۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه

«فهمیدی چی گفتم طارق! حالا برو!»


ا. م. شیری

عبارت فوق، که رسانه ها از جمله تلویزیون بی بی سی فارسی (٤ و ۵ آبان ١٣٨٩) یکی دو روز تکرار کردند، سخنان محمود صالح حسن رئیس دادگاه محاکمه مجدد طارق عزیز، وزیر امور خارجه سابق عراق است که در پایان قرائت حکم برای اعدام وی، در حالت عصبی، کف کرده دهان، انگشت اشاره به سوی در زندان گرفته و خطاب به قربانی خود، می گوید.

این شیوه اعلام حکم، یادآور اعلام احکام دادگاههای ٧- ٨ دقیقه ای جمهوری اسلامی ایران است که در زمان وزارت و ریاست جنابان خامنه ای، خاتمی، مصباح یزدی، هاشمی، کروبی، موسوی و...، در دوره تاخت و تاز پاسدارانی همچو دکتر احمدی نژاد، سردار جعفری، احمدی مقدم و... تحت رهبری ولی فقیه عظیم الشأن، امام راحل، روح الله الموسوی الخمینی، نماینده و جانشین امام زمان نواده رسول اکرم، آخرین فرستاده خداوند رحمان رحیم، هزاران هزار جوان دلاور و پر از شور و عشق زندگی و آزادی ایران را وردخوانان و صلوات گویان به دیار عدم فرستادند. دادگاههای بریاست قضات شرع مقدس اسلام، قاضیانی که بوئی از انسان و انسانیت که جای خود دارد، از داوری و قضاوت نبرده، در مدارس حقانی و حوزه علمیه قم فقط چند سالی مشغول یادگیری علم جهانشمول طهارت، علم مکشوفه نوابغ اسلام ناب محمدی بوده و می خواستند به مردم نادان ثابت کنند که بهنگام طهارت، یک بند یا دو بند انگشت را در ماتحت خود فرو کنند. قضات شرعی که در مدارس دین مبین اسلام، بدنبال کشف راههای علمی بازسازی نماز، ستون اصلی دین اسلام بوده اند که اگر یک فردی هنگام اقامه، این ستون مستحکم دین را به یک باد ناقابل روده بشکند. بلی، این منتظران آقا امام زمان می خواستند با کشتار انسانها، رواج فساد و تباهی، شرایط ظهور سریع آن حضرت را فراهم سازند. شاید در عراق هم برای ظهور آقا دموکراسی زمان، قاضی محترم دادگاه بر سر زندانی فریاد می زند: «فهمیدی چی گفتم طارق! حالا برو!».

این شیوه اعلام حکم، جانفدایان بزرگی را به یاد می آورد که پس از برگشت از دادگاههای عدل اسلامی، در پاسخ به سؤال «چه شد؟» همزنجیران نگران و منتظر خود، با تأنی و وقار می گفتند: «هیچ چی بابا. اسم و فامیلمو پرسید، چند تا فحش داد و گفت: برو خرت و پرت اتو جمع کن، وصیت نامه اتو بنویس. همین امشب می فرستمت به دَرَک»!

با این شیوه اعلام حکم، کمیته های مرگ بفرمان امام راحل در سال ٦٧، با ارتکاب هولناک ترین جنایت در تاریخ ایران، سه نسل از نخبگان علم و اندیشه و عمل ایران را، سه نسل از گلهای سرسبد میهن ما را در زیر خاک خاورانها و لعنت آبادها مدفون ساختند. لعنت آبادها و خاورانهای مشهور و بی نام، آن مدفن جانهای پاک، مغزهای اندیشمند، دستان کار، دلهای پر شور و شرر، امیدها و آرزوهای ناتمام، مزارهای سرو قامتان خوش گفتار، دلیران خوش کردار، اندیشمندان خوش پندار که امروز به معبد و زیارتگاه جویندگان نور در شب ظلمانی میهن زخم خورده ما، پویندگان راه انسانیت و عدالت و آزادی از قیود استثمار و استبداد و بردگی تبدیل شده اند.

تلخی و زشتی این شیوه اعلام حکم اگر نه برای همه مردم جهان، حداقل برای ما ایرانیها، که نه روزها و هفته ها و ماهها، بلکه، سالیان سال، در سوگ عزیزانمان، در ماتم پدران و مادرانمان، درعزای خواهران و برادرانمان گریسته ایم، در رثای رفیقان و دوستانمان موئیده ایم، عمیقا ملموس است. زهر آن را بسیار چشیده ایم و زخم کاری آن را تحمل کرده ایم و می کنیم.

شباهت و همگونی این دو شیوه اعلام حکم، که اولی ره آورد اسلام ناب محمدی است و دومی محصول دموکراسی و حقوق بشر اصیل آمریکائی- امپریالیستی، نشان از آن دارد که ریشه هر دو از یک گنداب آب می خورد و هر دو در یک فضای مسموم رشد می کنند و آن، منافع سارقانه سرمایه داری و جامعه غیرانسانی طبقاتی است.

بسیار دلخوش بودیم و گمان می کردیم که دادگاههای تفتیش عقاید قرون وسطی، به بایگانی تاریخ سپرده شده است. ولی افسوس و صد حیف، که این شادمانی را نیز بر ما دریغ داشتند. ساختمان پزشکی قانونی عراق را تروریستها منفجر می کنند (۵ بهمن ١٣٨٨) و ١٨ نفر از کارمندان آن را به کام اژدهای مرگ می فرستند تا اسناد و مدارک قتل بیش از دو و نیم میلیون نفر عراقی تیره بخت تا آذر ماه سال ١٣٨٨ را از بین ببرند و یا درست در زمانیکه چهار صد هزار مدرک دخالت مستقیم حاکمان دست نشانده عراق و لاشخوران آمریکا در کشتار مردم بی دفاع عراق، البته، بعلل کاملا معلوم از سوی «ویکی لیکس» در اختیار مردم جهان گذارده می شود، دادگاه سفارشی برای محاکمه مجدد پیر مرد دیپلومات ٧٤ ساله محکوم به ١۵ سال زندان، تشکیل می شود و در پایان، حکم اعدامش بدین نحو اعلام می شود: «فهمیدی چی گفتم طارق! حالا برو!». چنین است روش کار پیام آوران مرگ و نیستی، شب پره های گریزان از نور و روشنائی، به بند کنندگان حقیقت و عدالت، ستیزگران با خرد و عقلانیت! و آن، خواه حاصل دموکراسی اصیل آمریکائی باشد، خواه دستاورد اسلام ناب محمدی! چه با مدیریت جرج بوش و تونی بلر صورت بگیرد، چه در زیر رهبری روح الله الموسوی الخمینی و یا سید علی خامنه ای، هیچ فرقی در ماهیت امر نمی کند. اعمال مجازات اعدام به هر دلیلی، قتل سیاسی، قتل عمد است.

٦ آبان ۱٣٨۹

هیچ نظری موجود نیست: