی در فرابورس که به قصد خصوصی سازی انجام گفته است، از تاریخ ۲۷ اردیبهشت دست از کار کشیده و در محل کار تحصن کرده اند.کارگران با اشاره به عوارض نامطلوب معادن شهرستان بافق نظیر شیوع هپاتیت، سرطان و محرومیت های این منطقه از جاده های نامناسب، گاز کشی و...،خواستار تضمین خوراک کارخانه های احداث شده یا در دست احداث پیرامون شرکت سنگ آهن مرکزی برای انجام مراحل ۰ تا ۱۰۰ فرآوری سنگ های استخراجی به قصد توسعه شهرستان بافق می باشند.
کارگران همچنین خواهان تضمین امنیت شغلی و ارتقای سطح استخدامی وافزایش حقوق هستند.
صدها اعتصابات کارگری در سالهای اخیر نشان از رشد جنبش کارگری دارد که تشکیل سندیکاهای مستقل از دولت را در رأس برنامهﻫﺎﻯ خود قرار داده است. تأسیس سندیکای شرکت واحد، سندیکای هفت تپه و اتحادیهﻫﺎﻯ مشابه و پیکار متحد کارگران در این سندیکاها نمونهﻫﺎﻯ درخشان و گام ارزشمندی است که رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی را به وحشت انداخته است. سرکوب مستمر تشکلات نوپای کارگری و دستگیری رهبران آن تا کنون نتوانسته است خللی در ارادۀ این کارگران شریف و مبارزوارد سازد.............

                                                        درود برکارگران معدن بافق

5                                                         توفان الکترونیکی شماره 96                                                   تیر ماه 1393

 

 یک نبردغرورآفرین

درحاشیه مسابقه فوتبال ایران وآرژانتین وشادمانی مردم

 

فوتبال درایران به پاس رژیم ضد ورزش، ضد زن  وعقب مانده جمهوری اسلامی صرفا یک پدیده ورزشی نیست یک اقدام آشکار سیاسی است. رقابتی آشکار میان توده مردم و حاکمیت متحجر اسلامی است. رقابتی میان ترقی و تحجر است. رقابت و مبارزه ای آشکار میان استبداد اسلامی و تلاش مردم برای تساوی حقوق زنان با مردان ایران است که آنها را حتی از شرکت در شادی پیروزی تیم ملی فوتبال ایران و یا مسابقات باشگاهی در آوردگاه آزادی محروم میکنند، مبارزه ای گاه پنهان و گاه آشکار و بیرحمانه برای برسمیت شناختن تساوی حقوق همه خلقها و اقوام و مذاهب درایران است که زندگی دموکراتیک را در سراسر این سرزمین تاریخی برای همه مقدور سازد، مبارزه ای آشکار و غرور آفرین است تا سرفرازانه برغرور ملی که خاری بر چشم پان اسلامیسم ارتجاعی و متعفن، امپریالیسم و صهیونیسم و نوکران دیروز و امروز آنهاست، تکیه کند. برد و باخت این تیم هر دو موجب ترس رژیم و وسیله مبارزه مردم علیه رژیم جمهوری اسلامی است. رژیم جمهوری اسلامی که قادر نشد و نبود این ورزش مورد علاقه مردم ایران را از تاریخ ورزش ایران حذف کند تلاشهای بیهوده ای کرده است تا بر موج فوتبال سوارشود و آنرا تحت نظارت و کنترل خود در آورد. رژیم که بیشرمانه نام تیم ملی را به تیم فوتبال جمهوری اسلامی تغییر داده بود و به ملی و ملت لجن می پاشید و به ریسمان امت اسلامی آویزان شده بود امروز مذبوحانه تلاش دارد خود را "ایران دوست وورزش دوست" جابزند. زهی بیشرمی!

 با درخشش خیرکننده تیم ملی فوتبال ایران در مقابل یکی ازمدعیان قهرمانی جام جهانی، تیم ملی فوتبال پر ستاره آرژانتین ، علیرغم شکست درمقابل این تیم اما به لطف یک بازی زیبا و منظم مورد تحسین اکثر مفسران معتبرجهان قرارگرفت ومیلیونها ایرانی را درایران و سراسر جهان به وجد آورد. میلیونها نفر درایران به رقص و پایکوبی پرداخته و جشن گرفتند وبه بازیکنان قهرمان تیم ملی فوتبال ایران که با همت و پایداری خود این بازی پرشکوه وغرورآفرین ملی را رقم زدند درود فرستادند وتشکر کردند. بی تردید این موفقیتهای ورزشی دردفتر قهرمانیها و افتخارات ملت ایران ثبت میگردند. اما ازسوی دیگر این پیروزیها موجب خشم و برافروختگی عده ای روشنفکرنما گشته  که  گویا این موفقیتهای ورزشی به تقویت رژیم  جمهوری اسلامی منجر  شده و  درنتیجه نقش ورزشکاران و شرکت آنها درمیادین جهانی را نه تنها مثبت ارزیابی نمی کنند بل منفی وبه نفع حاکمیت می دانند. این عده که بخش کوچکی از ایرانیان چپ اندرقیچی هستند و با شعار" کارگران وطن ندارند" وورزشکاران برای وطن بورژوازی و زیر پرچم و سرود بورژوازی اسلامی" نباید سینه بزنند و مدال تقدیم رژیم جمهوری اسلامی دهند" به میدان می آیند ، برعلیه ورزشکاران قلمفرسایی و بیشرمانه به توهین وتحقیرشان می پردازند. دراین میان عناصر فریب خورده  سازمان خودفروخته مجاهدین  که همه  ورزشکاران ایران را رژیمی و موفقیتهایشان را بسود رژیم و تحکیم آن ارزیابی نموده وتمام توش و توان خود را برای منفی جلوه دادن این پیروزیها و توهین به ورزشکاران ایران بکار گرفته ومی گیرند اظهرالشمس است ونیاز به توضیح بیشتر ندارد. این نیروها به رغم تطورات ایدئولوژیکی وسیاسی اما در یک چیز متحد عمل میکنند دعوت ورزشکاران به عدم شرکت در میادین ورزشی و تحریم تام و تمام ایران دراین عرصه است. فلسفه مبارزاتی این جماعت چنین است: " هرچه بدتر بهتر".  به واقع  تشدید مبارزه و صف بندیهای جدید سیاسی حتا به عرصه ورزشی نیزکشیده شده ومی توان پی برد که چه کسانی امروز درصف مردم وبا دفاع ازدستآوردهای ورزشی، علمی و هنری ملت ایران  ... علیه رژیم اسلامی برای آزادی و دمکراسی و ایرانی مستقل و شکوفان میرزمند و چه کسانی درمقابل مردم صف آرائی کرده و خواهان ایرانی زبون و ضعیف و مفلوک اند. این عده که به مرض مالیخولیا گرفتارند فاقد هر نوع دورنمای سیاسی برای  تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران هستند و جز ایفای نقش خرابکارانه و ارتجاعی هنر دیگری ندارند.

 رژیمی که حقوق زن و مرد را برسمیت نمی شناسد، چه برسد به تساوی این حقوق راضی باشد، رژیمی که از حضورزنان در استادیوهای ورزشی ممانعت بعمل می آورد مایه ننگ است و نمی تواند در افکار عمومی مردم جهان امتیاز مثبتی به دست آورد. حسن روحانی  نماینده  تیم ملی فوتبال ایران نیست، نماینده رژیمی است  که با تحمیل پوشش اجباری و آپارتاید جنسی و اجرای سنگسار و اعدام  در ملاء عام سی و پنج سال برمسند قدرت تکیه زده و چهره زشتی از فرهنگ کشورما ترسیم کرده است . اونه میخواهد ونه می تواند درب استادیوم ورزشی را به روی زنان ایران باز کند واین خواست ابتدایی را محقق سازد.تیم ملی فوتبال ایران ، تیم ملی مردم ایران است ونه رژیم اسلامی که مخالف حضور زنان در استادیومهای فوتبال است و با جشن و شادمانی مردم مخالفت می ورزد.

 فوتبال درایران استخوانی است که درگلوی رژیم گیر کرده،هم پیروزی وهم شکستش برای اومشکل زاست.

 پیروزیهای مردم در عرصه های متنوع ورزشی ، درفوتبال ،والیبال،  بسکتبال وکشتی وزنه برداری و... مردم ما را با روحیه قویتر ،شادابتر وتعرضی تر درمقابل رژیم متحجر جمهوری اسلامی قرار میدهد و این آن نکته مهمی است که باید بر آن تاکید ورزید تا قدم به قدم رژیم را به عقب راند و سرانجام وی را به گورستان تاریخ سپرد.

درود بر ورزشکاران قهرمان ایران!

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران!

نقل از فیسبوک

توفان

سخن هفته

دوشنبه ۲ تیر ۱۳۹۳

www.toufan.org

 6                                                              توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

اکثریت مردم به سیاست اقتصادی نئولیبرالی نه گفتند

درحاشیه انتخابات پارلمانی اتحادیه اروپا

 

انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا در25 ماه مه پایان یافت .احزاب وسازمانهای حامی این اتحادیه وحتا بخشی از سازمانهای "چپ" منتقد نیز مردم را فراخواندند تا درانتخابات شرکت نمایند و بر"روند سیاست گذاری این اتحادیه درعرصه های اقتصادی وسیاسی دخیل ومنشاء اثر"باشند. اما صرف نظرازهمه این هیاهویی که به راه انداخته اند بجاست تا مختصرا به علل پیدایش این اتحادیه ، سیاستهای آن و سپس نقش پارلمان اتحادیه اروپا وتاکتیک صحیح درقبال  شرکت ویا عدم شرکت در این انتخابات بپردازیم وپرتوی بر دورنمای این اوضاع  افکنیم .

- تکامل "بازار مشترک اروپا" به "اتحادیه اروپا" پس از فروپاشی بلوک رویزیونیستی شرق ودررقابت با امپریالیست آمریکا، ژاپن و چین بر سرمناطق نفوذ وکسب بازارهای جدید شتاب گرفت. اروپا به سرکردگی امپریالیست آلمان  که دیگر قیمومیت آمریکا را نمی پذیرد میکوشد با تشکیل اتحادیه اروپا، سیاست واحد خارجی، پول واحد،  نیروی واحد نظامی وسرانجام تشکیل "ایالات متحده اروپا" درقالب فدرالیسم بعنوان یک قطب نیرومند امپریالیستی درمقابل سایر رقبا صف آرایی کند.

- سیاست حاکم براین اتحادیه که بیانگراتحاد قدرتهای برتر امپریالیستی اروپا، آلمان وفرانسه وانگلیس و ایتالیا و دول ضعیفتر سرمایه داری وامپریالیستی است، بر ریاضت اقتصادی نئولیبرالی ، خصوصی سازیها، کاهش دستمزدها، لغوپیمانهای جمعی وتضعیف فعالیتهای سندیکایی، تصویب قوانین ضد پناهندگی، افزایش بودجه نظامی وتشدید اختلافات طبقاتی وگسترش بیکاری وفقر.....استوار است. رشد روزافزون خارجی ستیزی، راسیسم وفاشیسم نتیجه طبیعی سیاست افسارگسیخته سرمایه داری نئولیبرالی وهدف گرفتن معیشت اقتصادی کارگران وعموم زحمتکشان است. فاشیسم فرزند خلف سرمایه داری است وشبحی که هم اکنون دراروپا درگشت وگذاراست حاصل بحران اقتصادی سرمایه داری امپریالیستی  است که باید با نابودی دستآوردهای طبقه کارگر وجنگ وخونریزی حل گردد.

- امپریالیستهای اروپایی برای مشروعیت بخشیدن به سیاستهای نئولیبرالی و ارتجاعی خود باید تمام این قوانین رادر قانون اساسی این اتحادیه به تصویب برسانند وبدان قانونیت بخشند. ارگانهایی نظیر شورای اروپا، شورای وزیران اتحادیه اروپا، کمیسیون اتحادیه اروپا، دادگاه اتحادیه اروپا، ارگانهای اجرائیه وتصمیم گیرنده ای هستند که نمایندگانش بدون دخالت مردم و بدون هرگونه انتخاباتی، ازبالا ودرسالنهای دربسته انتخاب میشوند.  پارلمان اتحادیه اروپا که هر پنج سال یکبار برگزار میشود تنها نهادی است که نمایندگانش ظاهرازجانب رای مستقیم مردم انتخاب میشوند.تعداد اعضای  پارلمان اتحادیه اروپا 751 نفر است که برحسب جمعیت  28 کشور عضو تقسیم میشود.

- پارلمان اتحادیه اروپا ارگان قانونگذار نیست ، اگرچه اختیارات این پارلمان بعد از قرادادهای ماستریشت در 1992 و لیسبون در 2007 قدری افزایش یافته است اما علیرغم این رفرم ، دووظیفه بیشتر دراختیار این پارلمان نیست. یکی انتخاب رئیس کمیسون اروپا، دیگری تصویب برخی قوانین که کمیسون اروپا  تنظیم میکند و باید با مشورت شورای وزیران انجام گیرد. بدین رو پارلمان اتحادیه اروپا اساسا ارگان قانون گذارنیست وتمام سیاستهای کلان اتحادیه اروپا توسط کمیسیون اروپا و شورای وزیران اتخاذ میگردد. پارلمان اتحادیه اروپا، پارلمان بی یال ودم واشکمی است که برای آرایش ومشروعیت بخشیدن به اتحادیه اروپا نقش بازی میکند.این یک پارلمان تقلبی است که با پارلمانهای ملی که حد اقل حفظ ظاهررا بجای می آورند وبرطبق قانون اساسی ملی هرچهارسال یک بار برگزار گردد،تفاوت دارد.

 دستگاه عریض وطویل بروکراتیک، حقوقهای کلان نمایندگان پارلمان، وبریدگی از مردم به اندازه ای است که اکثریت مردم درچنین انتخاباتی شرکت نمی کنند ، نسبت بدان بیگانه اند، آن را تحریم و یا اساسا بدان توجه ای ندارند.در انتخابات اخیر فقط 43 درصد از مردم در 28 کشورعضواتحادیه اروپا دراین انتخابات شرکت کردند.

- با توجه به نکات فوق و اهداف ومکانیزمهای اتحادیه اروپا، فراخواندن مردم جهت شرکت دراین انتخابات پارلمانی که برای مشروعیت بخشیدن به اتحادیه امپریالیستی برای فقر وبیکاری بیشتر وجنگ افروزی است، سیاست صحیحی نبوده است.وظیفه احزاب مارکسیستی لنینیستی ونیروهای ترقی خواه فراخواندن مردم برای تحریم این انتخابات وخواست خروج کشورشان از اتحادیه اروپاست. برای تحقق این امر خواست همه پرسی مجدد برای بود ونبود در اتحادیه اروپا یک تاکتیک مشخص  سیاسی برای کشاندن مردم به خیابانها واعتراض عمومی علیه سیاست خانمان براندازنئولیبرالی و سیاست جنگ افروزانه اتحادیه اروپاست.جدایی دولتها ازاتحادیه اروپا وتشدید تضادهای درونی امپریالیستها به نفع مردم است وشرایط را برای پیشبرد مبارزه طبقاتی وحفظ دستآوردهای طبقه کارگر مناسبتر خواهد کرد.پرولتاریا نمی تواند بدون  شعار وتاکتیک صحیح "خروج فوری ازاتحادیه اروپا" مردم را علیه سیاست ریاضت اقتصادی نئولیبرالی بسیج کند.اکنون شرایط برای انقلاب سوسیالیستی وتحقق "اتحادیه مشترک سرخ اروپا" فراهم نیست وتنها تاکتیک صحیحی که می تواند یک گام پرولتاریا را به هدف استراتژیکش نزدیک کندهمانا خواست جدایی فوری ازاین اتحادیه ومنفرد کردن این دستگاه  گران وعریض وطویل انحصارات چند ملیتی امپریالیستی است که شیره جان کارگران وتوده مردم را می مکد و آنها را بسوی جنگ های خونین واروپای متحد فاشیستی وراسیستی رهنمون میسازد. بحران کنونی یونان، گسترش فقر وفاقه وبی خانمانی دراین کشور حاصل سیاست نئولیبرالی اتحادیه اروپاست که کشور را به پرتگاه سقوط وورشکستگی مطلق سوق داده است. فراخوان برخی از

7                                                                       توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

 

احزاب "چپ"  یونان نظیر "حزب کمونیست" یونان"(بخوانید حزب روزیونیست !) مبنی بر شرکت مردم درانتخابات پارلمانی اروپا بجای شعار خروج ازاین اتحادیه نشان ازورشکستگی این جریانات سیاسی دارد که برای چند کرسی پارلمانی به خیانت ملی وطبقاتی تن داده اند. شعله ورشدن جنگ در اوکراین وتقویت فاشیسم وراسیسم دراین کشور که با همدستی امپریالیست آمریکا صورت گرفته است، حاصل  سیاست جنگ افروزانه و دخالت اتحادیه امپریالیستی اروپا درامورداخلی اکراین است.

نتیجه: تشکیل کشورهای متحده اروپا دررژیمهای سرمایه داری امپریالیستی مساویست با سازش درباره تقسیم بازارهای ممالک توسعه نیافته وعقب نگاه داشته شده واین جز زور نمی تواند اساس واصل دیگری برای تقسیم وجوداشته باشد. این اتحاد و سازش موقت از طرفی برای غارت مشترک ثروت و دستآوردهای صد ساله اخیر طبقه کارگر کشورهای عضواین اتحادیه است. ریاضت اقتصادی نئولیبرالی در سر لوحه این این سیاست غارتگرانه امپریالیستی قراردارد.

57 درصد ازواجدین شرایط رای در انتخابات پارلمانی اخیر اتحادیه اروپا شرکت نکرده وآن را  تحریم کرده اند.این خودمبین این امر است که سردمداران نئولیبرال این اتحادیه علیرغم همه زوری که زده اند تا مردم را برای مشروعیت دادن به سیاست ریاضت اقتصادی به پای صندوق رای بکشانند، با شکست روبرو شده اند.این خود مایه امیدواری است تا احزاب وسازمانهای مارکسیستی لنینیستی ونیروهای مترقی با تکیه به کارگران وزحمتکشان وهمه آحاد ملت ، در یک همه پرسی عمومی  خواست خروج فوری دولتهای خود ازاین اتحادیه ارتجاعی را محقق نمایند. ازهم پاشیدگی این اتحادیه، منفرد شدن دولتهای امپریالیستی و تشدید تضادهای آنها  بنفع مبارزات طبقه کارگر وخلقهای اروپا وجهان است.      

 

***

 

کشتار"هدفمند" با هواپیماهای بی سرنشین

 

Toufan HezbeKar's photo.Toufan HezbeKar's photo.
https://scontent-a-ams.xx.fbcdn.net/hphotos-xfp1/t1.0-9/10380923_814987731852644_6926209160892351188_n.jpg


 

 

باراک اوباما رییس جمهورآمریکا همانند جرج بوش پسر کارنامه «درخشانی» در سلاخی مردم افغانستان وعراق ولیبی و...دارد.وی حتا دراستفاده ازهواپیماهای بی سرنشین وکشتارهدفمند درمبارزه با« تروریسم » روی همه جنایت...کاران پیشین آمریکا را سفید کرده وکارنامه سیاهی دردفترجنایت خود ثبت کرده است.کشتار«هدفمند» با هواپیماهای بی سرنشین تحت رهبری باراک اوبا بشدت ادامه دارد. استفاده ازهواپیماهای بی سرنشین درعراق،افغانستان،لیبی،سومالی ،یمن وپاکستان.... جان هزاران زن وکودک وپیروجوان را گرفت و هزاران مجروح برجای گذاشته است.


طبق یک گزارش رسمی ازنماینده سازمان ملل بن امرسون ،درخلال چندسال اخیر حدودا
۲۲۰۰ نفردرپاکستان جان باختند که حداقل ۴۰۰ نفر آنها غیرنظامی بوده اند.آماردقیقی درمورد کشتار کودکان وزنان در افغانستان توسط هواپیماهای بی سرنشین آمریکا دردست نیست لیکن به نظر نمی رسد ارقام کشتا ردر افغانستان از کشتار درپاکستان کمترباشد.
امپریالیست آمریکا درحال حاضر دارای
۷۰۰۰ هواپیمای بی سرنشین است وتلاش زیادی بخرج داده تا افکارعمومی داخلی را مبنی براینکه این شکل مبارزه علیه» تروریسم« به لحاظ جانی هیچ خطری برای سربازان آمریکایی ندارد وهزینه کمتری دربرخواهد داشت ،با خود همراه وکشتار مردم بیگناه را توجیه نماید.

 

8                                                                       توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 


جنایاتی که در ممالک تحت اشغال ادامه دارد جنایاتی است که درقالب راسیستی واسلام هراسی تئوریزه و به خورد مردم داده میشود وبه شستشوی مغزی افکار عمومی می پردازند.ارزش خون یک کودک افغانی ویا پاکستانی وعراقی ویمنی.....پست ترازارزش خون یک حیوان جلوه داده میشود.کودک افغانی وعراقی ویمنی....فرزندان مسلمانان تروریستند و لذا خونشان حلال وباکشتارشان ازتعداد "مهاجرین عقب مانده ووحشی وتروریست" به ممالک متمدن کاسته خواهد شد.رسانه های امپریالیستی جادویی غرب میدانند چگونه کشتارکودکان افغانی را سانسور

 

کنند تا افکارعمومی ازاین جنایات بربرمنشانه تحریک ووجدانشان بیدار نگردد.بمباران روستای قمبردرافغانستان توسط هوایمای بی سرنشین آمریکا درسپتامبر سال گذشته که منجر به کشتار ۱۶ تن ازاعضای یک خانوده وفامیل گشت بسیار دلخراش و قلب هرانسان بیدار وجدان وبشردوستی را بدرد می آورد.

 فقط یکی ازاعضای این خانوده جان «سالم »بدر برد بطوریکه صورتش کاملا مچله ودیگرهیچ شباهتی به صورت عایشه چهارساله قبل ازاین فاجعه ندارد.
امپریالیسم آمریکا بعنوان عمده ترین دشمن بشریت ٬ صاحب
۴۰ درصد بودجه نظامی جهان ، با انواع و اقسام ترفند ها از تحمیل سیاستهای اقتصادی نولیبرالی و مطابق الگوهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، کنترل شنود تمام مردم جهان ....برای اهداف استراتژیکش افغانستان را اشغال وآن را ویران تر نمود. سلطه آمریکا بر این کشورنه تنها نتیجه مثبتی به بار نیاورده ونمی آورد ، بلکه مانع از تکامل طبیعی آن گشته وآن را به مستعمره خود بدل ساخته است. تبعات این وضعیت فقر و فلاکت اقشار وسیعتری از مردم این کشور، عقب ماندگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنان به همراه هزاران مشکل ریز و درشت ومهاجرتهای میلیونی و غیرو بوده است......

احزاب وجریاناتی نظیر حزب ضد ایرانی وضد کمونیست منصورحکمت که تجاوز به افغانستان را درقالب "مبارزه علیه اسلام سیاسی و سناریوی سیاه وسفید"مثبت ازیابی نموده وبر طبل «تمدن ودمکراسی» کوبیدند، عاملین استعمارونوکران امپریالیسم وصهیونیسم درایران ومنطقه اند.این مزدوران با همین ترفند سیاسی تجاوز نظامی ناتو به لیبی را مثبت وسرنگونی رژیم قذافی را "انقلاب مردم" نامیدند .

از تجاوز نظامی به سوریه که درقالب جنگ نیابتی صورت گرفته است نیز در قالب دفاع از "انقلاب سوریه" به دفاع برخاسته وعملا دردفاع از جبهه جهادیستها و امپریالیسم غرب پرچم بر افراشتند .این حزب با همین تئوری "سناریوی سیاه وسفید" بت اعظم منصور حکمت خواهان تجاوز نظامی به ایران است تا درپارکابی امپریالیسم آمریکا رژیم جمهوری اسلامی را براندازد...... این "سکسیستهای مدرن" مخالف سرسخت شعار خروج بی قید وشرط تمام قوای اشغالگر ازخاک افغانستان وعراق ولیبی وسوریه ومالی.. هستند وبعنوان متحدین امپریالیسم  وصهیونیسم انجام وظیفه میکنند. این مزدوران را افشا وطرد کنید!
زنده باد خلق دلاورافغانستان که برای استقلال وآزادی می جنگد. مرگ بر ارتجاع و امپریالیسم!


توفان
سخن هفته

نقل ازفیسبوک توفان حزب کارایران
پنجشنبه
۱۵ خرداد ۱۳۹۳

***

اطلاعیه حزب کارایران (توفان

 

 

جان رضا شهابی در خطر است، برای آزادی وی و دیگر کارگران زندانی بکوشیم

Toufan HezbeKar's photo.

ازاعتصاب غذای رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارکنان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به دلیل تبعید خود از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان.رجائی شهر بیش از دوهفته میگذرد.

حزب کار ایران (توفان) رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی را مسئول جان وسلامتی رضا شهابی وهراتفاق ناگواری درزندان می داند.

سرکوب کارگران و تودهای مردم توسط رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی هم به سود استثمارگران و چپاولگران ایرانی وهم به نفع امپریالیستها و جنگ افروزان  بین المللی است که با تحریم های اقتصادی خود شرایط زندگی مردم ایران را وخیمترکرده اند.

 

9                                                                       توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

 

رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران از ایجاد تشکل های مستقل کارگری واتحاد و همبستگی  اقشار دیگر جامعه با کارگران هراسان است. بهمین خاطر ، رژیم سعی میکند که هرنوع کوشش برای ایجاد تشکل های کارگری مستقل و دمکراتیک را خفه کند. بدنبال همین سیاست است که رژیم جمهوری اسلامی فعالین کارگری رضا شهابی ، محمد جراحی ، ابراهیم زاده ،شاهرخ زمانی و دیگران را چندین سال است که  آزار و شکنجه داده و آنها را زندانی نموده است.

حزب کارایران(توفان) همه احراب و سازمانهای برادر ، فعالین کارگری و تشکل ها و افراد مترقی جهان را فرا میخواند که همبستگی خود را  با مبارزات کارگران ایران بیان کنند. مردم حهان باید نفرت و انزجار خود را از رژیم جمهوری اسلامی برای بد رفتاری و سرکوب و زندانی نمودن مردم و فعالین کارگری ایران ابراز دارند و ازرژیم بخواهند که رضا شهابی  و فعالین کارگری و زندانیان سیاسی را بدون قید و شرط آزاد نمایند. فقط تشدید مبارزات زحمتکشان ایران و حمایت واقعی بین المللی است که میتواند رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را به عقب نشینی وادارد و سرکوب توده ها را متوقف سازد.

برای آزادی فوری وبی قید وشرط رضا شهابی و دیگر فعالین کارگری  بکوشیم!

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران!

حزب کارایران (توفان)

سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۳

 

                                 

***

مفسدان روحانی درقدرت ومبارزه با آفتابه دزدها!

 


 

درجمهوری اسلامی بر اساس فقه اسلامی دست دزد را باید قطع کنند. آنها این عمل را نقض حقوق بشر ندانسته، بلکه مدعی اند که این امر یک ارزش اسلامی است و ارزشهای فرهنگی اسلامی در مغایرت و یا در ناهمگونی با ارزشهای دنیای غرب قرار داشته و باید ارزشهای اسلامی مورد احترام سایر دول و ادیان قرار گیرند. آنها به نسبیت فرهنگی تکیه می کنند. در این تهاجم فرهنگیِ جمهوری اسلامی ایران، ایران در جبهه عربستان سعودی، قطر و همه آدمکشان تروریستی قرار دارد که برای قتل عام مردم سوریه به حلب و دمشق گسیل گشته اند و دست و پا و سر قطع می کنند. پای دزدی که به میان می آید، همه نسبیت های فرهنگی فراموش می شود. جمهوری اسلامی در ایران بر همان مصداق معروفِ دستگیری "آفتابه دزد" رفتار می کند. بیچاره "آفتابه دزد" باید جور همه مفسدان روحانی در قدرت را بکشد تا آرایش رژیم تغییر نکند. می شود در مورد نقش دزدیهای سپاه پاسدارن، اسکله های برادران قاچاقچی، خصوصی سازی های اموال دولتی در میان خودی ها و... سخن بسیار گفت و نشان داد که دزدی و فساد با وجود جمهوری اسلامی عجین گشته اند. ولی خطر مهمتری که ایران را تهدید می کند صِرف دزدی نیست. امپریالیست آمریکا با توانائی های جاسوسی و نظارت بر ارتباطات جهانی که دارد، بخوبی می داند که چه کسی در داخل حاکمیت ایران، چه مقدار ثروت ایران را غارت کرده و از آن در کدام کشور حفاظت می کند. این اطلاعات آمریکا که می تواند با قلدری و به بهانه های گوناگون این اموال را ثبت کند و بالا بکشد، وضعیتی را ایجاد می کند که همه بزرگان در قدرت در ایران احساس خطر و ناامنی کنند و تحت فشار و تهدید، از جانب امپریالیستها قابل خرید باشند. آنها همه، از بدنامی خویش که می توانند قربانی رقیب شوند، طبیعتا هراس دارند، ولی هراس بیشترشان در این است که آمریکائی ها اموالشان را ضبط کرده و نامشان را برملا کنند. آنوقت این روحانیت فاسد راه فرار از خشم مردم ایران در فردای انقلاب را نیز از دست می دهد. دزدیِ سیری ناپذیرِ رژیم جمهوری اسلامی، برایش خطرناک شده است. رو کردن دست مجتبی خامنه ای و فرزندان هاشمی رفسنجانی نمونه هائی از این نوع است. بسیاری عوامل قدرت در رژیم بشدت تسلیم پذیر و شکستنی گردیده اند. رژیمی که به خلقش متکی نباشد و منافع ملی کشورش را مد نظر قرار ندهد، سرانجام به حلقوم امپریالیستها می رود. فساد ودزدی رژیم جمهوری اسلامی زبان زد عام وخاص است وامری نیست که ازآسمان نازل شده باشد. این نتیجه 35 سال حاکمیت شمشیر وخون سرمایه داری جمهوری اسلامیست که زندگی وآینده یک کشور وملتی را قربانی منافع سیری ناپذیر وحال خود کرده است. مردم ایران راهی جز پیکارمتحد علیه این نظم فاسد وکپک زده وبراندازی اوبدست خود ندارند، راهی که باید با هوشیاری وتوام با مبارزه علیه دشمنان خارجی که برای ایران خوابهای شومی دیده اند، باشد. جزاین راهی برای استقلال و استقرار دمکراسی وعدالت اجتماعی درایران نیست.

 

 

 

10                                                 توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

"توافقنامه بین حماس و الفتح" ودسیسه های رژیمی اشغالگرصهیونیستی

 

اخیرا دولت صهیونیستی اسرائیل مدعی شده که در منطقه اشغالی خودش سه دانش آموز اسرائیلی ربوده شده اند و به این بهانه حکومت نظامی برقرار کرده، به خانه گردی غیر انسانی مشغول شده و صدها فلطسینی را دستگیر کرده و به هر اقدام ضد انسانی و غیر قانونی دست می زند. رسانه های گروهی در جهان در مورد ماهیت ادعای رژیم صهیونیستی سکوت اختیار کرده اند. سازمان حماس که متهم به این اقدام شده است آنرا به شدت تکذیب نموده و آنرا صحنه سازی نتانیاهو بیان کرده است. تمام شواهد دال بر آن است که این اقدام دسیسه سازمان امنیت اسرائیل است تا در کار همکاری حماس و الفتح اخلال کرده، مانع انتخابات آزاد شده و سیاست توسعه اشغال را ادامه داده و منتقدان داخلی را سرکوب کرده و برای افکار عمومی جهان در خدمت ادامه سیاست سنتی خود، بهانه سازی نماید. این امر انگیزه ای شد تا ما به انتشار مصاحبه ابو مسروق که نظر به دسیسه های اسرائیل قبل از این آدمربائی ساختگی دارد دست بزنیم.

هئیت تحریریه

خرداد ماه 1393

***

ما نمی توانیم یک شکست دیگر را به خود اجازه دهیم/ ما حق  شکست دیگری را نداریم

توافقنامه بین "حماس" و "الفتح"– فلسطینی ها می خواهند دوباره  یکصدا سخن بگویند.

مصاحبه ی "ابو مسروق" عضو دفتر سیاسی فلسطینی جنبش حماس، که در نوارغزه در تدارک تشکیل دولت می باشد با "اومبرتو. د. جوانآنجلی".

 

در پاسخ به توافقات حاصله بین الفتح و حماس دولت اسرائیل تصمیم گرفته که مذاکرات صلح با تشکیلات خودگردان فلسطینی ها را به حالت تعلیق در آورد. شما در مورد این گام، چه می گویید؟

یک پرسش متقابل: آیا این مذاکرات صلح هرگز شروع شده بودند؟ توافقنامه یک مرحله جدیدی است، نه تنها در روابط مابین نیروهای مقاومت، بلکه همچنین در تقابل با قوای اشغالگر. اسرائیل از اتحاد نیروهای مقاومت هراس دارد و همه کارممکنه را از طریق تروریسم دولتی علیه رهبران فلسطینی ،فعالان سیاسی و شهروندان انجام داد، که جلوی آنرا بگیرد.

ولی آنچه شما "مقاومت" می نامیدش، برای اسرائیل تروریسم است ....

حق مقاومت به پشتوانه و ضمانت  قوانین بین المللی ست و بنابراین حق مردم ما است. برای آنهایی که حافظه شان یاری نمی دهد، من می خواهم به شما یادآوری کنم که ملت  ما تنها ملتی در کره زمین ست که با وجود صدور بسیاری قطعنامه توسط  سازمان ملل متحد، هنوز هم تحت سلطه نیروی بیگانه می باشد.

 

امریکا و اروپا از فلسطینی ها می خواهند – وهمچنین از حماس – که موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسند. آیا شما حاضر هستید؟

مشکل، موجودیت اسرائیل نیست. مشکل آنست که از حماس خواسته می شود که حقانیت و مشروعیت حاکمیت اشغالگر را بپذیرد. اینرا ما هرگز نخواهیم پذیرفت.

 

چندین بار بین حماس و الفتح توافقاتی صورت گرفت، که صرفا فقط روی کاغذ  باقی ماندند. چرا اینبار باید گونه ای دیگر باشد؟

زیرا ما بدان آگاهیم که نمی توانیم یک شکست دیگر را به خود اجازه دهیم. اگر این شکاف باقی بماند، ما تا ابد در دست دشمن صهیونیست به بازی گرفته می شویم.

 

دولت وحدت ملی می بایست طی مدت شش ماه انتخابات جدید برگزار کند. آیا این واقع بینانه است؟

ما باید تلاش کنیم که واقعی بشود. بهر صورت حماس ترسی از انتخابات ندارد. بالاخره در سال 2006 که تا به حال تنها انتخابات در نوار غزه بود، پیروز شد. در پی آن اسرائیل جنگ علیه فلسطینی ها را تشدید کرد، نوار غزه را محاصره کرده و در کرانه باختری اردن دیوار آپارتاید بنا کرد.

هیچکس منکر آن نیست که الفتح که در کرانه باختری اردن حرف آخر را دارد، رل مهم را برعهده دارد. ولی هیچ نیرویی نمی تواند ادعا کند که تمام خلق فلسطین را نمایندگی می کند. این غرور و خود بینی باعث شد که اشتباهات زیادی رخ دهد.  

 

 

11                                                                     توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

 

این اتهام زده می شود که توافقنامه مذکور، تنها رئيس دولت خودگردان فلسطین و رهبر فتح، محمود عباس را تقویت می کند. آیا این صحت دارد؟

ما نباید در دام دشمن خود بیفتیم. من باز هم تکرار می کنم: این توافق یک پیروزی خلق فلسطین است، تمام جناحهای نیروهای مقاومت، و یقینا عباس در این آشتی نقشی مهمی ایفا کرده اند.

 

شما در مورد این اظهار نظر عباس، که این توافق نامه مذاکرات با اسرائیل را زیر سوال نمی برد، چه می گویید؟

از کدام مذاکرات صحبت می کنیم؟ مذاکره به این معنا که زمین را از خلق فلسطین می رباییم؟ یا اینکه به معنای پاکسازی قومی است که اسرائیل در بیت المقدس بدان مشغول است؟ یا که این واژها مجوزی است برای کشتار بدست اشغالگران؟ اسرائیل از کلمه "صلح " سوء استفاده می کند -  تنها زبانی را که می فهمد، زبان خشونت است.

 

از نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو نقل قول شده که این توافقنامه ی دولت خودگردان با حماس"دفن صلح است"..

جلاد خود را در پشت نقاب قربانی مخفی می کند! نتانیاهو مسئول قتل صد ها فلسطینی است. از این مرد هیچ درسی را در مورد دمکراسی نمی پذیریم.

 

مذاکره کننده ارشد دولت خودگردان فلسطین، "صائب عریقات"، گفت: فلسطینی ها خواهان آنند که "همه گزینه ها" در پی تصمیم اسرائیل مبنی بر تعلیق مذاکرات صلح، بررسی شوند.

ما هم همین گونه فکر می کنیم. همینگونه که ملاحظه می کنید، رفع کدورت و آشتی  هنوز در راه است.

 

***

اطلاعیه مشترک حزب کمونیست انقلابی ساحل عاج(پی سی ار سی) و حزب کمونیست بنین(پی سی بی)

 

روز 23 فوریه در کُتونو(بنین) دیداری بین دو سازمان "پی سی ار سی" 1 و "پی سی بی"2 در حاشیه ی تظاهراتی کـــــه به مناسبت روز جهانی زبان مادری و جشن خلق بنین از طرف موسسه جهانی برای آموزش و پژوهش (Iniref) در بنین، برگزار شده بود، صورت گرفت.

دو سازمان درباره اوضاع بین المللی، وضعیت داخلی و ملیِ مربوطه، وظایف و آنچه را که این وظایف همراه با خود بـــــه ارمغان می آورد، تبادل نظر نمودند.

I-  اوضاع جهانی.

1 -  تاثیرات بحران سرمایه داری که در سال 2008 در سراسر جهان رخ داد، هنوز ادامه دارند، شرایط زندگی پرولتاریــــــــــا و مردم جهان را دشوار می کنند.

این امر باعث پیدایش و گوناگونی اشکال مبارزه جهت نیل به  رهایی و آزادی خواهد بـــــــود.

 2 -  این به اصطلاح  قدرت های در حال ظهور در صحنه جهانی، که هسته اصلی و شناخته شده آن در گـــــروه کشورهای بریکس-(کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی)BRICS- جمع آمده اند، افزایش رقابـــــــــــتهای امپریالیستی همراه با افزایش درگیری های محلی در مناطق نفوذ، اساس یک جنگ نیابتی در عرصه جهان را فراهم می سازد.

اولین حمله از سوی کشورهای کهن امپریالیستی برای جلوگیری از ظهور کشورهای "در حال شکوفایی"، در لیبی رخ داد. و آنها (امپریالیست ها) مقابل چین و روسیه و همزمان علیه مردم آفریقا موفق شدند. فرانسه 35 درصد از نفت لیبی را باید در پایان این جنگ به دست آورده باشد.

دومین حمله امپریالیستی، سوریه است؛ در این مورد آنها نه تنها با مقاومت مردم سوریه روبرو شدند، بلکه با سیاست مقاومت روسیـه و چیـن نیز روبرو گشتند. دقیقا همین روند را می توان در ایران مشاهده کرد.

II- قاره افریقا.

1-      آفریقا نقطه تلاقی همه تضاد های جهانی ست: فراوانی ثروتی بکر و دست نخورده، فریـاد کمــــــــبود و قحطی اکثریت مردم، حرص و طمع امپریالیست، سلطه فرهنگی، تجاوز نظامی علیه خلق ها، ایجاد پایــــــــــگاه هــــــــای نظامی در برخی از کشورها، به عنوان یک پایگاه عملیاتی قابل استفاده، مثل ساحل عــــــاج و جیبوتی. کشمکش و رقابت بین قدرت های قدیمی و تعیین کننده با کشورهای در حال توسعه بسیارسخت و  دشـــــوار است. ایـــــن رقابت اساس تمام درگــــــــیری هائی است، که  قربانیان آن، خلق های آفریقایی می باشند.

 

 

              
12                                            توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

2- به منظور حفاظت مناطق فرانسوی زبان، کشور فرانسه دست به دامان سیاست اشغال نظـامــی مستقیم در مستعمرات پیشین خود می شود. هدف اقدامات نظامی امپریالیستها( فرانسه و آمریکا-آفریــــــکم3- و غیره)، کنترل آفریقا توسط نیروهای متجاوز در پایگاه های نظامی جیبوتی، چاد، ساحل عاج، ساحل، خلیج گینه و غیره می باشد. بر این اساس، اکنون "آبیدجان"(Abidjan) رسما، به منظور پایگاه تدارکاتی برای حمله به خلق های منطقه خدمت می کند. آخرین و نزدیکترین نمونه ی دخالت نظامی همانی است که در آفریقای مرکزی در جریان است. هر بهانه ای بـــــرای مداخـــله در کشورهای آفریقایی، برای آنها مناسب است! به بهانه های زیر توجه کنید:

 

"تعقیب یک مستبد در ساحل عاج که حاضر به رسمـــیت شناختن نتایج انتخابات نیست"؛ "شتاب برای کمک! به قیام مردم لیبی علیه دیکتاتور قذافی. در کشور "مالی" بــــــــنام مبارزه با جهادیست ها( جهادگران) و بازگرداندن تمامیت ارضی. "در آفریقای مرکزی به نام بازگرداندن نظــــــــم و امنیت و پایان دادن به قـــــــتل عام"...  تاکتیک های امپریالیسم یکسان است. آتش افروزی بهانه ایست تا بعدا به شتاب، جــــــــهت خاموش کردن این آتش وارد میدان شوند. اما امروز می دانیم که مداخله فرانســــه درگیری های قومـــــی و مذهبی را تشدید کرده، هنگامیکه ائتلاف گروه های مسلمان آفریقای-سلکا- را خلع سلاح و جنایت گـــروه شبه نظامیان مسیحی را لاپوشانی می کند.

"پی سی ار سی" و "پی سی بی"  تنها مسئول قتل عام شهروندان آفریقای مرکزی و خصوصا مسلمانان و نسل کشی های صورت گرفته در این کشور را، امپریالیسم فرانسه و نیروهای نظامی آن می دانند.

 

 

"پی سی ار سی" و "پی سی بی" تجاوزات نظامی امپریالیسم جهانی و بویژه امپریالیسم فرانسه را، که خود را پشت نیروهای مسلـــــــح سازمان ملل متحد پنهان کرده و برای پابرجا یی قدرت خود، تلاش مذبوحانه ای در حفظ حیطه ی خــود دارد، محکوم می کنند. 

3- "پی سی ار سی" و "پی سی بی" از رهایی کشور برادر، تونس به رهبری حزب کار و جبــــــــــهه دمکراتیک خلق برای دمکراسی، که در برابر تاریک اندیشی اسلامی به پیروزی دست یافته اند، و برای یک قانــون اساسی دمکراتیک، تلاش دارند خوشحالند.

همچنین به کشور برادر نیجریه برای پیروزی دلیرانه علیه به یغما بردن منابع طبیعی، خصوصا اورانیوم،  که از طرف گروه آریوا، صورت می گرفت، و استقلال و حاکمیتی را که  بر منابع طبیعی، بدست آورده اند، تبریک می گویند.

 III-  وضعیت در بنین  و ساحل عاج  نشان دهنده سلطه ی کامل امپریالیسم فرانسه است، که انحصار کنترل بخش قابل توجهی از اقتصاد ملی (بنادر، بانک ها، انرژی...) را در اختیار دارد.

 

1 - در بنین، یانی بونی، بعد از غارت اقتصادی و مالی کشور، تلاش در ایجاد یک دیکتاتوری از نوع دیکتاتوری سابق داشت. مردم برخاستند تا او را متوقف ساخته و یک دولت کارگری – مردمی ایجاد کنند. بدین دلیل، "سی ار سی" از مبارزات کارگران و جوانان بنین برای رهایی و آزادی  کامل خود، قاطعانه حمایت می کند و برایشان آرزوی موفقیت دارد.

 2 -  در ساحل عاج، دولت اوآتارا Ouattara با استدلال عوام فریبانه ی "توسعه پس از فاجعه دوره ی جنگ"، رسانه های عمومی را افسار زده، آزادی های مدنی را محدود  کرده، می خواهد سازمان های دانشجویی  را ممنوع و ساختاری دست نشانده را جایگزین  آنها کند.

 حزب کمونیست بنین از مبارزات مردم و مبارزات حزب کمونیست ساحل عاج، علیه امپریالیسم فرانسه و علیه رژیم ضد آزادی اوآتارا در خدمت رهایی از استعمار نو، پشتیبانی می کند.

3 - حزب کمونیست انقلابی ساحل عاج از حزب کمونیست بنین و موسسه بین المللی آموزش و پژوهش FIRNI در بنین، جهت دعوت و اعلان برگزاری تظاهرات بزرگداشت روز جهانی زبان مادری و جشن های خلقهای بنین، نهایت سپاس را دارد.

"پی سی ار سی" و "پی سی بی" از کارگران، خلق ها، دمکرات ها و جوانان، مصرانه تقاضا دارد که  بر خواسته های زیر پافشــاری ورزند:

مخالفت با دخالت نظامی در کشورها!

مخالفت با پایگاه های نظامی  کشورهای خارجی در خاک آفریقا!

طرد امپریالیسم!

1.PCB : Die kommunistische Partei Benins

2.PCRCI: Parti Communiste Révolutionnaire de Côte d'Ivoire

آفریکم: فرماندهی عملیات نظامی ایالات متحده در قاره آفریقا به استثنای مصر است.3

 

 

زنده باد انترناسیونالیسم پرولتری!

13                                                                     توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

یاد داشتهای کوتاه سیاسی

 گلچینی از فیسبوک
http://badge.facebook.com/badge/100000242744408.255.553885673.png

 

صحنه گردان اصلی این ماجرا خود آمریکاست

Photo: ‎امریکا بزرگترین خیانت را به مردم عراق مرتکب شد. با ادعای دروغین به آن کشور تجاوز نمود، آنرا به نوکران وحشی بنیادگرای اسلامی اش واگذار کرده فرار کرد. 
حال این کشور با گروه های جاهلتر و خونخوارتر از طالبان در خون میجوشد و هست و بودش به تاراج می رود.
امریکا به هیچ کشوری جز درد و فساد و کشتار هدیه ای نداشته است.‎

عراق درآتش ناآرامیهایی که امپریالیست آمریکا با اشغال این کشورمسبب اصلی آن است میسوزد.

رژیم مالکی که دست نشانده آمریکا وخائن به ملت عراق وفاقد هرنوع مشروعیت مردمی است برای حفظ قدرت خویش ازآمریکا خواسته است تا مستقیما وارد عمل شود و تروریستها را سرجایش بنشاند!! دراین کارزار دولت آمریکا وایران وترکیه ازمالکی به دفاع برخاسته وحمایت خود را ازرژیم اواعلام و شورشیان را محکوم کرده اند.امپریالیستهای غربی ودرراس آن آمریکا  گروه های تروریستی و بنیادگرا  ازجمله گروه داعش را تا بن دندان مسلح کرد وبجان مردم سوریه انداخت واینک می خواهد با اشک تمساح ریختن  برای مردم مصیبت کشیده عراق خود را مخالف گروه اسلامی تروریستی داعش جلوه دهد!! زی بیشرمی! تمام این توطئه های امپریالیستی وصهیونیستی به ضرر خلقهایی منطقه ودرراستای منافع غارتگران بین المللی صورت گرفته ومیگیرد.

صحنه گردان اصلی این ماجرا که خود آمریکاست این بار برای تحکیم ومشروعیت بخشیدن به حضور خود درخاک عراق به صدای نوری مالکی که گویا رییس «دولت مستقل» عراق است اما« درمقابل نیروهی تروریستی ضعیف وناتوان میباشد»لبیک گفته و وارد عمل میشود تا از«دمکراسی وحقوق بشروشهروندی وامنیت وموجودیت کشورعراق دفاع نماید!!!!

 دولت اردوغان که از آغاز جنگ نیابتی علیه سوریه  جانب گروه القاعده را گرفته  بود اینروزها  بعنوان متحد آمریکا درعراق به انجام وظیفه مشغول است.روزنامه جمهوریت ترکیه درشماره اخیر خود می نویسد: «دولت ترکیه قانونی را برای مداوای مجروحین داعش در خاک ترکیه، تصویب کرد! مخالفان دولت اسنادی ارائه داده‌اند که اسلحه‌های در دست داعش توسط اردوغان داده شده است.» (۹٣/٣/٢۴)

 می بینید امپریالیستهای غربی ودرراس آن آمریکا  گروه های تروریستی و بنیادگرا  ازجمله گروه داعش را تا بن دندان مسلح کرد وبجان مردم سوریه انداخت واینک می خواهد با اشک تمساح ریختن  برای مردم مصیبت کشیده عراق خود را مخالف گروه اسلامی تروریستی داعش جلوه دهد!! زی بیشرمی! تمام این توطئه های امپریالیستی وصهیونیستی به ضرر خلقهایی منطقه ودرراستای منافع غارتگران بین المللی صورت گرفته ومیگیرد.

سازمان مجاهدین و گروه جهادیست اسلامی داعش

سازمان مجاهدین ضد خلق در تارنمای خود  از"گروه انقلابی داعش " سخن گفت!!! : «تسخیر کامل شهر موصل بوسیله نیروهای انقلابی و عشایر عراقی که برای سرنگونی دولت مالکی میکوشند بوقوع پیوست.»

این سازمان خود فروخته که بیشرمانه از اپوزیسیون آدمخوار القاعده و وهابی وسلفی در سوریه دفاع کرده و درادامه منطقی این سیاست ارتجاعی از جریان پس مانده وتروریستی داعش که توسط امپریالیست آمریکا وعربستان وقطر پروار شده و در راستای منافع ژئو پلیتیک و“دکترین خاورمیانه بزرگ” وتجزیه عراق به میدان آمده اند، به دفاع برخاسته است نشان ازماهیت تبهکارانه جریانی است که برای سرنگونی جمهوری اسلامی و قدرت سیاسی درایران هیچ ابایی ندارد تا با کثیف ترین وضد بشرترین نیروهای دست پرورده امپریالیست آمریکا همکاری کند. جاسوسی هسته ای برای غرب و تشویق به تجاوز نظامی آمریکا به ایران اظهرالمنشمس است نیازی به تکرار آن نمی باشد. بی دلیل نیست که مردم ایران کوچکترین سمپاتی به این جریان تروریستی وخودفروخته ندارند و سیاستهای وطنفروشانه آن را بشدت محکوم میکنند.

***

.

 

14                                                                     توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

 

                                    دریافت کمک مالی از اجانب محکوم است

                     پاسخ به یک سئوال درمورد سازمانها واحزابی که از امپریالیستها ساپورت مالی و تبلیغاتی میشوند

 

 

"رفیق عزیز حتمن به یاد دارید که «دادگاه جمهوری اسلامی ایران» به جرم جنایت علیه بشریت" تحت نام «کارزار مردمی ایران تریبونال» که در ژوئن 2012» در لندن و در اکتبر 2012 در لاهه برگزار شد با محکومیت رژیم جمهوری اسلامی به کارخود پایان داد.


اما این کارزار نشان داد که عده ای از سازمانهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی تا چه اندازه سقوط کرده اند که بیشرمانه با نمایندگان امپریالیستها که تحت عنوان دادستان و قاضی در این نمایش شرکت داشتند و برنامه را مهندسی کرده اند،همکاری نموده و بدان افتخار هم میکنند.یکی از افتخارات آقای دادستان، پیام اخوان، محاکمه رئیس جمهور قانونی اسبق کشور یوگسلاوی است که توسط امپریالیستها در زندان به قتل رسید. آقای اخوان بمباران و تجزیه یوگسلاوی را الگوی خوبی برای محاکمه سران جمهوری اسلامی می بیند و از آن الهام میگیرد.نباید فراموش کرد که هزینه این دادگاه وپوشش خبری ورسانه ای آن بدون دریافت کمک مالی وامکاناتی از امپریالیستها ممکن نبود.

حضور سازمان و احزاب خودفروخته ای نظیر مجاهدین و حزب کمونیست کارگری و برخی از سازمانهای منحرف و دنبالچه این جریانات ضد انقلاب نظیربخش منشعب کمیته مرکزی سازمان راه کارگر، حزب مائویست(م.ل .م) و سازمان فدائیان اقلیت در این تریبونال و عدم موضع گیری درقبال تحریم و تجاوز امپریالیستی به ایران مبین این امر است که این بخش از اپوزیسیونِ به بهانه مبارزه علیه جمهوری اسلامی به همدست جهانخواران بین المللی تبدیل شده است.
تشدید مبارزه طبقاتی و تکیه بر این اصل که مبارزه برای سرنگونی رژیم ددمنش جمهوری اسلامی، نه تنها باید با تکیه بر نیروی لایزال مردم ایران تحقق پذیرد، بلکه باید همواره بر ضد امپریالیسم و صهیونیسم و دسیسه های آنها نیز مبارزه نماید، یک امر روشن و شفاف انقلابی برای تعیین جبهه انقلاب و ضد انقلاب، جبهه مبارزان انقلابی و همدستان امپریالیسم و صهیونیسم در ایران است.نیروی سیاسی جز این گوید به دره خیانت سقوط خواهد کرد و در نزد مردم ایران بی اعتبار خواهد گشت.سرنوشت غم انگیز سازمان مجاهدین و حزب کمونیست کارگری بسیار آموزنده است. به پروژه امپریالیستی شهرزاد نیوز ونقش ارتجاعی سازمان اقلیت در توجیه دریافت کمک مالی از امپریالیست هلند نگاه کنید، بسیار آموزنده است.آقای فرامرز فروزنده مدیر سابق تلویزیون اندیشه دریکی ازبرنامه هایش بطور صریح و بی پرده بیان داشت که «این تلویزیون به عده ای زسازمانهای کمونیستی اجازه پخش برنامه داده البته هزینه اش ساعتی
۱۰۰۰ تا ۲۰۰ ۱ دلار درساعت وشرطش این است که درمورد کودتای ۲۸ مرداد سخن نگویند. فروزنده بطور روشن ازسازمان فداییان اقلیت نام برد...« رفیق عزیز، ما دیگر ازدریافت کمک مالی حزب کمونیست کارگری از اسراییل که طبق قعطنامه ایی درزمان منصور حکمت رهبر پرواسراییلی این حزب به تصویب رسید.....سخن نمی گوییم اظهرالمنشمس است، نیازی به توضیح بیشتر ندارد.تاکنون بسیاری ازهمین احزاب و سازمانهای نامبرده هیچ موضع روشنی درقبال وعده کمک 75 میلیون دلاری  امپریالیست آمریکا به اپوزیسیون ایران برای براندازی جمهوری اسلامی اتخاذ نکرده عملا آن را به فال نیک نیز گرفته اند. به قول معروف سکوت علامت رضاست! "

.................

نتیجه انتخابات سوریه

تودهنی مردم سوریه به غرب "متمدن "متحد القاعده

Photo: ‎تودهنی مردم سوریه به غرب "متمدن "متحد القاعده

انتخابات ریاست جمهوری سوریه  که با شرکت 74 درصد مردم و انتخاب مجدد بشار اسد به پایان رسید، به رغم هر کمبود وعیب و ایراد وهر انتقاد برحقی ،یک نه بزرگ به دخالت امپریالیستهای مهاجم غرب ودر راسش آمریکا ومتحدینش عربستان سعودی، قطر ونیروهای تروریستی وآدمخوار القاعده ، داعشها و و سلفی ها در سوریه وبرای استقلال و موجودیت سوریه......بود. این انتخابات پیشاپیش از طرف غرب "متمدن"  متحد القاعده تحریم وبی اعتبار اعلام شد.‎

انتخابات ریاست جمهوری سوریه که با شرکت 74 درصد مردم و انتخاب مجدد بشار اسد به پایان رسید، به رغم هر کمبود وعیب و ایراد وهر انتقاد برحقی ،یک نه بزرگ به دخالت امپریالیستهای مهاجم غرب ودر راسش آمریکا ومتحدینش عربستان سعودی، قطر ونیروهای تروریستی وآدمخوار القاعده ، داعشها و و سلفی ها در سوریه وبرای استقلال و موجودیت سوریه......بود. این انتخابات پیشاپیش از طرف غرب "متمدن" متحد القاعده تحریم وبی اعتبار اعلام شد.

تشخیص ونگاه مردم سوریه در خلال سه سال زلزله مهیبی که برسرشان خراب شده چنین است که بایست با شرکت درانتخابات به امپریالیست آمریکا و آدمخواران القاعده ای بعنوان خونخوارترین وضد بشرترین دشمنانشان نه بگویند وبرحفظ تمامیت وموجودیت

***

15                                                                    توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

کشورشان تکیه کنند، وچنین نیز شد.تشخیص صحیح تضادها به مردم کمک کرده تا مبارزاتشان را منطقی ودرریل ملی وطبقاتی پیش ببرند. متاسفانه با نگاهی که عده ای چپ اندر قیچی  های وطنی به مسئله سوریه داشته ودارند در قالب شعار نهیلیستی نه به این ونه به آن! و بدون درنظرگرفتن توازن قوای ملی وطبقاتی ، توازن ملی وبین المللی عملا هم جهت با دشمنان مردم سوریه  تحت عنوان دفاع از انقلاب سوریه!؟ به تروریستهای مرتجع وارادتی و سیاست نظم نوین امپریالیسم آمریکا خدمت کردند.این بیخردان سیاسی ازوضعیت عراق نیاموخته همان مخرفات "جبهه موهوی سوم " را تکرار کرده ومیکنند.

 

***

 

                                شورشهای خیابانی درعربستان و سکوت مرگ درغرب

 

اخیرا فیلمی ازتظاهرات مردم علیه رژیم تروریستی وقرون وسطایی عربستان سعودی درعرصه مجازی پخش شده است.در سه سال اخیردر استان شرقی عربستان سعودی، که از مناطق نفت‌خیز این کشور است، اعتراضات گستر ده ای علیه حکومت قرون وسطایی وسرسپرده آل سعود رخ داده که کمتر در رسانه های غربی انعکاس یافته است.معترضان با طرح مطالباتی نظیر آزادی بیان واجتماعات و برابری مذاهب، بهبود شرایط اقتصادی و انتخابات دمکراتیک رژیم سرکوبگرعربستان را به چالش گرفته و دهها نفر جان خود را در راه آزادی از دست داده اند. دراین فیلم که توسط، خبرنگار عربستانی، تهیه شده از فقر گسترده درجامعه وسرکوب وترورمخالفین.... سخن میرود. تهیه این فیلم از طرف بی بی سی می تواند با انگیزه کانالیزه کردن اعتراضات مردم جان به لب رسیده در راستای منافع سیاسی واقتصادی کشورهای اروپایی و پیشگیری از انقلاب قهرآمیز علیه سلطه کامل امپریالیسم در آن کشور باشد. مردمی که چندین دهه از چهره منفور آل سعود وسیاستهای ضد بشری رژیم که مورد حمایت همه جانبه امپریالیست آمریکاست به ستوه در آمده است ،می تواند در شرایط فقدان یک آلترناتیومردمی بدنبال جناحی از اپوزیسیون روان شود که سلطه امپریالیستهای اروپایی در عربستان را را ه حل خروج از وضعیت بحرانی کنونی بداند. در هرحال تهیه این فیلم با هر انگیزه ای که باشد افشاگر بخشی از حقایق غیرقابل کتمان توحش و بربریتی است که چهره خون آشام امپریالیست آمریکا را که از حقوق بشر دم می زند ،رومیکند . وقتی نفت عربستان سعودی پشتوانه دلار آمریکاست ، آنوقت سخن از احترام به حقوق بشر ریاکاری است و بس! فیلم را خود ببینید وقضاوت کنید!

https://www.youtube.com/watch?v=qJiG915vdHk&list=UUHZk9MrT3DGWmVqdsj5y0EA

    ***

 

                                                  گسترش «الکلیسم» درجامعه

حامعه ای که در تب بیکاری ، شکاف عظیم طبقاتی، استبداد وسرکوب سیاسی واجتماعی و بیهودگی وبی آیندگی  بسوزد.... حاصلی جز رشد آسیبهای اجتماعی، اعتیاد وگسترش مصرف  الکل و درنتیجه الکلیسم  نخواهد داشت. رژیم جمهوری اسلامی مسبب اوضاع ناهنجار کنونی است وهیچ راه حلی جز زورگویی و سرکوب جوانان ندارد.رشد الکلیسم به قدری است که دیگر نمی توان چنین واقعیتی را کتمان کرد. در رسانه های رسمی بسیار دراین مورد سخن میرود، درزیر به گوشه ای از اشاره میکنیم.

 علی دل‌پیشه، رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایلام گفت: «در رابطه با “الکلیسم” باید مراقب بود، چون انکار این موضوع دردی از جامعه دوا نکرده و کار خطرناکی است.»

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران...، ایسنا، دل‌پیشه درباره مصرف مشروبات الکلی در ایران افزود: «باید از حالت انکار این موضوع در جامعه بیرون آمده و به‌عنوان یک واقعیت بپذیریم و قاچاق‌های آن را نیز بپذیریم و برای آن راهکار داشته باشیم.»

وی گفت: «جوانان ما در سنین پایین ۱۷و ۱۸سالگی درگیر این موضوع شده‌اند و در استانی مانند ایلام که تنها ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارد جای تأسف فراوان است زمانی که اعلام می‌کنیم بخشی از دختران و پسران ما درگیر این موضوع شده‌اند.»

سال گذشته فرید براتی سده، مدیرکل پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی ایران گفت: «مصرف مشروبات الکلی در ایران افزایش یافته است.»

«سازمان بهداشت جهانی» نیز اخیران نیز اعلام کرد ایران در بین ۱۹۰ کشور رتبه ۱۶۶مصرف سرانه الکل را دارد.

بر پایه گزارش «سازمان بهداشت جهانی»، ایران همچنین کشور نوزدهم دنیا از نظر میزان مصرف بالای الکل به ازای هر مصرف‌کننده است.

گزارش منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی می‌گوید که هر مصرف‌کننده در ایران، سالانه ۲۵ لیتر الکل مصرف می‌کند که این رقم دو برابر یک شهروند آمریکایی و حتی بیشتر از شهروندی روسی است.

با وجود ممنوعیت مصرف و خرید و فروش الکل در ایران، برخی گزارش‌ها از حضور بیش از ۲۰۰هزار فعال در بازار مشروبات الکلی در ایران خبر می‌دهند.

گزارش‌های دیگری هم منتشر شده که می‌گوید در ایران بیش از ۸۰ میلیون لیتر در سال الکل مصرف می‌شود.

 

16                                                                     توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

گفته می‌شود که هر سال بین ۶۰ تا ۸۰ میلیون لیتر مشروبات الکلی به ایران قاچاق می‌شود که این اعداد و ارقام غیر از مشروبات دست‌ساز و تولیدات شخصی است.

جمهوری اسلامی مسبب اصلی این وضعیت هولناک اجتماعی است وفقط با مرگ  آن می توان آغازگر جامعه ای سلام و شادب باشیم.

 

***.

 

شکست ارتجاع امپریالیستی درکشورمستقل سوریه، مجلس سوگواری ارتجاع

خودفروخته ایرانی نیز هست


تجربه سوریه شکست اپوزیسیون انقلابی نمای ایرانی هم هست. در عین اینکه سلطنت طلبان و مجاهدین ضد انقلابی و خودفروخته رسما و علنا در کنار جهادیستها بودند...، حتی مجاهدین در کنارشان می جنگیدند، تروتسکیستهای ایرانی، بی وطنها، آنها که مبارزه با "اسلام سیاسی" را بر پرچمشان نوشته اند، آنهائی که هوادار تجاوز و تحریم مردم ایران هستند و می خواهند در صورت تجاوز آمریکا به ایران "ارتش آزادی ایران" به عنوان نیروی سوم ایجاد کنند همه و همه ورشکسته و بدنام شده اند. موضع مخالفان "اسلام سیاسی" که اکنون در کنار جهادیستهای متعصب مسلمان ایستاده اند، خنده دار شده است. همین سند کوچک نشان می دهد این مبارزان ضد "اسلام سیاسی" همدستان صهیونیسم و امپریالیسم هستند و نه چیز بیشتر..............

***

 

یادآوری دروغهای حقوق بشری!!


۱- یادمان هست آنروزی که وزیر جنگ سیاه پوست آمریکا درصفحه جعبه جادویی ظاهر شد وبا اشاره به نقشه عراق ،"بمب مخفی اتمی" صدام حسین را برملا کرد!!

۲-یادمان هست همین  چند سال پیش وزیرامور خارجه سفید پوست آمریکا، جان کری،تصاویر کودکان عراقی که دراثر بمباران بمب افکنهای آمریکایی جان باختند را جعل کرده وبه بشار اسد نسبت داد!!

۳-یادمان هست که همین سال گذشته آمریکا دولت سوریه را متهم به استفاده از سلاح شیمیایی نمود تا زمینه را برای بمباران سوریه فراهم سازد!

۴-یادمان هست همین چندماه پیش درجریان تظاهرات خیابانی دراوکراین وتیراندازی بسوی مردم فریب خورده از پشت بامها،به  دولت حاکم نسبت داده شد تازمینه کودتا فراهم آید!!

....................این دروغها نامشان دروغهای حقوق بشری است ! وبه این زودیها پایان نمی گیرد مگر با مرگ نظام دروغ آفرین امپریالیستی ***

 

 

                                               میلیاردها دلار دزدی حلال!

دزدی وفساد درتمام وجود حاکمیت لانه گزیده وفقط به بابک زنجانی ها ومدیرعامل بانک ملی سابق ختم نمی شود.فرزندان هاشمی رفسنجانی و خامنه ای رهبران مافیای حاکم برایران هستند ودرراس هرم قراردارند.

تنها زمانی فساد ودزدی و...ارتشاء و قتل وغارت وجنایت از ایران ....رخت برمی بندد که عمر نظام مافیایی سرمایه داری که در لباس دین حکومت میکند،به پایان رسد وحکومتی مردمی برمسند قدرت بنشیند.درزیر گوشه ای ازمصاحبه با بابک زنجانی را که «به لطف خدا میلیاردها دلار پول حلال نصیبش شده»، را بخوانید!

                                                              راز موفقیت خود را در چه می‌دانید؟

"فعلا که موفق نیستم اما من به عنوان یک سرباز بسیجی در جبهه اقتصادی کار می‌کنم. شانس‌هایی بوده که خدا در اختیارم گذاشته و از آن‌ها استفاده کرده‌ام. حداقل سه یا چهار بار هم ورشکسته شده‌ام. بنده در دوران سربازی راننده رییس بانک مرکزی وقت بودم. در

17                                                                     توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

 آن‌زمان هم توانستم به کشورم کمک کنم و روزانه 20 میلیون دلار را می‌بردم بیرون در بازار می‌فروختم تا قیمت ارز در بازار نوسان نداشته باشد آن موقع هر دلار 300 تومان بود و زمزمه افزایش قیمت آن مطرح بود.

در نهایت فکر می‌کنم که راز موفقیتم در تشخیص حلال و حرام و لطف خدا و اعتقاد به کشور جمهوری اسلامی و ولایت فقیه است"

***

      از حال و روز جبهه سومیها" درعراق، افغانستان، فلسطین، لیبی، سوریه چه خبر ؟

 

عده ای ازسازمانهای چپ اندرقیچی جمهوری اسلامی درمقابل سیاست صحیح ومنطقی حزب ماعلیه تجاوز نظامی امپریالیسم به عراق وافغانستان ولیبی وسوریه .....که بر تاکتیک "جبهه ممانعت از تجاوز"به کشورها ی مذکور استوار بوده ومی باشد، "جبهه سوم" وتاکتیک" نه به این ونه به آن"، علیه صدام، علیه بوش، علیه اسد، علیه اوبا ما، علیه قذافی، علیه آمریکا..... تبدیل جنگ ارتجاعی به جنگ داخلی...! را طرح کرده اند.....

پرسش ما همواره این بوده است چرا این احزاب وسازمانها آدرس"جبهه سوم "درعراق ولیبی وسوریه و افغانستان.......را به ما ودیگران نداده و نمی دهند تا ازآن به دفاع برخیزیم؟ حال اگر آدرسی نیست وچنین جبهه ای اساسا موهومی است، آیا این سیاست ارتجاعی وترتسکیستی جز مبارزه درپارکابی امپریالیسم وبه چرخ پنجم غارتگران بین المللی تبدیل شدن معنایی دارد؟

..................

                                   رضا پهلوی عامل اجنبی، نه دمکرات است ونه ملی!

                                                                      Photo: ‎رضا پهلوی عامل اجنبی، نه دمکرات است ونه ملی!

روی سخن به آنهایی  است که اینروزها از روی بی افقی وسرخوردگی سیاسی وفرار از مار غاشیه به عقرب جرار پناه برده و  به نردبان رضا پهلوی این عامل اجنبی آویزان شده اند. این بیخردان برای توجیه سیاست ارتجاعی خود بدروغ  رضا پهلوی را "دمکرات وملی" جار میزنند،  که "وی مثل پدرش نیست وهیچ ربطی به پدر بزرگش هم ندارد"،که وی از "نسل جوان "است و از "گذشته پدرش آموخته است"، که وی بسیار دلسوز وخاکی است و"انسان خیلی خودمانی است"..!! این نکات اگر با انگیزه خیانت نباشد حتمن از سر نادانی وجهالت و بیسوادی سیاسی و عدم شناخت از تاریخ پرفراز ونشیب دوران معاصر ایران است .حال بد نیست کمی "دمکرات وملی بودن" را از زبان خود رضا نیم پهلوی بشنویم تا یک طرفه به قاضی نرفته باشیم :

**-خبرنگار آلمانی در مصاحبه با رضا پهلوی:
1-پرسش:...... مداخله نظامی غرب درایران می تواند به شکست بیانجامد وجمهوری اسلامی را تقویت کند......

پاسخ:" خیلی این حرف درست نیست. بسیاری ازایرانیها حتا برای خلاصی از حکومت طرف مهاجمان را خواهند گرفت".

2-پرسش: ایران درزمان پدرشما کشور چندان دمکراتیکی نبود.
پاسخ : "پدرم براین باور بود که ابتدا به مردم تاحدی آموزش بدهد تا دمکراسی امکان پذیر شود.میخواست ابتدا جامعه مدنی ایجاد کند".

....همین دوپاسخ  کوتاه نشان میدهد که رضا پهلوی سودایی جز احیای یک حکومت دست نشانده سلطنتی توسط امپریالیسم و نظام دیکتاتوری رستاخیزی در سرندارد.وی همانند پدر خودفروخته اش مردم را صغیر وخود را قیم آنها می داند که باید بزور چماق وسرکوب وبه صلابه کشیدن آنها "دمکراسی" را درحلقومشان فروکند!! وی همانند پدرش مردم را  گوسفند و شایسته دمکراسی ندانسته ، "باید ابتدا به آنها درس دمکراسی ومدنیت داد "!! واگر فهم وشعور درک از دمکراسی  ومدنیت را ندارند چاره ای جز تیرباران آنها در تپه های اوین نیست. زندان و ساواک و شکنجه و دیکتاتوری بخشی از  انگیزه تلاش پدرش برای استقرار  تمدن بزرگ ومدنیت بود که به مردم ایران روا داشته ولیاقتی جز این نیز برای مردم نادان و بی فرهنگ نبود!! زهی بیشرمی!

رضا پهلوی می داند که بدون دخالت اجنبی درایران هیچ بختی برای به قدرت رسیدن ندارد، ازاین رو از امپریالیست آمریکا می خواهد که به ایران تجاوز کند ومتحدینش دراین تجاوز شیخکهای عربیستان سعودی، قطر وبحرین وکویت و رژیم صهیونیستی اسرائیل... هستند. کسی که نخواهد علیه امپریالیستها ودخالتهای بیشرمانه آنها در ایران موضع بگیرد و با تئوری همه باهم و "وحدت کلمه با رضا پهلوی " ودارودسته اراذل واوباش شعبان بیمخ  جمهوری جنایتکارجمهوری اسلامی را براندازد ، ول معطل است ، صفش را ازمردم ایران جداساخته و به وابستگان امپریالیسم  پیوسته است.شتر سواری دولا دولا ندارد. یا با مردم برای برچیدن بساط غارت و استبداد حاکم و بدون دخالت اجانب درایران یا با دشمنان قسم خورده مردم علیه مردم! شق وسطی  وجود ندارد.

 ** پرشگر آلمانی، خانم گلادیا هوفمن منتشره در تارنمای هفته نامه آلمانی فوکوس هفتم ژوئن 2012‎

روی سخن ما به آنهایی است که اینروزها از روی بی افقی وسرخوردگی سیاسی وفرار از مار غاشیه به عقرب جرار پناه برده و به نردبان رضا پهلوی این عامل اجنبی آویزان شده اند. این بیخردان برای توجیه سیاست ارت...جاعی خود بدروغ رضا پهلوی را "دمکرات وملی" جار میزنند، که "وی مثل پدرش نیست وهیچ ربطی به پدر بزرگش هم ندارد"،که وی از "نسل جوان "است و از "گذشته پدرش آموخته است"، که وی بسیار دلسوز وخاکی است و"انسان خیلی خودمانی است"..!! این نکات اگر با انگیزه خیانت نباشد حتمن از سر نادانی وجهالت و بیسوادی سیاسی و عدم شناخت از تاریخ پرفراز ونشیب دوران معاصر ایران است .حال بد نیست کمی "دمکرات وملی بودن" را از زبان خود رضا نیم پهلوی بشنویم تا یک طرفه به قاضی نرفته باشیم :

**-خبرنگار آلمانی در مصاحبه با رضا پهلوی:
1-پرسش:  ...... مداخله نظامی غرب درایران می تواند به شکست بیانجامد وجمهوری اسلامی را تقویت کند......

پاسخ:" خیلی این حرف درست نیست. بسیاری ازایرانیها حتا برای خلاصی از حکومت طرف مهاجمان را خواهند گرفت".

2-پرسش: ایران درزمان پدرشما کشور چندان دمکراتیکی نبود.
پاسخ : "پدرم براین باور بود که ابتدا به مردم تاحدی آموزش بدهد تا دمکراسی امکان پذیر شود.میخواست ابتدا جامعه مدنی ایجاد کند".
....همین دوپاسخ کوتاه نشان میدهد که رضا پهلوی سودایی جز احیای یک حکومت دست نشانده سلطنتی توسط امپریالیسم و نظام دیکتاتوری رستاخیزی در سرندارد.وی همانند پدر خودفروخته اش مردم را صغیر وخود را قیم آنها می داند که باید بزور چماق وسرکوب وبه صلابه کشیدن آنها "دمکراسی" را درحلقومشان فروکند!! وی همانند پدرش مردم را گوسفند و شایسته دمکراسی ندانسته ، "باید ابتدا به آنها درس دمکراسی ومدنیت داد "!! واگر فهم وشعور درک از دمکراسی ومدنیت را ندارند چاره ای جز تیرباران آنها در تپه های اوین نیست. زندان و ساواک و شکنجه و دیکتاتوری بخشی از انگیزه تلاش پدرش برای استقرار تمدن بزرگ ومدنیت بود که به مردم ایران روا داشته ولیاقتی جز این نیز برای مردم نادان و بی فرهنگ نبود!! زهی بیشرمی!

رضا پهلوی می داند که بدون دخالت اجنبی درایران هیچ بختی برای به قدرت رسیدن ندارد، ازاین رو از امپریالیست آمریکا می خواهد که به ایران تجاوز کند ومتحدینش دراین تجاوز شیخکهای عربیستان سعودی، قطر وبحرین وکویت و رژیم صهیونیستی اسرائیل... هستند. کسی که نخواهد علیه امپریالیستها ودخالتهای بیشرمانه آنها در ایران موضع بگیرد و با تئوری همه باهم و "وحدت کلمه با رضا پهلوی " ودارودسته اراذل واوباش شعبان بیمخ جمهوری جنایتکارجمهوری اسلامی را براندازد ، ول معطل است ، صفش را ازمردم ایران جداساخته و به وابستگان امپریالیسم پیوسته است.شتر سواری دولا دولا ندارد. یا با مردم برای برچیدن بساط غارت و استبداد حاکم و بدون دخالت اجانب درایران یا با دشمنان قسم خورده مردم علیه مردم! شق وسطی وجود ندارد.

** پرشگر آلمانی، خانم گلادیا هوفمن منتشره در تارنمای هفته نامه آلمانی فوکوس هفتم ژوئن 2012

 

18                                                                     توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

به یاد رفیق کاک عبدالله حسن زاده

 

تعلق طبقاتی و یا تعلقات ملی

(به یاد رفیق کرد ما عبدالله حسن زاده)

akse loheftekhar_n

 

 

یادنامه زیر درمورد رفیق کاک عبدالله حسن زاده درتوفان دوره پنجم برای تدارک کنگره مشترک تنظیم ومنتشر شد.امسال به مناسبت سالگرد جانباختن این رفیق مجددا مبادرت به چاپ آن میکنیم ویاد رفیق را گرامی میداریم

هئیت تحریریه

تیرماه 1393

 ***

 

نامه ای از یکی رفقای قدیمی به دست ما رسیده که به درج آن اقدام میکنیم.

 

دوستان مبارز سازمان کارگران مبارز ایران و حزب کار ایران – توفان –

با سلام٬ خسته نباشید. امیدوارم در راه پیشبرد مارکسیسم – لنینیسم و اهداف مقدس آن موفق و پیروز باشید.هدف از نوشتن این نامه برای شما دوستان دادن اطلاعات در مورد یکی از همرزمان و رفقای پیشمرگ کاک عبدالله حسن زاده که در تیرماه ١٣٦۰ در شهر سقز در صفوف پیشمرگان حزب کمونیست کارگران و دهقانان (توفان) قبل از انشعاب حزب در آن سالها هنگام حمله مزدوران پاسدار جمهوری اسلامی به کردستان (سقز) هدف گلوله قرار گرفت و از ناحیه شکم به شدت مجروح گردید. پیکر رفیق به شهر بوکان (که در آن زمان دردست پیشمرگان و نیروهای سیاسی بود) منتقل گردید. در بیمارستان شهر بستری اما متاسفانه معالجات موٽر واقع نشد و جانش را در راه رهایی خلق ستمدیده کرد و طبقه کارگر ایران تقدیم کرد.

کاک عبدالله حسن زاده که در آن سال حدود ٣۰ سال از سنش میگذشت مدت یکسال بود که در تشکیلات "توفان" در کردستان سازماندهی و با عشق و علاقه به مارکسیسم – لنینیسم در همه عرصه های مبارزه در آن زمان فعال بود. یکبار رفیق در سال ١٣٥٩ مقدار زیادی نشریه "توفان" و سپیده سرخ٬ مقداری کتاب با خود از سقز به مقصد بندرعباس میبرد. نشریات و کتابها را با خود به محل خوابگاه و کارگاه شرکتی که در آنجا به عنوان کارگر جوشکار مشغول به کار بود برده و در بین کارگران پخش میکند. بعد از چند روز از طرف نیروهای حزب اللهی و کمیته بندر عباس دستگیر و دو ماه زیر شکنجه پاسداران قرار میگیرد که به اتهام مطروحه از ناحیه آنان اعتراف نمیکند. در نتیجه آزاد میشود و بعد از این ماجرا از شرکت نیز اخراج میگردد. همین امر باعٽ شد برای همیشه به کردستان بازگردد. بعد از بازگشت اصرار میورزید که در صفوف پیشمرگان حزب در کردستان سازماندهی شود. با اصرار من که در آن زمان مسئولیت تشکیلات سیاسی – نظامی کردستان بعد از دستگیری رفیق رحمان در شهر سقز را به عهده داشتم او را مدتی به شهر بوکان فرستادم تا در دکه نشریه فروشی حزب به انجام وظایف مشغول گردد. سرپرستی مادر و خواهرش با دو تا بچه به عهده رفیق عبدالله بود و همین امر باعٽ میشد که در مورد او جانب احتیاط را گرفت. وی سرانجام در دسته پیشمرگان حزب "توفان" سازماندهی گردید. بعد از شهادت رفیق عکس و سرگذشت رفیق در "توفان" چاپ گردید.

اگر در آرشیوتان از شماره های "توفان" آنزمان در دسترس دارید میتوانید از آن استفاده و اگر مایل بودید به خاطر یادآوری خاطرات این همرزمان کارگر و صادق که به خاطر آرمانهایشان از جان خود مایه گذاشتند یادآوری گردد."

کاک عبدالله حسن زاده یک کمونیست انقلابی بود و جانش را بر سر آرمانش که نجات طبقه کارگر ایران و کسب حقوق خلق کرد بود گذارد. رفیق عبد الله به کمونیست بودن خود بیش از تغلفات ملی خود تکیه میکرد وی در بندرعباس نشریه پخش میکرد زیرا میدانست که برای آزادی ایران٬ برای استقرار دموکراسی در ایران٬ برای رهایی خلق کرد و یا آذری از ستم ملی به اتحاد همه طبقه کارگر ایران نیاز است٬ کارگر بندرعباسی همانقدر مورد ستم است که کارگر خوزستانی٬ خراسانی٬ آذری و یا کردی٬ وی در میان کارگران بندر عباس که مخلوطی از فارسها٬ عربها٬ آذریها هستند مبارزه میکرد و زبان واحد همه آنها را میفهمید. وی در جائی فعالیت میکرد که منافع تشکیلات و ملزومات

19                                                                     توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

 

مبارزه طبقاتی آن را میطلبید. وی میدانست که باید حزب واحد و سراسری طبقه کارگر ایران را بر پا داشت و مبارزات طبقه کارگر بر ضد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را رهبری نمود٬ زیرا میدانست راه نجات بشریت از بربریت نظام سرمایه داری و پایان دادن به نفرت ملی از سرمنزل سوسیالیسم میگذرد. مبارزه رفقای کمونیست کرد٬ آذربایجانی٬ عرب٬ فارس با فرزندان سایر خلقها و اقلیتهای قومی و مذهبی ایران در تشکل ما از روحیه انترناسیونالیستی تشکیلات ما حکایت میکند. ما به حزبی نیاز داریم که وابستگی های ملی در آن جنبه فرعی داشته باشد و آنچه اعضاء آن را به هم پیوند میدهد ایمان راسخ به ایدئولوژی طبقه کارگر باشد. کمونیست به ما میاموزد که تعلق طبقاتی بر تعلق ملی ارجحیت دارد و مشخصه حزب طبقه کارگر است. رفیق عبدالله حسن زاده رفیق کرد ما بود که برای رهایی طبقه کارگر ایران رزمید و در این راه جان باخت و رفیق دیگر ما احمد مجلسی رفیق فارس ما بود که سالها در همکاری با رفیق فواد سلطانی در غرب ایران فعالیت میکرد و سپس در رابطه تنگاتنگ با رفقای سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران (کومله) قرار گرفت و سرانجام جانش را بر سر قرار با رفقای کومله در تهران در سحرگاه یورش ارتجاع از دست داد.

 

راه پیروزی طبقه کارگر ایران از خون فرزندان تمامی خلقهای ایران گلگون است و این امر ما را فرا میخواند که صرفنظر از تعلقات ملی و وابستگیهای قومی در صفوف حزب واحد طبقه کارگر متحد شویم و برای امر مقدس استقرار سوسیالیسم در ایران مبارزه مشترک بنمائیم. آنگاه ما به بهترین تجلیل از رفقای جانباخته خود و همه مبارزان راه سوسیالیسم دست زده ایم. "توفان" در این راه مصمم پیش خواهد رفت.

 

برگرفته از کتاب جان باختگان توفان چاپ دوم اردیبهشت 1393

 

***

 

اعتصاب غذای 9 زندانی سیاسی در همبستگی با رضا شهابی

مردم ایران، کارگران، آزادیخواهان و نهادهای مدافع حقوق انسان ها!

 

 

Photo: ‎اعتصاب غذای 9 زندانی سیاسی در همبستگی با  رضا شهابی

مردم ایران، کارگران، آزادیخواهان و نهادهای مدافع حقوق انسان ها!

با بی توجهی و آزار و اذیت جمهوری اسلامی جان رضا شهابی در 24 مین روز اعتصاب غذا در خطر است!
 

رضا شهابی، عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد و مسئول مالی این سندیکا، بدلیل تلاش و ایجاد تشکل قانونی مدافع حقوق کارگران، مانند امنیت شغلی و دستمزد شایسته انسانی و آزادی حق تشکل و اعتصاب، توسط حکومت ضد کارگری دستگیر و زندانی شد. 

او، بدنبال یورش وحشیانه ارازل و اوباش به بند 350 زندان اوین چند روز به سلول انفرادی فرستاده شد و سپس بطور غیر قانونی و بدون محاکمه و حکم قضایی به زندان جهنمی رجایی شهر (گوهردشت) تبعید شده است. وی در اعتراض به این اعمال خودسرانه و غیرقانونی، 24 روز است که در اعتصاب غذا بوده و حدود 9 کیلو وزن کم کرده است. و متاسفانه بعلت بیماری های سخت، مانند دیسک و قلب، در وضع وخیمی بسر می برد. 

ما ضمن اعلام 24 ساعت اعتصاب غذا در همدردی و همبستگی با خواست های انسانی و به حق ایشان، از تمامی نهادها و مردم ایران و جهان می خواهیم صدای اعتراض و فریاد خود را، علیه نا عدالتی و حق کشی های روا داشته بر ایشان، بلندتر و رساتر کنند. 

مخصوصا خانواده 50 میلیونی کارگران باید بدانند که رضا شهابی فرزند جسور، مبارز و حق طلب این طبقه، زندگی و خوشبختی خود و خانواده اش را در راه مبارزه برای سعادت خوشبختی آنها  گذاشته و فدای ایشان می کند. با دفاع از وی از آینده ای عاری از بهره کشی و جور و ستم، از حق تشکل، اعتراض و حق زندگی انسانی خود دفاع کنید. 

شاهرخ زمانی

خالد حردانی

افشین حیرتیان

محمد امیر خیزی    

صالح کهندل 

رضا اکبری

علی سلام پور

اصغر دهقان 

محمد علی منصوری‎

با بی توجهی و آزار و اذیت جمهوری اسلامی جان رضا شهابی در 24 مین روز اعتصاب غذا در خطر است!

رضا شهابی، عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد و مسئول مالی این سندیکا، بدلیل تلاش و ایجاد تشکل قانونی مدافع حقوق کارگران، مانند امنیت شغلی و دستمزد شایسته انسانی و آزادی حق تشکل و اعتصاب، توسط حکومت ضد کارگری دستگیر و زندانی شد.

او، بدنبال یورش وحشیانه ارازل و اوباش به بند 350 زندان اوین چند روز به سلول انفرادی فرستاده شد و سپس بطور غیر قانونی و بدون محاکمه و حکم قضایی به زندان جهنمی رجایی شهر (گوهردشت) تبعید شده است. وی در اعتراض به این اعمال خودسرانه و غیرقانونی، 24 روز است که در اعتصاب غذا بوده و حدود 9 کیلو وزن کم کرده است. و متاسفانه بعلت بیماری های سخت، مانند دیسک و قلب، در وضع وخیمی بسر می برد.

ما ضمن اعلام 24 ساعت اعتصاب غذا در همدردی و همبستگی با خواست های انسانی و به حق ایشان، از تمامی نهادها و مردم ایران و جهان می خواهیم صدای اعتراض و فریاد خود را، علیه نا عدالتی و حق کشی های روا داشته بر ایشان، بلندتر و رساتر کنند.

مخصوصا خانواده 50 میلیونی کارگران باید بدانند که رضا شهابی فرزند جسور، مبارز و حق طلب این طبقه، زندگی و خوشبختی خود و خانواده اش را در راه مبارزه برای سعادت خوشبختی آنها گذاشته و فدای ایشان می کند. با دفاع از وی از آینده ای عاری از بهره کشی و جور و ستم، از حق تشکل، اعتراض و حق زندگی انسانی خود دفاع کنید.

 

 شاهرخ زمانی  خالد حردانی  افشین حیرتیان محمد امیر خیزی   صالح کهندل   رضا اکبری  علی سلام پور اصغر دهقان محمد علی منصوری

 

 

یاد همه جانباختگان راه آزادی، استقلال ،دمکراسی وعدالت اجتماعی گرامی باد!

20                                                                     توفان الکترونیکی شماره 96                                       تیر ماه 1393

 

 

توفان شمارۀ 172  تیر ماه 1393
 ارگان مرکزی
حزب کار ایران منتشر شد.

رفقا، دوستان و یاران مبارز!

برای پیشبرد نبردعلیه رژیم سرمایهﺩاری جمهوری اسلامی، علیه امپریالیسم جهانی،علیه رویزیونیسم وضد انقلاب ترتسکیسم و شبه ترتسکیسم و تقویت جنبش کمونیستی ایران به حزب کارایران (توفان) کمک مالی کنید!

 

پارهﺍﻯ از انتشارات جدید توفان از سایت اینترنتی:

*درافشای ماهيت "حزب کمونيست کارگری ايران" در دوجلد از انتشارات حزب کارایران(توفان)

* مرغان پرکشیده توفان. جانباختگان توفان. چاپ  دم اردیبهشت 1393

* گزارش سیاسی کمیتۀ مرکزی به کنگرۀ چهاردهم حزب کمونیست (ب) اتحاد شوروی

* گزارش سیاسی کمیتۀ مرکزی به کنگرۀ پانزدهم حزب کمونیست (ب) اتحاد شوروی

* جنبۀ بین المللی انقلاب اکتبر ــ استالین

* مارکسیسم و مسئلۀ ملی ــ استالین

* ترتسکیسم، ضدانقلاب در پوشش ــ م. ج. اولژین

* سخنرانی و نطق استالین به مناسبت شروع جنگ کبیر میهنی

* مانیفست حزب کمونیست ــ مارکس و انگلس

* امپریالیسم به مثابۀ بالاترین مرحلۀ سرمایهﺪاری ــ لنین

* توطئۀ بزرگ کتاب سوم

* توطئۀ بزرگ کتاب چهارم

 


آدرس سایتها ووبلاگهای مرتبط با حزب

www.toufan.org

http://www.kargareagah.blogspot.com/

http://kanonezi.blogspot.com/


سایت کتابخانه اینترنتی توفان


سایت آرشیو نشریات توفان


توفان در توییتر


توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی


توفان در فیسبوک


 

دست امپریالیستها از ایران ومنطقه کوتاه باد!